در آستانهٔ نمایش و ضدتظاهراتی که رژیم قصد دارد روز جمعه ۱۳آبان راه بیندازد، خامنه‌ای دو روز مانده به‌آن نمایش، در صحنه ظاهر شد و بار دیگر تلاش کرد که از یک‌طرف قیام سراسری مردم ایران را به خارجی نسبت دهد و از طرف دیگر آن را خاتمه یافته قلمداد کند.
اما تلاش خامنه‌ای در اعلام پایان کار قیام، در همان روز مفتضح شد و او که مدعی «تودهنی خوردن قیام بود»، در همان روز از دانش‌آموزان بپا خاسته تودهنی محکمی دریافت کرد. زیرا درست در همان موقعی که خلیفهٔ درهم‌شکستهٔ ارتجاع، در هزیمت بوق پیروزی می‌زد، در قسمت دیگری از تهران (در چیتگر) دختران دانش‌آموز در تظاهرات خیابانی خود، شعار مجاهدین را بازگو می‌کردند و فریاد می‌زدند: «مرگ بر خامنه‌ای، لعنت بر خمینی!». در همین روز هم‌چون ۵۰روز گذشته در شهرهای مختلف کشور از تهران و کرج تا سنندج و بوکان و مریوان و از تبریز تا خاش و زاهدان و از شیراز و همدان، تا قم و اصفهان و... طوفان آتشین انقلاب، در توفش و در خروش بود.
به‌رغم این جوش و خروش سراسری، خلیفه درمانده برای پوشاندن وحشت و درماندگی‌اش، چنان از قیام یا به‌قول خودش از «اغتشاشات اخیر» سخن می‌گفت که گویی از یک واقعهٔ تمام شده حرف می‌زند و از این رو در اشاره به‌قیام، تماماً از افعال ماضی استفاده می‌کرد، گفت: «بعضی از گروهها و گروهکها، همه امکاناتشان را وارد میدان کردند... دستگاههای اطلاعاتی‌شان را، دستگاههای رسانه‌یی‌شان را، ظرفیت فضای مجازیشان را، استفاده از تجربه‌های گذشته‌شان را. (اما) ملت به‌معنای واقعی کلمه توی دهنشان زد. به‌معنای واقعی کلمه، ناکامشان کرد».
خامنه‌ای آسمان و ریسمان را به‌هم بافت تا این قیام سراسری و انقلاب دمکراتیک مردم ایران را به‌خارجی و به‌آمریکا نسبت دهد و از همین رو بیش از ۹۰بار از آمریکا اسم برد و در همین رابطه نام مصدق بزرگ را هم بر زبان راند و با بیان این‌که «حکومت مصدق یک حکومت ملی بود» اما آمریکایی‌ها علیه او «آن کودتای ننگین را به‌وجود آوردند» تلاش کرد رژیم پلیدش را همسان دولت ملی دکتر مصدق جا بزند و قیام سراسری کنونی را هم کار آمریکا معرفی کند. خامنه‌ای در اینجا هم عمداً فراموش کرد که امام دجالش کودتای ننگین ۲۸مرداد را سیلی اسلام به‌مصدق توصیف نموده و از بابت آن شکرگزاری کرده بود.
وی در اباطیل پر طول و تفصیل خود، گفت: «اتفاقات این چند هفته صرفاً یک اغتشاش خیابانی نبود. این برنامه‌های خیلی عمیق‌تری بود. دشمن یک جنگ ترکیبی را شروع کرد». ولی‌فقیه مفلوک فراموش کرده بود که خودش روز ۲۰مهر در دیدار با اعضای مجمع تشخیص نظام، قیام را «حوادث جزیی» توصیف کرده بود که «نباید حواس مسئولان را پرت کند». اما این بار به‌ایادی خود تأکید می‌کرد: «مسئولان سیاسی‌مان مسئولان اقتصادی‌مان مسئولان گوناگون‌مان باید بدانند که طرف با نقشه وارد میدان شده».
چنین که پیداست، ولی‌فقیه شاخ شکسته، پس از شکست مفتضحانه جنایت برنامه‌ریزی شده‌اش در شاهچراغ شیراز، خیال دارد آن رسوایی را با ضدتظاهرات ۱۳آبان پیش رو جبران کند و از آن، ۹دی دیگری بسازد! از همین رو به‌نیروهایش گوشزد می‌کرد که با حداکثر قوا به‌میدان بیایند و «بعضی از دستگاههای دولتی به‌شدت بایستی تو این زمینه فعال باشند» تا پیام قدرت «به جبهه دشمن منتقل بشود».
البته او این بار هم جز شکست و رسوایی مضاعف نصیبی نخواهد برد. قیام‌کنندگان آگاه و شورشگران جسور همان‌گونه که طی ۷هفتهٔ گذشته نشان داده‌اند، عزم جزم دارند که نظام پلید ولایت فقیه را در تمامیتش به‌خاک بسپارند. آنان با قدرت تمام فریاد می‌زنند: «خامنه‌ای ضحاک! می‌کشیمت زیر خاک!».
