728 x 90

طبل‌های تو خالی و وعده‌های پوشالی

طبلهای تو خالی...
طبلهای تو خالی...

از تهی بودن وعده‌های پر طمطراق و خیالات خام نامزدهای منصوب شورای نگهبان خامنه‌ای همین بس که حتی عوامل و مهره‌های رسانه‌ای نظام هم از این همه شیادی به حیرت آمده‌اند، چرا که جمع شدن این همه بلاهت در چند نفر خودش بهت انگیز است.

 

نگاهی به وعده‌های عجیب

یکی از کاندیداها به‌محض این‌که گفت، ۴۵۰هزار تومان یارانه می‌دهد صدای عوامل ریز و درشت حکومت درآمد و صاحب این ایده را به سخره گرفتند که حساب و کتاب هم بلد نیست چرا که از جمعیت ۶۰ میلیونی زیر خط فقر یکباره ۲۰میلیون را کم کرد و بقیه را مستحق دریافت یارانه ۱۰برابری موجود دانسته است. حالا چرا فقط چهل میلیون نفر؟ خدا می‌داند. آن دیگری می‌خواهد مشکل بورس را سه روزه حل کند. پرداخت وام فوری ۵۰۰میلیون تومانی به زوج های جوان هم که دیگر کاری ندارد، فقط باید صاحب این ایده پایش به پاستور برسد بقیه‌اش حل است. بهت‌آور این‌که یکی از این پدیده‌ها می‌گوید: «اگر رئیس‌جمهور شوم، آمریکایی‌ها التماس می‌کنند و مجبور می‌شوند که تمام تحریم‌ها را بردارند». این‌که چرا تا الآن صبر کرده است خودش معمایی است. یکی از عوامل سرکوب مردم ایران، نسبت به فیلتر بودن توئیتر انتقاد کرده و گفته است: «فیلترینگ توئیتر توجیه ندارد». البته حرف‌های انتخاباتی او به این مورد ختم نشد بلکه بحثهایی در زمینه هوشمندسازی و فوق هوشمندسازی را نیز در برگرفت. آن دیگری که خود را بانی وضع موجود نمی‌داند اما نقدا تورم را به مرز ۵۰درصد رسانده است از همه می‌خواهد که خدا راهم شکر کنیم که بالاتر نرفته است. متولی زورخانه‌های کشور هم دیگر اجازه نمی‌دهد برای سرمایه‌گذاری، سه سال دوندگی صورت بگیرد بلکه سه ماه دوندگی بیشتر لازم نیست! اما از همه غم‌انگیز تر نامزدی است که پیش از انتخابات نمایشی، رئیس جمهور شده است و فقط منتظر اعلام نتایج است و نمی‌خواهد از قافله وعده‌های عجیب و غریب عقب بماند بنابراین ادعای ایجاد یک میلیون شغل می‌کند و تورم را تک رقمی خواهد کرد.

«مجموعه قول و قرارهای غیرمنطقی یا وعده وعیدهایی غیرواقعی که بیش از هر زمانی باور نکردنی هستند. ماجرا وقتی پیچیده می‌شود که از یک‌طرف با قول و قرارهای نااستوار، غیرمنطقی و عمل نشدنی روبه‌رو هستیم و از طرف دیگر با انتقادات همین افراد به «وعده‌های پوچ و تو خالی» مواجه می‌شویم. بیشتر نامزدها در دوره‌های مختلف ریاست‌جمهوری از شعارزدگی و وعده وعیده‌های بی‌جا انتقاد کردند اما خود نتوانستند از آزمون قول و قرارهای مناسب، سربلند بیرون آیند» (دنیای اقتصاد۱۰خرداد۱۴۰۰).

 

نگاهی بر سرزمین فلاکت‌زده ایران امروز

همین چند روز پیش و در لابلای شعارهای تو خالی نامزدهای نمایش انتخابات، گزارشی از فقر مطلق بخش عمده‌ای از مردم ایران توسط نهاد مورد تأیید رژیم منتشر گردید که قلب هر ایرانی را به درد می‌آورد.

رئیس مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی رژیم از رونمایی گزارش وضعیت فقر و نابرابری کشور در دو دهه گذشته خبر داد. «این مطالعه نشان می‌دهد در حالی که جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال۹۲ تا ۹۶ به ۱۵درصد رسیده بود، اما از سال۹۶ تا ۹۸ به ۳۰درصد افزایش یافت» (همشهری۱۲ خرداد ۱۴۰۰).

بنابراین جمعیت زیر خط فقر مطلق در ایران بر اساس آمارهای همین رژیم، دو برابر شد و به ۲۵میلیون نفر رسیده است. فقر مطلق هم به شرایطی گفته می‌شود که در آن امکانات مادی فرد یا خانوار تکافوی نیازهای اولیه آنها را نکند. دسترسی به آب و غذای سالم، سقفی بالای سر، آموزش ابتدایی و خدمات درمانی حیاتی، نیازهای اولیه‌ هر انسانی است. تازه این آمار حد متوسط در کل کشور است اما عدم تعادل‌های منطقه‌ای فاجعه را دوچندان می‌کند. همین مؤسسه می‌گوید در استان سیستان و بلوچستان فقر درآمدی بالای ۷۰درصد است.

 

کاندیداهای نمایش و مسائل اصلی اقتصاد سیاسی

عموم تحلیگران اقتصادی حتی از نوع حکومتی آن در داخل کشور بر این باورند که هیچ نامزدی صلاحیت کمترین نزدیکی به مناصب مهم و تعیین‌کننده اقتصادی را ندارد چه رسد به ریاست قوه مجریه. این نظر را می‌شود از اظهارات خالی از هر گونه بینش و فهم اقتصادی آنها فهمید.

«بیشتر سخنان در حوزه اقتصادی از جنس دولتهای رفاهی است که بی‌اعتباری آنها در همه کشورها از جمله کشورهای اسکاندیناوی اثبات شده است. هم‌چنین کاندیداها بیشتر حرف‌های رقبا یا کارنامه دولت مستقر را نقد می‌کنند و در‌باره مسائل اصلی اقتصاد ایران چیزی نمی‌گویند» (جهان صنعت۱۳خرداد۱۴۰۰).

به‌نظر کارشناسان اقتصادی، هیچ نامزدی از نحوه مواجهه علمی با تورم و رشد نقدینگی که دسترنج ایرانیان را به خاکستر تبدیل کرده و خانواده‌ها را به خاک سیاه کشانده است حرفی نمی‌زند. از چگونگی مواجهه با تحریم‌های جهانی سخن راه گشایی ندارند. و از مقابله با بی‌ثباتی اقتصادی که سرچشمه آن سیاست‌گذاریهای ناکارآمد ارزی‌، مالی و بودجه‌یی بود و فاجعه کسری بودجه را با عمق بیشتری به سال۱۴۰۰ آورد، حرفی تازه نمی‌زنند.

 

پول پاشی منجر به سقوط کشور می‌شود

در اینحال آنچه که به‌عنوان برنامه‌های اقتصادی تبلیغ می‌شود همان پول پاشی و خرج کردن از سرمایه و داراییهای عمومی است که از قضا هم‌چون گنج‌های بادآورده رو به پایان است. فرشاد مومنی از اقتصاددانان حکومتی در رابطه با اوضاع فعلی می‌گوید: «تحت عنوان برنامه کاندیدهای ریاست جمهوری، یک سندی تحت عنوان برنامه‌ٔ نجات بیرون می‌آید که دقیقاً معطوف به مؤلفه‌هایی است که کشور را در معرض سقوط قرار داده است. «کاندیدها با همه‌ٔ طمطراقی که ادعاهایشان دارد ما را درگیر مسابقه‌ٔ سرعت در قهقراء رفتن می‌کنند. علائم بسیار جدّی و پرشماری وجود دارند که نشان می‌دهند ما در مرحله‌ٔ از کارکرد افتادگی سیستمی هستیم. سپس دچار آنومی یعنی ناهنجاری یا بی‌هنجاری اقتصادی- اجتماعی می‌شویم و در مرحله‌ٔ بعد از آن، فروپاشی اجتناب‌ناپذیر می‌شود» (دارایان۱۱خرداد۱۴۰۰).

وی اضافه می‌کند «در تمام دنیا حتی روندهای معطوف به انحطاط به‌صورت درصدی اتفاق می‌افتد به‌طور مثال می‌گویند ۵ یا ۱۰درصد انحطاط، نه این‌که افزایش ۵برابری وجود داشته باشد. گزارش سه جلدی وضعیت اجتماعی کشور که وزارت کشور در سال۱۳۹۵ منتشر کرد. می‌گوید جامعهٔ ایران به بی‌سابقه‌ترین وضعیت تاریخی خود از نظر بحران اعتماد سقوط کرده است».

 

مردم وعده‌ها را به استهزا می‌گیرند

قدرت طلبان فاسد و تبهکاری که امروز برای رسیدن به کاخ‌سفید پاستور از هیچ حیله و حقه‌ای فرو گذار نمی‌کنند یادشان رفته است که چهل سال رژیم آخوندی از این ترفندها استفاده کرده است و مردم دیگر فریب این وعده و وعیدهای دروغین را نمی‌خورند.

حتی کار این رژیم مستاصل به آنجا کشیده است که یک مهره باند غالب اعتراف می‌کند: «گاهی وعده‌هایی از سوی نامزدهای انتخابات شنیده می‌شود که حتی افراد کم سواد هم متوجه می‌شوند قابل تحقق نیست، زیرا وعده‌های کمتر از این در دوره‌های گذشته محقق نشده است. طرح قول‌های فاقد پشتوانه موجب می‌شود مردم اعتماد خود را نسبت به حاکمیت و مسئولان از دست بدهند. مردم به‌راحتی متوجه می‌شوند که کدام وعده‌ها دست‌نیافتنی است و حتی گاهی این وعده‌ها را به استهزا می‌گیرند» (ایسنا۱۰خرداد۱۴۰۰).

آری، این وعده و وعیدها و ادا و اطوارهای اقتصادی در حکم سر وصدای بلند طبل‌هایی است تو خالی که فقط صدا می‌دهند ولی چیزی در کیسه ندارند. یعنی آنچه در کیسه بوده را قبلاً غارت کرده‌اند.

واقعیت این است که مردم ایران به این وضعیت بحرانی اشراف دارند و این وعده‌ها تنها بر نفرت آنها نسبت به نظام آخوندی می‌افزاید. نفرتی که سوخت خیزش و قیام نهایی برای برکندن غارتگران شیاد حاکم در تمامیت آن از سرزمین شیر و خورشید نشان ایران است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bfe20093-1df5-4736-98ee-959582d21d99"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات