728 x 90

مبانی بحران ایران و آدرسهای انحرافی

ویلاهای لاکجری در منطقه لواسان
ویلاهای لاکجری در منطقه لواسان

بازتاب مسائل و بحرانهای واقعی ایران به‌معنی آنچه که بین مردم با حاکمیت جریان دارد، یکی از جنبه‌های مهم ریشه‌شناسی دربارهٔ بحران زیست و معیشت در طرف مردم و بحران موجودیت در طرف حاکمیت است. این بازتاب، هنگامی که به عرصهٔ سیاست و رسانه راه می‌یابد، تعیین‌کنندهٔ صف‌بندی‌ها در دو سر طیف بین منافع مردم ایران با منافع حاکمیت ولایت فقیه است.

رسانه‌های حکومتی که همگی قسم‌خوردگان به اصل ولایت فقیه هستند، تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا اولاً ماهیت اصلیِ بحران در دو طرف را هرگز به زبان و قلم نیاورند و ثانیاً مرز بین این دو بحران را مشوش و مخدوش جلوه دهند. طوری که گویا مردم ایران هیچ خواسته سیاسی به‌معنی تغییر بنیادین نظام را ندارند و طرف نظام آخوندی هستند، ولی به‌دلیل مدیریت بد نظام، مردم بی‌اعتماد شده‌اند!

اگر «بی‌اعتمادی» را یک کلیدواژه در نظر بگیریم، رسانه‌های حکومتی پر از این کلیدواژه هستند. امری که هرگز هم بارش را زمین نگذاشته است و نخواهد گذاشت. رسانه‌های حکومتی برای آن‌که به ریشه و اصل بحران بین مردم و حاکمیت نروند، تا بخواهید تحت عنوان «بی‌اعتمادی مردم به مسؤلان»، به‌عمد مغلطه و سفسطه و عوام‌فریبی می‌کنند. این را از جنبهٔ طرح صورت مسأله یادآور شدیم؛ وگرنه مردم ایران برای رسانه‌های حکومتی که تلاش می‌کنند دود استار بین جامعه با حاکمیت آخوندی باشند، تره هم خُرد نمی‌کنند.

آنچه که رسانه‌های حکومتی به‌عنوان زمینه‌های بی‌اعتمادی مردم به نظام مطرح می‌کنند، طرح مشکلات زیستی و معیشت بدون هیچ اشاره‌یی به هدف حاکمیت در ایجاد بحران زیست و معیشت برای مردم است. این رسانه‌ها به‌عمد رأس حکومت و بازوهای او و هدف سیاسیِ این باند را در قفل کردن و زمینگیر کردن مردم، دور می‌زنند و همیشه آدرس چند سرمایه‌دار بیرون حکومت را و یا برخی مسؤلان را که در بالای شهر زندگی می‌کنند، می‌دهند!

این رسانه‌ها هرگز این پرده را کنار نمی‌زنند که اگر صورت مسأله بین مردم و حکومت همین است، پس چرا با این همه محاکمهٔ اختلاس‌گران و سلطانهای اقتصادی در نظام آخوندها و با این همه تعویض و گماردن دولتها، این بحران بین مردم و حاکمیت به‌سرانجام نمی‌رسد و سال به سال بحرانی‌تر هم می‌شود؟ بنا بر یک نمونه از ارائهٔ بازار مکاره در روزنامهٔ حکومتی آرمان به‌تاریخ ۷مهر ۱۴۰۰، گویی اگر چندتا مسؤل حکومتی عوض شوند و بروند در جنوب تهران زندگی کنند، ایران زیر سلطهٔ آخوندها می‌شود بهشت برین! دقت کنید:

‎ «می‌بینیم به‌محض این‌که مسؤلیتی به عهده می‌گیرند دکور، اتومبیل و منزل‌شان تغییر می‌کند. اکثریت قریب‌به‌اتفاق مسؤلان رده بالا در بالای شهر تهران ساکن هستند. به مجرد این‌که مسئولیت می‌گیرند، به جاهای خوش آب‌وهوا می‌روند... در کشوری که اکثر مردم زیر خط فقر هستند و بسیاری از آنها با ۲ تا ۳میلیون زندگی می‌کنند، گاهی درز می‌کند که مسؤلی صد میلیون تومان در ماه دریافت داشته است».

از این نمونه ریشه‌یابی‌های صوری و سفسطه‌گرانه تا بخواهید در رسانه‌های حکومتی یافت می‌شود. نمونه‌هایی که انبوه‌انبوه‌شان هم که تولید و در سایتها و باجه‌های مطبوعات تلنبار شوند، هیچ دردی از نابسامانی‌های زیست‌محیطی، معیشت و روح و روان مردم، حاشیه‌نشینی، زباله‌گردی، اپیدمیِ ترک تحصیل، مهاجرت هزار هزار سالانه و کرونا و... درمان نخواهد شد؛ چرا که تمام این نشانه‌ها، توسط ولی‌فقیه و کارگزاران قسم خورده‌اش پیاده و اجرا شده‌اند که امید، انگیزه، توان و انرژی مردم ایران برای تغییر، رو به سرخوردگی، نمی‌توان، خودکشی و تباهی هدایت شود. بحران جاری بین مردم ایران و حاکمیت آخوندی این است. صحنهٔ جنگ مردم با حکومت این‌جاست که انواع رسانه‌های حکومتی ــ که خودشان رانت‌خواران حرفه‌یی هستند ــ تمام تلاش‌شان را می‌کنند بر روی آن، پوشال‌پوشال گفتار و تحلیل تحت عنوان «بی‌اعتمادی مردم به مسؤلان» بریزند.

اکثریت قاطع مردم ایران دنبال اعتماد به کسی یا ارگان و دولتی نیستند. این اکثریت قاطع در چند قیام بزرگ و اعتراضات مداوم طی ۱۳سال گذشته و در تحریم خرداد ۱۴۰۰ به‌دنیا و فلک‌الافلاک گفته و می‌گویند که نظام آخوندها را نمی‌خواهند و دنبال تغییر این رژیم از صدر تا ذیل‌اش هستند. این صورت مسأله را باید گذاشت جلو تمام بحرانهای ایران تا بتوان ریشه‌هایشان را واقعی، منطقی و علمی شناخت و پاسخ و راهبرد‌شان را یافت.

مشاهده می‌شود که رسانه‌های حکومتی طبق خطی که دستگاه تبلیغات و وزارت ارشاد رژیم ابلاغ و کنترل می‌کنند، تلاش می‌کنند در کُری هماهنگ، نظام را درببرند و افراد را معرفی کنند. تلاش‌شان این است که ناهنجاریهای خفقان‌آور زیستی و معیشتی به بیت ولی‌فقیه و شبکه‌های عنکبوتیِ مالی آن ربط پیدا نکنند، سیاسی نشوند، در حد صنفی باقی بمانند و همان‌طور هم توسط رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات و سایت‌های رژیم تکرار و تکرار و معرفی شوند.

علت در چیست؟ کدام واقعیت یا صورت مسألهٔ انکارناپذیر در جلو چشم نظام و رسانه‌هایش هست که ۲۴ ساعته تقلا و تبلیغ می‌کنند که آن صورت مسأله را از اساس پاک کنند؟ صورت مسألهٔ ایران پس از عبور از ۳۰خرداد ۶۰، قتل‌عام ۶۷، قیام ۸۸، قیام ۹۶، قیام ۹۸، تحریم رژیم در خرداد ۱۴۰۰ و قیام خوزستان در تابستان ۱۴۰۰ به مرحله تعیین‌تکلیف نهایی بین مردم ایران با اشغالگران ولایت فقیهی رسیده است.

کلیهٔ داده‌های اشاره شده در بالا گواهی می‌دهند که مجموع ناهنجاریهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستی و معیشتی در چنین صورت مسأله‌یی به‌طور قانونمند و علمی قابل فهم خواهند شد. برآیند نهایی چنین صورت مسأله‌یی این می‌باشد که پتانسیل سرنگونی‌خواهی از جانب اکثریت قاطع جامعهٔ ایران به امری بالفعل تحول یافته است. این امر به‌طور دیالکتیکی معرف بحران موجودیت و بود و نبود حاکمیت ولایت فقیه است. این است معیار و مبانی شناخت و تبیین نوع و کیفیت بحران ایران و راه برون‌رفت آن.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4d4a54a8-779e-42f8-a813-9f5c3b097f64"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات