تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم...
فریاد، فریاد، از این همه بیداد...
این شعارها برآمده از گلوی کسانی است که عمری را کار کرده و زحمت کشیدهاند و اینک با وجود سالمندی و مشکلات جسمی علیه ظلم و تبعیض رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه بپاخاستهاند.
بازنشستگان کشورمان روز دوشنبه ۴شهریور در ۲شهر بزرگ کشور تجمع اعتراضی برگزار کردند تا نارضایتی خود را از وضعیت بحرانی و وخیم این قشر زحمتکش نشان دهند.
تجمع اول در تهران برگزار شد. بازنشستگان طبق فراخوان قبلی در مقابل اداره کار تجمع کردند. آنان با در دست داشتن بنرها و پلاکاردهایی خواهان حق ایجاد و بهرسمیت شناختهشدن تشکل مستقل، تجمع، اعتصاب و آزادی بیان فارغ از شرایط امنیتی بودند. همچنین آنها نگران وضعیت همکاران زندانی خود بوده و ضمن شعار بر علیه رژیم، خواستار آزادی معلمان زندانی شدند.
دومین تجمع همزمان با تهران در اصفهان برگزار شد که علاوه بر بازنشستگان فرهنگی، معلمان نیز آنان را همراهی میکردند. معترضان که در محوطه میدان انقلاب تجمع کرده بودند با در دست داشتن تراکتهایی به وضعیت معیشتی بازنشستگان و معلمان و فشارهای سیاسی و زندانی کردن معلمان اعتراض داشتند.
استمرار اعتراضات بازنشستگان
واقعیت این است که این رژیم منحوس از روز بهقدرت رسیدن چیزی جز فقر و فساد و بدبختی برای مردم ایران نداشته است و بازنشستگان هم مثل سایر اقشار مردم ایران صورت خود را با سیلی سرخ نگهمیدارند. کار بهجایی رسیده که پاسدار «عباد» اطلاعاتی که امروز عنوان سخنگوی دولت را یدک میکشد هم ناگزیر به اعتراف شد که «کارگران و بیکاران با سیلی صورت خود را سرخ میکنند. وقتی به شهرهای کوچک و حاشیه شهرها میرویم این وضعیت تشدید میشود».(پاسدار ربیعی ـ سایت حکومتی اعتماد انلاین – ۲شهریور ۹۸)
بدیهی است که هرجا ظلم بیشتر باشد صدای مخالفتها و اعتراضات هم بیشتر میشود. در روز ۱۴مرداد ۹۸ نیز بازنشستگان و فرهنگیان در مقابل اداره آموزش و پرورش رژیم در اصفهان تجمع اعتراضی برگزار کردند. در همین روز در ارومیه جمعی از معلمان شاغل و بازنشسته در اعتراض به پاسخ نگرفتن به مطالباتشان و مطابق فراخوان قبلی در مقابل اداره آموزش و پرورش رژیم در ارومیه تجمع کردند.
با مرور و نگاهی کوتاه به خبرها و اعتراضات بازنشستگان و فرهنگیان کشور میبینیم که کمتر هفته و ماهی در این کشور مصیبتزده بوده که این قشر مظلوم در آن ساکت بوده باشند.
خواستههای بازنشستگان
اگر چه هر تجمع و اعتراضی از جانب بازنشستگان با شعارهای صنفی و مطالبات معیشتی شروع میشود ولی فوراً سمتوسوی شعارها و خواستهها بهسوی مخالفت سیاسی و اعتراض علیه کل حاکمیت پلید آخوندی میچرخد چون بازنشستگان هم مانند بقیه مردم ایران بهروشنی دریافتهاند که در فضای دیکتاتوری و بدون برقراری آزادی، دستیابی به درخواستهای بهحقشان امری محال میباشد.
در همین چند تظاهرات اخیر هم ابتدا خواستههایی نظیر ”پرداخت حق سنوات و حقوق معوقه”، ”افزایش حقوق به بالای خط فقر” و ”یکسانسازی حقوق شاغلین و بازنشستگان” مطرح بود ولی در ادامه شعارها رنگ و بوی سیاسی گرفت و به سوی ”حق ایجاد و بهرسمیت شناخته شدن تشکل مستقل، تجمع، اعتصاب و آزادی بیان فارغ از شرایط امنیتی” و «آزادی معلمان زندانی» تغییر و ارتقا یافت. بازنشستگان با شعارهایی نظیر ”دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست” و ”نه دزدی، نه ذلت، این است شعار ملت” رادیکالیسم و بلوغ سیاسی خود را بهنمایش گذاشته و نشان دادند که تا کجا با سیاستهای ضدمردمی آخوندهای حاکم مخالفند.
پیوند حرکتهای اعتراضی سایر اقشار میهن
اعتراضات روزافزون اقشار گوناگون در شهرهای مختلف کشورمان نشان میدهد که هیچ قشر و طبقهای نیست که از گزند آخوندهای چپاولگر و خونریز در امان مانده باشد. بهعنوان مثال در روزها و هفتههای اخیر شاهد تجمعات متعددی از جمله مالباختگان مؤسسه کاسپین در مقابل ساختمان دادستانی تهران، کارگران شرکت هپکوی اراک در مقابل ساختمان استانداری مرکزی، تعدادی از اعضای تعاونی مسکن ایثار، کارکنان وزارت جهاد کشاورزی در مقابل ساختمان معاونت اجرایی قوه قضاییه، گروهی از کارکنان رامبکو و عدهای از کارکنان رادیو و تلویزیون استان در مقابل دفتر مرکزی این مؤسسه در تهران در تجمعات اعتراضی خود خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
پاسخ رژیم به بازنشستگان
از آنجا که هر گرهگشایی اقتصادی و معیشتی وابسته به وضعیت سیاسی کشور است، مادامی که این رژیم بر سر کار است پاسخی جز سرکوب و دستگیری و زندان به اعتراضات اجتماعی ندارد و بازنشستگان هم از این قاعده مستثنی نیستند.
در تجمع روز ۴شهریور در اصفهان مزدوران لباسشخصی رژیم به تجمعکنندگان حمله کرده و تراکتها و پلاکاردهایشان را پاره کردند و تجمعکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دادند اما معلمین شجاع به تجمع خود ادامه دادند.
رژیم در وحشت از گسترش تجمع اعتراضی بازنشستگان و شاغلین فرهنگی در مقابل اداره آموزش و پرورش رژیم در اصفهان نیز چندین برابر تجمعکنندگان، مأموران زن و مرد وارد کرد. در ارومیه هم زمانیکه معلمان شاغل و بازنشسته در مقابل اداره آموزش و پرورش رژیم تجمع کرده بودند رژیم طبق معمول در وحشت از شکلگیری اعتراضات مردمی مأموران سرکوبگر خودش را به صحنه فرستاد و تلاش کرد مانع از تجمع آنها شود.
البته این واکنشها گوشهای از فشارهای همهجانبه استبداد سیاه آخوندی است که در اوج ضعف و استیصال و ناتوانی تلاش میکند ابتدا با تذکر کتبی و بعد تهدید و دستگیری مانع از شکلگیری اعترضات شود اما در عمل موجب تحریک و طغیان جامعه معلمان و بازنشستگان میهنپرست شده است.
...دشمن ما همینجاست
رژیم آخوندی در انزوای بینالمللی و ناتوان از پاسخگویی به خواستهای برحق اقشار مختلف راه برون رفتی ندارد و حلقهٔ محاصره و طناب دار بر گردنش تنگتر میشود. چنانکه کارگزاران فاسد را هم وادار به واکنش و ریختن اشک تمساح کرده است. از جمله محمد زمان رضایی، امام نمایش جمعه در زیرآب سوادکوه روز ۲۶مرداد ۹۸ در وحشت از خشم مردم گفت:
«در حال حاضر مدیرانی داریم که ماهانه ۶۴میلیون تومان حقوق میگیرند اما برخی بازنشستگان ماهانه حقوق دریافت نمیکنند».
حاجی دلیگانی، نمایندهٔ مجلس رژیم هم در تاریخ ۷مرداد ۹۸ در مجلس گفت:
«متناسبسازی و حقوق مستمری بازنشستگان کارگر را ۲سال و نیم هست که اجرا نمیکنید جواب آه نیمهشب کارگران بازنشسته را چگونه میخواهید بدهید»؟
این رژیم بنا بر ماهیت ارتجاعیاش نه میتواند و نه میخواهد خواستهای بازنشستگان و سایر اقشار را برآورده کند؛ از همینرو در آینده شاهد تجمعات و تظاهرات بیشتری خواهیم بود. بازنشستگان هم دوشادوش سایر اقشار مدتهاست حرف نهایی خود را زدهاند و دشمن اصلی خود را همین آخوندهای عمامهدار حاکم معرفی کردهاند و هر روز عزم بیشتری برای جاروکردن آنها از سرزمین پاک شیر و خورشید نشان میدهند.