موضوع انفجار بندر بیروت و پیامدهای آن موضوعی شده که روزنامههای حکومتی روز سهشنبه ۲۱مردادماه هر یک از زاویهای به آن پرداخته و مسیر حرکت این کشور را بر اساس برداشتهای خود ترسیم میکنند و نخ نبات تحلیل هایشان، وابسته دانستن قیام مردمی لبنان به غرب است.
روزنامه حکوتی ابتکار در سرمقاله خود خشم مردم لبنان را تنها به انفجار بندر بیروت محدود ندانست و نوشت: لبنان قبل و پس از انفجار بندرگاه بیروت، متفاوت از هم خواهد بود. این تفاوت میتواند تا تغییر بافت نظام سیاسی ـ اجتماعی این کشور دامنگستر شود.
خشم مردم لبنان ریشه در انفجار بندرگاه بیروت ندارد. زمینههای آن را باید در سالهای اخیر و بهویژه آغاز جنبش اعتراضی اکتبر سال گذشته جستجو کرد.
در واقع انفجار اخیر بر انبار باروت خشم عمومی کبریت زد. هر انگیزهای که سبب بروز اعتراضهای عمومی از اکتبر گذشته تاکنون چه در لبنان و چه عراق شد، حالا و پیش از انتخابات نوامبر در آمریکا نتایج خود را رفتهرفته بروز میدهد. بیراه نیست اگر گفته شود میوه اعتراضات اکتبر در لبنان و عراق در حال چیده شدن است: ایجاد نظم جدید در پی بینظمی در ساختار ملتهب کنونی.
نظم جدید هنوز شکل نگرفته اما در حال صافکردن جادههای لازم برای این منظور است. گرانیگاه نظم جدید، تغییر در نگرشهای سابقهدار در منطقه و به ویژه کشورهایی است که در نظرگاه غرب، کانون چالش و ناآرامی بهشمار میآیند. لبنان بخشی از پازلی است که کوشیده میشود به قواره نظم جدید درآید. از همینرو بیش از آن که به جستجو برای یافتن عامل انفجارهای بیروت توجه شود «امانوئل مکرون» با حضور در ویرانههای بیروت و در میان هیاهوی مردم خشمگین، عزادار و مستاصل، از کمکهای مشروط به لبنان میگوید. او بهنمایندگی از متحدانش در جامعه جهانی بر لزوم تغییر نظام سیاسی این کشور تأکید میکند.
روزنامه آرمان نیز از زبان تحلیلگر مسائل بینالملل رژیم با نگرانی از خلعسلاح حزبالله لبنان، آن را به غربیها احاله داد و نوشت: دولتهای غربی تلاش میکردند تا پیش از این از طریق فشارهای اقتصادی و تحریمهایی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم متوجه لبنان میشد، اهداف سیاسی مدنظر خود را در جهت تضعیف محور مقاومت پیش ببرند که در صدر آن اهداف، خلعسلاح حزبا... و در تنگنا قرار دادن این جنبش در عرصه سیاسی لبنان است. همانطور که در سخنان برخی از رهبران اروپایی در کنفرانس ویدئویی اهداکنندگان کمک مالی به لبنان، این اهداف و خواستهها بهصورت زیرپوستی و غیرمستقیم در فحوای کلام آنها قابل مشاهده بود اما باید طی روزها و هفتههای آینده فشارهای بیشتری را به دولت لبنان و حزبا... شاهد باشیم که قطعاً تلاش میکنند با افزایش فشارهای سیاسی و تحریک ناراضیان به اقدامات خشونتآمیز علیه دولت و بهویژه حزبا... فضا را آنچنان ابهامآلود و سخت کنند که امکان دارد به مداخله دولتهای غربی چه از طریق سیاسی و چه حتی از طریق نظامی برای مدیریت و کنترل لبنان بیانجامد.
کیهان خامنهای نیز انفجار بندر بیروت را آتشزنه قیام روزهای اخیر دانست و تلاش کرد عامل آن را غرب معرفی کرده و نوشت: انفجار مهیب و مشکوک روز سهشنبه هفته پیش در انبار نیترات آمونیوم بندر بیروت، همانطور که پیشبینی میشد تبعات زیادی بهدنبال داشته است.
تبعات اجتماعی-سیاسی جدی نیز داشته است. روزهای پس از انفجار شاهد اعتراضات مردمی خسته از مشکلات اقتصادی بود که با این انفجار بیطاقتتر از گذشته نیز شدهاند، این اعتراضات اما خیلی زود توسط «عدهیی» که مقامات رسمی لبنان آنها را جریان نزدیک به غرب معرفی کردند، تبدیل به شورش و خشونت شد.
همزمان با این تحولات، جریانهای سیاسی نزدیک به غرب که متهمان ردیف اول اوضاع حاکم بر لبناناند تصریح کردند، بهدنبال سرنگونی دولت فعلی اند!
تمام این جریانها جریانهایی هستند که به غرب گرایش دارند و برخی چون جریان ۱۴مارس به رهبری «سعد حریری» حمایت صریح فرانسه و آل سعود را دارد. یکی از مشخصات این جریانها ضدیت با مقاومت است.
منابع سیاسی آگاه به روزنامه «الجمهوریه» گفته بودند، فشارهای سنگینی بر «حسان دیاب» نخستوزیر لبنان برای ارائه استعفا وجود دارد و این فشارها از دو طرف انجام میشود: تشدید تظاهرات در خیابانها و استعفای تعدادی از وزرا.
این نکته را کنار حرفهای «ولید جنبلاط»، رئیس حزب (سوسیالیست ترقی خواه) لبنان باید گذاشت. او ساعاتی قبل از استعفای دولت «دیاب» گفته بود: «دولت فعلی باید ساقط شده و محاکمه شود. این دولت را باید در داخل پارلمان سرنگون کرد». او مدعی شده بود که حزب متبوعش بهدنبال «قانون انتخابات فرافرقهیی» است و سرنگونی دولت دیاب «پیروزی بزرگی» خواهد بود!
کشورهایی شروع به دادن وعده کمک به لبنان کردهاند که غالبا، مخالف جریان مقاومت در لبناناند!
چه این انفجار اتفاقی از سر اهمالکاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آنها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است.
روزنامه حکومتی رسالت بهنقل از مرتضی موسوی کارشناس مسایل لبنان رژیم نوشت: مجموعه این عوامل، یعنی تحریمهای اقتصادی، توطئههای کشورهای غربی و فشارهای متعدد موجب شد تا عرصه بر حسان دیاب تنگتر شود. از سوی دیگر بهدنبال انفجارهای اخیر، اعتراضات خیابانی و فشار روزافزون غرب و جریانهای سیاسی طرفدار حریری و ۱۴مارس، فضا به سمتی رفت که حسان دیاب ترجیح داد از قدرت کنارهگیری کرده و خواستار انتخابات زود هنگام شود.