728 x 90

شکست چهل سال سیاست حجاب اجباری

سرکوب زنان
سرکوب زنان

هر سال و ماه و هفته و روزی که می‌گذرد، روبه‌رو شدن و مقابلهٔ مردم ایران با حاکمیت آخوندی همه‌جانبه‌تر می‌شود. علت این امر هم واضح است: «در جامعه‌ای که آزادی نیست، همه‌چیز سیاسی می‌شود».

وجه سیاسی و اجتماعی سرکوب افسارگسیختهٔ زنان توسط خمینی و خامنه‌ای و عاملانشان ناشی از کابوس و وحشتی است که صاحبان چنین افکاری از توانمندی و نیروی زنان در ایجاد تغییرات سیاسی و اجتماعی دارند. برای چنین افکار و ساختار و نظامی، هیچ‌ امری خطرناک‌تر از مقابلهٔ زنان با اندیشه‌های ارتجاعی و مبارزه برای آزادی و برابری نیست.

آخوندها که خود به‌دلیل بافت زیستشان در غرقاب جنسیت‌گرایی، معیشت و ارتزاق دارند، با همان عینک در آینهٔ تفکرات فاسدشان به انسان‌ها نگاه می‌کنند. در روانشناسی اثبات شده است که آن که خود غرق در افکار مالیخولیایی و ناهنجاریها و آثار ناشی از آن است، از قضا دیگران را بیشتر و بیشتر از آن پرهیز می‌دهد و عتاب و خطاب می‌کند؛ در حالی که شاید دیگران اصلاً روحشان از آن بی‌خبر باشد. این نگاه و عینک آخوندیسم وقتی به نگرش به زنان می‌رسد، عمق لجنزار اندیشه‌ای را برملا می‌کند که همگان را چون خود می‌پندارد.

از این رو آخوندها با فرهنگ مبتذل و ایدئولوژی فاسدشان چنگ به هست و نیست مردم انداخته‌ و از همان آغاز صدارتشان، مردم و به‌خصوص جوانان و زنان را به‌ستوه آوردند. به همین دلیل هم حجاب اجباری علیه زنان بدل به یکی از موضوعات امنیتی و بنیادی و حتی استراتژیک حکومت و از طرفی مقابلهٔ روزمرهٔ زنان با آن شده است.

حجاب اجباری از ۴۰سال پیش به این سو و درست سه هفته بعد از پیروزی قیام ۲۲بهمن توسط شخص خمینی بدل به یک سیاست علیه جامعهٔ ایران شد که با شعار «یا روسری یا توسری» شناخته شد. خمینی که از دهه‌ها قبل از آن با شرکت زنان در انتخابات و رأی دادنشان مخالفت می‌کرد، سیاستی را بنیان گذاشت که ‌دستمایهٔ بسیاری جنایات توسط پاسداران و کمیته‌چی‌ها و لمپن ـ چماقدارهای نظام آخوندی علیه زنان و دختران شریف ایران و خانواده‌هایشان گشته است. خمینی و خامنه‌ای هزینه‌های هنگفت از سرمایهٔ ایران را صرف این رویکرد قرون‌وسطایی علیه نیمی از جامعهٔ ایران نموده و چه خانواده‌هایی را که از هم پاشیده و زندگی‌هایی را که نابود کرده‌اند. حاصل اما چه بوده است و اکنون این سلسله جنایات و سرکوب به کجا انجامیده و چه بر دست نظام مانده است؟

کافیست نگاهی به بازتاب این سرکوبگری ۴۰ساله در درون حکومت بیاندازیم. بازتابی که خود گویای دو واقعیت مسلم است:

۱ـ جامعهٔ ایران و به‌طور خاص زنان، تسلیم این زن‌ستیزی قرون‌وسطایی نشده‌اند و از هر فرصتی هم برای گرد آمدن و مقابله علیه نظام خمینی و خامنه‌ای سود جسته و مبارزه کرده‌اند.

۲ـ دستگاه عریض و طویل و پر هزینهٔ سرکوب زنان، هرگز موفق نبوده و اکنون به بن‌بست کور و بی‌فایده‌گی در جنایتها و گشتهای ۴۰ساله‌اش رسیده است.

گزارشی از روزنامهٔ ‌ همدلی را که در شمارهٔ ۱۱خرداد ۹۸به آثار و عواقب این موضوع در درون نظام آخوندی و نیز اعتراف به مقابلهٔ همه‌جانبه جامعه به این جنایت پرداخته، مرور می‌کنیم. یادآوری می‌شود که این اعترافات هرگز از ذات و درون‌مایهٔ روزنامه‌های حکومتی نشأت نمی‌گیرد که اگر چنین بود، باید از دهه‌ها قبل به زوایای جنایت‌بار سیاست خمینی و خامنه‌ای علیه زنان ایران می‌پرداختند. این اعترافات، بازتاب مبارزه چهل ساله زنان قهرمان و پیشتاز در مقاومت ایران و فشار و مقاومت و مبارزه روزافزون جامعه‌یی و زنانی است که حاکمیت آخوندی را به بن‌بست سرکوب کشانده‌اند؛ لاجرم در مطبوعات حکومتی سر باز می‌کند و تلاش می‌شود به‌خاطر حفظ نظام، به تحلیل آن پرداخته و به نظام هشدار بدهند.

روزنامه همدلی تیتر زده است که: «بی‌حجابی یا فساد اقتصادی؟ م‍سأله کدام است؟». و سپس با یادآوری و اعتراف به اصلی‌ترین سلاح سرکوب توسط آخوندها، ادامه می‌دهد: «پیگیری سیاست حجاب اجباری بخش زیادی از سرمایه‌های مادی و معنوی حاکمیت را صرف خود کرده است». در دنباله مطلب این واقعیت را بازگو می‌کند که مردم به هر طریقی می‌خواهند جلو حکومت آخوندی بایستند و در ایران، هر چیزی سیاسی شده است: «به نظر می‌رسد بخش عمده‌یی از مخالفتها با حجاب اجباری به نوعی با انگیزهٔ مخالفت با گفتمان رسمی و در واقع شکلی از کنش سیاسی است».

این روزنامه اعتراف می‌کند که سرکوب زنان، با حفظ حکومت ارتباط مستقیم دارد و سپس پیشنهاد بازنگری در بنیادهای فکری آخوندیسم را می‌دهد: «پویایی فقه شیعه مستلزم روزآمدی و بازنگری این بحث از فقه هم خواهد بود. بلکه بحث در خصوص سیاست «حجاب اجباری» و گره زدن هویت شیعه و نظام جمهوری اسلامی به این سیاست است».

همان‌طور که در مقدمه اشاره شد، جنایت افسارگسیخته علیه زنان ایران در زندانها و سطح جامعه، امری نبود و نیست که در عهد شیخان از چشم کسی پنهان مانده باشد. باید گفت عاملان خمینی و خامنه‌ای خود می‌دانند که چه حجم جنایت نسبت به دختران و زنان این مرز و بوم مرتکب شده‌اند که اکنون بازتاب گوشه‌یی از آن لاجرم این‌چنین بیان می‌شود: «سیاستی که جدای از صرف هزینه‌های فراوان، گاهی باعث قربانی کردن اخلاق به پای سیاست هم شده است».

روزنامهٔ مزبور در توجیه و استدلال در مبانی حجاب اجباری و اولویت سرکوب زنان، کم می‌آورد و می‌پرسد: «آنچه جای بررسی جدی دارد این است که مبانی فقهی، اجتماعی و سیاسی این اولویت‌بندی چیست؟».

در ادامه می‌خواهد بگوید این سرکوب‌ها بی‌فایده بوده و آب از سر چشمه نظام آخوندی گل است که سوراخ دعای تضاد اصلی جامعه را ۴۰سال است گم کرده‌ و خمینی و خامنه‌ای مسبب وضعیت فعلی شده‌اند: «مبارزه با فساد اقتصادی و اجرای عدالت را که هم حکم عقل و اخلاق است و هم به گواهی تاریخ، دال مرکزی سیرهٔ امام علی، چطور اجرا کرده‌ایم که این‌چنین بر طبل اجرای حجاب اجباری می‌کوبیم؟ مگر نه این‌که گفته‌اند و شنیده‌ایم که از هر دری فقر فرو آید، از در دیگر دین برون رود؟».

ادامهٔ ‌ مطلب، اعتراف به این است که آخوندها در سرکوب قانون، عرف و حرمت اجتماعی و انسانی هیچ حدی را در حق مردم ایران مراعات نکرده‌اند. این واقعیت را به طنز «موفقیت روزافرون!» نظام تعبیر کرده و گوشزد می‌کند که این امر باعث شده است مردم لااقل در ظاهر هم شده احترامی برای آمران و عاملان نظام قائل نشوند: «حتی اگر استدلال‌های ما در امر حجاب قانع کننده نمی‌بود، به واسطه حجب و حیا و احترام به این همه موفقیت روزافزون! روسریها کمی جلوتر می‌رفت». (روزنامهٔ ‌ حکومتی همدلی ـ شمارهٔ ۱۱خرداد ۹۸)

واقعیت این است که گسترش مقاومت زنان در مقابل نیروهای سرکوبگر آن‌چنان بوده که نیروهای رنگارنگ برای سرکوب زنان از جمله گشت ارشاد، گشت امر به معروف و نهی از منکر، گشت حجاب و عفاف و به اعتراف معاون اجتماعی نیروی انتظامی «۲۶دستگاه» سرکوب در امر تحمیل حجاب و عفاف اجباری که در این رابطه «مسئولیت دارند و پلیس آخرین ایستگاه است»، شکست‌خورده‌اند.

پیش از این پروانه سلحشوری عضو مجلس آخوندی به شکست سیاست سرکوب زنان با محمل «حجاب» اعتراف کرده و با اشاره به بودجه میلیاردی نهادهایی مانند صدا و سیمای رژیم، حوزه علمیه آخوندی و... گفت: «نهادهای مختلفی در حوزه فرهنگی مسئولیت تبلیغات را برعهده‌ دارند. ما باید بپذیریم سیاست‌گذاریهای گذشته ما موفق نبوده است. سؤال این است این دستگاهها با چنین بودجه‌هایی چرا موفق نشده‌اند. مثلاً حوزه علمیه با بودجه میلیاردی چرا در این زمینه موفقیت لازم را نداشتند؟ چرا دستگاههای تبلیغاتی با این بودجه‌های هنگفت در این موضوع کارآمد نبوده‌اند؟... حجاب با گشت ارشاد درست نمی‌شود» (روزنامه آرمان ۱۱آذر ۹۷)

 

واقعیت این است که رژیم ولایت فقیه که مهمترین خصیصه‌اش زن‌ستیزی است، حاکمیت‌اش را بر اساس تبعیض و ستم علیه زنان بنا کرده و با سرکوب و تحقیر زنان هویت یافته است. بنابراین بامبولی تحت عنوان بدحجابی و.. که از همان سال اول حاکمیت ننگینش علم کرد جوشیده از همین تفکر ارتجاعی استثماری علیه زنان است که البته زنان ایرانی از همان روز اول تا امروز به‌ اعتراض و مبارزه علیه این سیاست کثیف دست‌زده و یک مقاومت پرشکوه را آفریده‌اند. مقاومتی در برابر حجاب اجباری و گشتهای وحشی ارشاد که در نتیجه شکست را به رژیم تحمیل کرده‌اند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c661a0b5-ce77-4a78-83e6-9895618c4b08"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات