728 x 90

ضحاک ولایت و تیغ دو دم اعدام

سخن روز
سخن روز

به‌دستور ضحاک ولایت، صبح روز ۱۷دی دو جوان شورشگر قهرمان، محمدمهدی کرمی ۲۲ساله و محمد حسینی ۳۹ساله اعدام شدند. قضاییهٔ خامنه‌ای اتهام آنها را به‌هلاکت رساندن یک بسیجی و بستن آزادراه کرج اعلام نمود. این دو شهید سرفراز قیام، در بیدادگاه جلادان به‌اتهام «محاربه» به‌اعدام محکوم شدند و این حکم جنایتکارانه به‌سرعت – در حالی‌که محمدمهدی در اعتصاب‌غذای خشک بود - اجرا شد.

اعدام وحشیانه این دو قهرمان شورشگر، خشم و نفرت مردم ایران را در داخل و خارج کشور در پی داشت. هموطنان آزاده در بیش از ۱۰شهر و پایتخت اروپایی به‌خیابان‌ها آمدند و با سر دادن شعارهایی هم‌چون «مرگ بر خامنه‌ای» و «قسم به‌خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان» خشم و انزجار مردم ایران را پژواک دادند. این جنایت، هم‌چنین موج وسیعی از انزجار و محکومیت بین‌المللی را برانگیخت و نمایندگان پارلمانها و دولتمردان کشورهای مختلف، رژیم ضدبشری آخوندی را محکوم کردند و خواستار اقدام قاطع کشورها و جامعهٔ بین‌المللی علیه دیکتاتوری خون‌ریز حاکم بر ایران شدند.

حتی در داخل رژیم هم جریان قابل توجهی از عناصر و باندهای حکومتی وجود دارند که در وحشت از پیامدهای اجتماعی و بین‌المللی اعدام و به‌خصوص از نتیجهٔ آن در سوق دادن قیام به‌سمت آتش و قهر انقلابی، خامنه‌ای را از شدت عمل و مشخصاً اعدام پرهیز می‌دهند، از جمله امواج خشم و انزجاری که پس از اعدام دو شورشگر قهرمان، محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد از داخل و خارج کشور برخاسته بود، این جریان به‌خامنه‌ای هشدار می‌داد؛ از جمله روزنامهٔ فرهیختگان (۱۹آذر) متعلق به‌ولایتی مشاور نزدیک خامنه‌ای نوشت: «نمی‌توان با فراغ بال و گشاده‌دستی اعدام کرد».

آخوند مقتدایی از مهره‌های سابق قوهٔ قضاییه نیز گفت: همه افرادی که حکم محارب دارند، حکم اعدام ندارند» (خبرگزاری حکومتی ایلنا ـ ۲۰آذر).

روزنامهٔ حکومتی جمهوری (۳دی) نیز نوشت: «این تصور را کنار بگذارید که با اعدامها و چوب و فلک کردنها مشکل حل می‌شود و غائله می‌خوابد».

اما خامنه‌ای و صاحب عله‌های اصلی استبداد دینی، هم‌چنان‌که خمینی جلاد، سرسلسله جلادان حاکم، با تمام وجودشان حس می‌کنند که رژیم قرون‌وسطایی آنها بدون اعدام قادر به‌ادامهٔ سلطه و حاکمیت نیست و اگر دست از اعدام بردارند، با خیزشهای انقلابی مردم و نیروهای پیشتاز جارو می‌شوند. از همین روست که هرگز دست از کشتار و اعدام و قتل‌عام به‌عنوان حربهٔ اصلی حکومت ارعاب برنمی‌دارند. پاسخ آنها هم پایداری انقلابی و «آتش جواب اعدام» است که می‌تواند با شورش حداکثر و تهاجم حداکثر و البته پرداخت بهای خونین، آن تعادل را بر هم بزند و این همان چیزی است که ضحاک خون‌آشام دوران در موردش اشتباه محاسبه دارد. زیرا قادر به‌فهم این حقیقت نیست که شورشگران برای آزادی و پیشتازان قیام مردم ایران با اتکا به‌پشتوانه‌ٔ مقاومت خونبار و انقلابی مجاهدین طی ۴۳سال گذشته، از ترس از اعدام و زندان و شکنجه عبور کرده‌اند و فریاد می‌زنند: «چه‌دار باشه، چه زندان، ایستاده‌ایم تا پایان».

آری، قیام‌کنندگان، با تمام وجود این درس را فرا گرفته‌اند که برای سرنگون کردن دیکتاتوری ولایت فقیه و دستیابی به‌آزادی، تنها قدرت و قاطعیت و آتش جواب دارد. این درسی است که در تاروپود جامعهٔ ایران و در جان و روان مردمی که بهای قیام و آزادی را با خون کهکشانی از شهیدان پرداخته‌اند جاری است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/910dd2d0-270b-45ed-8871-5d0d3922cb75"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات