خبرگزاری حکومتی ایلنا هشدار خود درباره وضعیت انفجاری صندوقهای بازنشستگی و در پی آن وقوع توفانهای اجتماعی را در گزارشی منعکس کرد.
در این گزارش که روز ۲۹مرداد ۹۷ آمده است: بر اساس معیارهای جهانی در ازای هر بازنشسته مستمری بگیر باید دست کم پنج شاغل در کشور وجود داشته باشد. با این حال، این نسبت در ایران کاملاً معکوس است.
از سوی دیگر هماکنون صندوق بازنشستگی کشوری در ازای ۱میلیون و ۱۹۱هزار بیمه شدۀ اصلی، ۱میلیون و ٢۷۹هزار مستمری بگیر دارد که نسبت این دو عدد ٠٫۹٣درصد، یعنی حتی از یک کمتر است. ایلنا ادامه میدهد که صندوق کارکنان فولاد با ۱۱هزار و ٦٠٠بیمه شدۀ اصلی ۷۴هزار و ۶٠٠مستمری بگیر دارد.
این وضعیت باعث تأخیرهای مکرر در پرداخت مستمری بازنشستگان گردیده است. و در پی آن اتکای فزایندۀ صندوق های بازنشستگی به بودجه عمومی است که در سالهای آینده بیش از پیش رو بهشدت خواهد نهاد.
گزارش میگوید که وقتی دولت با کسری درآمد روبهرو میشود افزایش یافته و ضریب میخورد.
کسری درآمدها
در ده ماه نخست سال ۹۶ دست کم ۵٠هزار میلیارد تومان از درآمدهای دولت تأمین نشد.
در حالی که شمار بیمه پردازان به صندوق بازنشستگی سازمان تأمین اجتماعی به ۱٣میلیون نفر میرسد، شمار شاغلان کشور بر اساس آمار رسمی به ٢۳میلیون نفر بالغ میشود.
به این ترتیب، دست کم ۱٠میلیون نفر از مزدبگیران کشور در چرخۀ اقتصاد رسمی فعالیت ندارند و از پوشش تأمین اجتماعی نیز محرومند.
گزارش منشأء اصلی این وضعیت را به مجلس بهاصطلاح اصلاحات در دورۀ آخوند محمد خاتمی احاله میدهد که بنگاههای کوچک اقتصادی کشور را از شمول قانون کار خارج کرد.
بیشتر بخوانید:
ریشه بحران در صندوق های بازنشستگی
بحران فزاینده فساد در صندوقهای بازنشستگی، تبدیل به یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی نظام ولایتفقیه شده است.
این بحران آنچنان شدت گرفته است که یحیی آل اسحاق مهره پیشین رژیم در اتاق بازرگانی تهران، وضعیت این صندوق را تشبیه به ”یک آتش زیرخاکستر“ کرده است. (خبرگزاری فارس 30بهمن 95)
یک مهره حکومتی دیگر نیز که بهعنوان دبیرکل خانه کارگر تهران با خبرگزاری حکومتی ایلنا گفتگو کرده است وضعیت وخامت اوضاع صندوق های بازنشستگی را چنین تشریح کرده: ”از مجموع 15صندوق بازنشستگی تقریباً وضعیت همه آنها نامطلوب است. بحران در سازمان تأمین اجتماعی همچون آتشی زیر خاکستر است“. (خبرگزاری ایلنا26بهمن 95)
وضعیت بحرانی صندوق های بازنشستگی از یک طرف ناشی از دزدی و چپاولهایی است که در این صندوق صورت گرفته است، و از طرف دیگر بهدلیل برداشتهای غیرقانونی است که در دولتهای پاسدار احمدینژاد و آخوند حس روحانی صورت گرفته است.
در جریان طرح استیضاح وزیر راه رژیم در مجلس آخوندی یک نماینده مجلس ارتجاع به نام احمدعلی رضابیگی سایر نمایندگان را مورد سؤال قرارداده است: ”آیا میدانید 23میلیارد تومان هزینه صندوق بازنشستگی بردوش هما سنگینی میکند“.(خبرگزاری مجلس رژیم 1اسفند 95)
چپاول صندوقهای بازنشستگی
چپاول و عدم شفافیت در صندوق های بازنشستگی بهگونهیی است که تلویزیون شبکه ۱رژیم ۳۰بهمن ۹۵در گزارشی به دزدبازار در این صندوقها اعتراف میکند.
حرفهای هموطنانی که پولهایشان را در این صندوقها گذاشتهاند در مصاحبه با خبرنگار رژیم چنین است: ”در طول این سالها نمیدانم پول ما ارزش افزوده داشته یا نداشته است. اطلاعرسانی نمیکنند که ما بدانیم این پولها در چه جهتی مصرف میشود...“. در این برنامه تلویزیونی رژیم تعدادی از هموطنان نیز نسبت به عدم شفاف سازی در این صندوقها ابراز نارضایتی کردند.
نظر یک مهره رژیم به نام عبده تبریزی درباره صندوق های بازنشستگی چنین است: ”وضعیت صندوق های بازنشستگی بهطور خاص وضعیتشان حاد شده است. دلیل حاد شدن این وضعیت نیز این است که وجوهی که در اختیار این صندوقها بوده و باید درست اداره میشده اداره نشده است“.
واضح است که اداره نادرست از وجوه این صندوقها اسم مستعار و شیک برای دزدیها و برداشت غیرقانونی سردمداران رژیم از آنها است.
این مهره بهرغم اینکه ابتدا میخواست مدیریت نالایق را علت بهوجود آمدن چنین فضاحتی معرفی کند، اما دست آخر ناگزیر شد ضمن برشمردن دلایل دیگری که منجر به این وضعیت شده، اعتراف کند: ”رابطه دولت با اینها رابطه یک سرمایهگذار با صندوق نبوده، دولت در بعضی از سالهایی که نیاز داشته است وجوهی را از صندوق برداشته است. مجموعه اینها وضعیت صندوق را در حالت بحران قرارداده است“.
صندوقهای بازنشستگی قربانی فساد
یک مهره دیگر رژیم به نام فاضلی نیز به عدم نظارت درست در این صندوقها اشاره کرد و گفت: ”هیأت ناظر میتواند با نظارت مؤثر و مداوم خودش در هیأت مدیره مجموعه صندوقها سیاستگذاری کند. منابعی که مربوط به حق بیمه شوندگان است در کدام جهت سرمایهگذاری شود.حاصل این عملکردها به گونهیی است که بهقول یک کارگزار رژیم، صندوق های بازنشستگی روزبهروز ”نحیف میشوند“ و بهقول معاون وزارت کار رژیم این صندوقها ”قربانی پلیس و فساد در سطح ملی“ هستند. (خبرگزاری حکومتی مهر۱۴و۱۵مهر۹۵)
با این وجود مهرهها و رسانههایی از رژیم تلاش دارند عامل اصلی بحران را فقدان مدیریت صحیح معرفی کنند.
اگر چه عدم مدیریت صحیح در این بحران بیتاثیر نیست، اما ریشه اصلی بحران درجای دیگری است.
بحران در صندوق های بازنشستگی بحرانی مانند تمامی بحرانهایی که گریبانگیر رژیم آخوندی، بحرانی ساختاری است که ریشه در نظام فاسد ولایتفقیه دارد.
آری، واقعیت این است که فساد در صندوق های بازنشستگی، الگوی کوچکی از ساختار فاسد نظام حاکم است.