728 x 90

فلاکت در مثلث بلاهت - حماقت - سخافت

بلاهت - حماقت - سحافت
بلاهت - حماقت - سحافت

یک هفته بعد از افتضاح و ابتذال تولید نشریهٔ جعلی مجاهد توسط وزارت اطلاعات برای فشار آوردن بر هنرمندانی که درگذشت خانم مرجان را تسلیت گفته بودند، رژیم آخوندی به یک جعل مفتضح و مبتذل دیگر متوسل شد.

رسانه‌های رژیم در ۲۸خرداد، یادداشتی را به‌نقل سایت «شهدای ایران» وابسته به وزارت اطلاعات انتشار دادند که حاوی شاکی بودن این سایت از شورای شهر تهران است؛ شکایت از این‌که شورای شهر تهران قصد دارد خیابانی را به‌نام مهندس بازرگان کند و مریم رجوی در یک توئیت ضمن تقدیر از بازرگان به‌عنوان «پدر ایدئولوژیک مجاهدین خلق»، از این اقدام شورای شهر تهران حمایت و تشکر کرده است!

جعل یک توئیت به‌نام خانم مریم رجوی مبنی بر تشکر از شورای شهر تهران، اوج درماندگی و غلتیدن در گردونهٔ بلاهت و بن‌بست نسبت به موقعیت مقاومت ایران می‌باشد.

به‌نظر می‌رسید بی‌تعادلی سیاسی و اجتماعی همراه با تحریم و طرد همه‌جانبه از جانب مردم ایران، رژیم آخوندی را به اختلال مشاعر و بی‌تعادلی روانی کشانده است. یک هفته قبل با جعل نشریه مجاهد، خواست قوه قضاییه را ترغیب به برخورد با هنرمندان کند، حالا لابد قوه قضاییه باید برود سراغ شورای شهر تهران! به‌راستی نیاز رژیم به چیست که حتی در جنگ باندی دست به این حماقت پشت حماقت و بلاهت پشت بلاهت می‌زند؟

آیا در فضای سیاسی ایران کسی هست که نداند و نفهمد چنین توئیتی از اساس یک طنز ابلهانه و سخیف است؟ با وجود این پس چرا وزارت اطلاعات محتاج این سخافت و بلاهت است؟ مدار بلاهت آنجا بالا و بالاتر و اعجاب‌انگیز بسته می‌شود که شورای شهر تهران مورد مؤاخذه واقع می‌شود که ببین چه کرده‌ای که مخالفان نظام از کار تو حمایت کرده و از تو تشکر نموده‌اند: «این اقدام شورای شهر هویت واقعی اعضای آن را نشان می‌دهد. نشان می‌دهد که چه اهدافی پشت‌پرده این نامگذاری است. خوب است نهادهای امنیتی کشور هوشیار باشند که چه اهدافی پشت‌پرده این نامگذاری است که باعث خوشحالی سران منافقین خارج‌نشین شده است»(سایت «شهدای ایران» وابسته به وزارت اطلاعات، ۲۷خرداد ۹۹)!

با آن‌که سر تا پای قضیه موجب بسط «خندهٔ حضار» می‌شود، پس موضوع چیست و رژیم را چه شده است که پیاپی تیر خلاص به مشاعرش می‌زند؟

موضوع این است که هجمهٔ تیرهای شیطان‌سازی علیه مجاهدین به سنگ پایداری آنان و روشنگری وسیع اجتماعی خورده است.

موضوع این است که استراتژی سیاسی مجاهدین دارد در کف خیابان‌های ایران بازتاب اجتماعی پیدا می‌کند.

موضوع این است که گستردگی همبستگی طیف‌های گوناگون مردم ایران با خانم مرجان، روح و روان کارگزاران رژیم را دست‌خوش جن و جنون کرده است.

موضوع این است که تمام برآوردهای پیشین بر سر تحریم مقاومت ایران و در محور آن مجاهدین، از اساس به‌هم خورده است.

موضوع این است که عقبهٔ رژیم تحت عناوین اعضای سابق مجاهدین و همسویانش در خارج کشور هر روز بر اثر بیدار شدن وجدانهای انسانی، بورتر و سرخ‌تر و برشته‌تر می‌شوند.

موضوع این است که توسل به مترسک و جعل، دیگر نیاز پاسخگویی به درون خودش شده است.

اما اگر پرسشی باشد که باید خودی‌های نظام و دست‌اندرکاران روان‌پریش چنین مبتذلیاتی به خودشان پاسخ دهند، حرف این است که آیا این کارها پشت‌بند اخطار خامنه‌ای به کارگزاران رژیم نیست که نسبت به گرایش جوانان به مجاهدین خلق هشدار داد؟ آیا این کارهای ابلهانه آن هم در یک سایت رسمی وزارت اطلاعات ناشی از سوختن انواع شیطان‌سازی‌ها علیه مجاهدین نیست؟

ببین کفگیر یک دستگاه پروپاگاند ۴۱ساله چقدر محکم و پر سروصدا به کف دیگ میان‌تهی‌شدهٔ تمام سرمایه‌های سرکوب‌گری‌اش خورده که حالا کارت بازی‌های باندی‌اش هم، خرج کردن از مقاومت ایران علیه رقیب شده است!

اکنون عمامهٔ عقربی که بر سنگ کوبیده می‌شود، از آن سبب است که عقرب ولایت در محاصرهٔ آتش مقاومت و پایداری پرشکوه نسلی وفادار به آرمان آزادی گرفتار آمده است. پایداری پرشکوهی که این هفته‌ها و روزها دم‌به‌دم فزونی اجتماعی و اقبال انسانی می‌یابد...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/514692e3-134b-4ef5-a3dd-4e5bb30533b0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات