728 x 90

عروسک‌های دایی‌جان ناپلئونی

عروسکهای شورای نگهبان
عروسکهای شورای نگهبان

روزگاری شده است که کشته‌های نابخردی، جنون‌آمیزی و ابلهانهٔ ۴۲ سالهٔ اربابان باد در آستین اندوختهٔ نظام ولایی، آینده‌شان را با دست خودشان صاف‌صاف درو می‌کنند. حالا همهٔ ضرب‌المثل‌های هم‌سنگ و هم‌خوان برای شرح مکافات چنین درو کردنی، به‌صف می‌شوند تا این جنون‌آمیزی و تباه‌سازی ۴۲ساله را وصف کنند: «از ماست که بر ماست» / «خود کرده را تدبیر نیست» / «کلوخ‌انداز را مکافات، سنگ است» / «آن که باد می‌کارد، توفان درو می‌کند».

 

مناظرهٔ هفت گماشتهٔ شورای نگهبان ارتجاع، صحنه‌های محاکمهٔ ناخواسته نظام ولایت فقیه شده است. بازیگران نمایش تلاش می‌کنند در هر دوری که نوبت‌شان می‌شود، با صدای بلندتری داد و بیداد کنند که کار، کار دیگری است. این دیگری یا باند جانی ـ رانت‌خوار اصول‌گرا است و یا باند شیاد ـ رانت‌خوار اصلاح‌چی و اعتدال‌گرا. به‌هرحال کار خون‌بازی و جنون‌آمیزیِ این ۴۲سال، کار دیگری است!

 

این وسط آن متهم تاریخی که به یمن جانی‌ترین مجنونان آدم‌ستیز ملاصفت، نفرین‌شدگیِ استعمارگری‌اش به سایه رفته و تبرئه شده، هیمنهٔ نفوذی با این عبارت بود که «کار، کار انگلیسی‌هاست»! اما این‌بار عمران‌گر ایران با خون، جایش را به استعمارگر کهنهٔ خاک داده است.

 

حالا مناظره‌گران ولایی که کار ویران‌گری ایران را به دیگرانی از همان خانوادهٔ ولایی پاس می‌دهند، عروسک‌های نابلد دایی‌جان ناپلئونی هستند که خودشان هم تا پستوهای بیت ابلیس اعظم حس می‌کنند که این جنایت‌اندیشی‌ها و جنون‌آمیزیهای ولایت‌نشان، به هیچ‌وجه «کار انگلیسیا» نیست!

 

لابد پرسش این است که پس چه شده است که مناظره‌گران گماشتهٔ شورای نگهبان جملگی از هم می‌بازند و در هر دوری، باز کار، کار دیگری است؟!

تکرار مکرر «مردم، مردم» و «به مردم دروغ نگوییم» از جانب عناصر سیرک مناظره، این عروسک‌های نابلد دایی‌جان ناپلئونی را مضحکه‌تر می‌کند.

موضوع این است که چالشهای متورم شدهٔ مردم با حکومت، دارد فوران می‌کند و سیلاب‌وار به درون نظام سرریز کرده است.

موضوع این است که قیام آبان ۹۸ یقهٔ هفت عروسک شورای نگهبان را گرفته و سخت می‌تاباندشان.؛ آن‌قدر که هر یک علیه دیگری برگه‌یی از قیام آبان رو می‌کند. مکافات اتودینامیک را ببینید که همین هفت نفر که مجری یا ملازم یا مباشر یا مؤید قتل‌عام در آبان ۹۸ بوده‌اند، حالا دور گرفته‌اند که کار، کار دیگری بود!

 

بنابراین حالا این تنوع تضادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه و تناوب قیامهای مردم ایران است که در بلوغ خود به درون حاکمیت، مناظره‌ها و اصل نمایش انتخابات سرریز کرده‌اند. هیمنه و هیبت این تضادها و چالشها آن‌قدر برای حکومتیان حسی و عینی شده است که برخلاف تبلیغات شیادصفتانهٔ ۴۲ساله، در این مناظره‌ها عبارت مبتذل «دشمنان اسلام و ضد انقلاب» هیچ محلی از اعراب ندارد. این نشان‌دهندهٔ مداری از بلوغ چالش و تضاد بین مردم و حاکمیت است که دیگر دجالیت تبلیغاتی و آدرس دادنهای معاویه‌یی، فرصت ظهور ندارند و پشیز هم نصیب نظام نمی‌کنند.

 

با تعیین‌تکلیف شدن تمام ماجراها در درون حاکمیت ـ که مناظره‌های دون‌کیشوتی نمود بالفعل آن می‌باشد ـ آنچه که اهمیت تاریخی یافته، مسئولیت و کار خودمان است. نقد دم دست که همه‌چیزش بستگی به خودمان دارد و می‌تواند سرنوشتی دیگر را برای ایران رقم بزند، هر چه گسترده‌تر و دامنه‌‌دارتر کردن تحریم نمایش انتخابات حکومتی است. این است تمام رنج‌ها، خون‌ها و پایداریهای به‌هم پیوسته و گلوله شده با عنوان «آزمایش ایرانی»!

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b3a14d4f-d1d5-4f83-8fa9-f17d0ecc6b87"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات