علی خامنهای، ولیفقیه نظام چپاولگر آخوندی، امسال نیز برای غارت هر چه بیشتر جیب مردم و ثروت کشور، در پیام نوروزی خود شعار سال را اعلام کرد: «رونق تولید»؛ اما با هزار اما و اگر و شرط و شروط:
«لذا من شعار را امسال این قرار دادم: «رونق تولید». باید همه تلاش کنند تولید در کشور رونق پیدا کند. از اوّل سال تا آخر سال. اگر این [طور] شد، امیدواریم که انشاءالله حلّ مشکل اقتصادی راه بیفتد».(پیام نوروزی خامنهای - سایت خامنهای - ۱فروردین ۹۸)
پس راهافتادن حل مشکل اقتصادی کشور که تازه امیدوار است که اینطور شود، مشروط به این است که: اگر تولید در کشور رونق پیدا کند!
«تولید اگر چنانچه بهراه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند… هم میتواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتّی میتواند مشکل ارزش پول ملّی را تا حدود زیادی برطرف کند».(همان منبع)
پس حل معیشت و حل اشتغال و حل مشکل ارزش پول ملی کشور و حل… همه اینها مشروط به این است که: اگر تولید راه بیفتد!
«برای شکوفایی اقتصاد کشور، به کاری احتیاج داریم که هم مجاهدانه باشد، هم عالمانه باشد. با تنبلی، با بیحالی، کمانگیزگی، مسألهٔ اقتصاد کشور حل نخواهد شد. کار جهادی باید انجام بگیرد، مدیریّتهای جهادی باید بر مسائل اقتصادی کشور احاطه داشته باشند».(صحبتهای خامنهای در مشهد - سایت خامنهای - ۱فروردین ۹۸)
پس شکوفایی اقتصادی، مشروط به یک کار عالمانه! است. همان اقتصادی که برای ولیفقیه تبدیل به نخستین معظل حاکمیت ننگیناش شده است. شکوفایی اقتصادی مشروط است به کار جهادی و بعد هم احاطه مدیریتهای جهادی به مسائل اقتصادی کشور. مشتی حرف توخالی و پوشال که هیچ تضمین اجرایی و راهبرد عملی ندارد.
«این نقدینگیای که مرتّب گله میکنند و شِکوه میکنند که نقدینگی زیاد شده و درست هم هست و البتّه نقدینگی اگر مورد توجّه قرار نگیرد ضربه خواهد زد».(همان منبع)
پس مشکل زیاد شدن نقدینگی در کشور این است که اگر مورد توجه قرار نگیرد، ضربه خواهد زد. برای اینکه ضربه نزند، باید مورد توجه قرار گیرد!
«اگر یک مدیریّت خوبی انجام بگیرد و همین نقدینگی تبدیل بشود به سرمایهگذاری، کشور را شکوفا خواهد کرد، اقتصاد را بالا خواهد برد».(همان منبع)
پس اقتصاد شکوفا خواهد شد و بالا خواهد رفت، اگر یک مدیریت خوب انجام بگیرد. اقتصاد وقتی شکوفا خواهد شد که همین نقدینگی تبدیل بشود به سرمایهگذاری.
«مسألهٔ اصلی و اساسی، رونق تولید است. اگر تولید شد، مسألهٔ اصلی و اساسی، رونق تولید است. اگر تولید شد، آن وقت در بخشهای مختلفی تحوّل ایجاد خواهد شد».(همان منبع)
پس حالا بعد از ۴۰سال غارت و چپاول، مسأله اصلی تولید شده است که اگر تولید شد! آن وقت در بخشهای مختلفی تحوّل ایجاد خواهد شد!
«اگر رونق تولید وجود داشته باشد، هم تأثیر میگذارد در اشتغال، هم تأثیر میگذارد در کم کردن تورّم، هم حتّی تأثیر میگذارد در وضع توازن بودجه، هم تأثیر میگذارد در بالا رفتن ارزش پول ملّی… اگر تولید در کشور رونق پیدا بکند، مسلّماً یک چنین فواید و نتایجی خواهد داشت».(همان منبع)
پس برای ایجاد اشتغال و کم کردن تورم و توازن بودجه و بالا رفتن ارزش پول همه و همه شرطش این است که رونق تولید وجود داشته باشد. حالا چطور، با چه مکانیزمی، با کدام شیوه و سیاست اقتصادی… ببینید چه راهکاری میدهد:
حمایت از سرمایهدار رمز رونق تولید
«بایستی به تولیدکننده کمک بشود، به سرمایهگذار کمک بشود، به فعّال اقتصادی باید کمک بشود. به کسی که برای کشور ثروتآفرینی میکند باید کمک بشود، در بهبود فضای کسب و کار بایستی حتماً تلاش بشود».
این هم یک شرط دیگر برای رونق تولید که میگوید باید به سرمایهگذار و فعال اقتصادی کمک بشود!
منظور از سرمایهگذار و فعال اقتصادی هم کاملا روشن است. در شرایطی که به اعتراف پاسدار قالیباف همه امکانات و سرمایههای کشور دست ۴درصد است و ۹۶درصد مردم در فقر و تنگنا بهسر میبرند، سرمایهگذار و فعال اقتصادی کسی نیست جز همان سرمایهداران و غارتگران سپاه پاسداران و شرکا که از روز اول غصب حاکمیت پایه اصلی غارت و گرانی و فقر و فساد در میهن بودند.
اما یک شرط هم خودش میگذارد و میگوید:
«یک شرط دیگر هم این است که از سوءاستفادهها غفلت نشود. سوءاستفادهچی وجود دارد… این ذهن مبتکر ایرانی همین جور که در کارهای خوب به درد میخورد، در شیطنت هم گاهی اوقات همین ابتکارها به وجود میآید؛ یک روشهای عجیب و غریبی را برای سوءاستفاده انسان میبیند، مسئولان بایست مراقبت کنند… اگر جلوی اینها گرفته بشود کارشناسان میگویند که آن وقت مشکل بیکاری حل میشود، مشکل تورّم حل میشود، مشکل فقر در طبقات ضعیف حل میشود، معضل نظام بانکی حل میشود، مسألهٔ ارزش پول ملّی حل میشود، حتّی مسألهٔ کسری بودجهٔ دولت با رونق تولید حل میشود».
پس شرط شکوفایی اقتصادی و حل مشکل بیکاری و حل مشکل تورم و حل مشکل فقر و حل معضل نظام بانکی و حل مسأله ارزش پول ملی و حل مسأله کسری بودجه دولت تنها وقتی است که جلوی سوءاستفادهچیهایی که گاه از ابتکار سرشار خود سوءاستفاده میکنند، گرفته شود.
در پایان هم پس از ۴۰سال میگوید که نیاز به وضع قوانین و مقررات در این زمینه داریم:
«من در یک جمله عرض میکنم که دستگاههای دولتی متمرکز بشوند امسال در رونق بخشیدن به تولید و اگر مقرّراتی لازم دارد، از مجلس بخواهند که مجلس اقدام کند».(همان منبع)
پس اگر همه آنچه که گفت، اگر نیاز به مقررات دارد، باید از مجلس خواسته شود که اقدام کند. آنوقت همه چیز درست و گل و گلاب میشود. همان مجلسی که خودش اینطور میگوید:
«در یک نامهای به نظرم در سال ۹۳ یا ۹۴ یکی از مسئولان عالیرتبه به بنده نوشته بود که ما برای اصلاح امور بانکی کشور، مسألهٔ بانک، اصلاح موارد بانکی -که یکی از مشکلات اقتصادی ما مشکلات بانکی است- لایحهای داریم تنظیم میکنیم که تا چند ماه دیگر این لایحه به مجلس خواهد رفت. به من گزارش دادند که الآن ۴سال از آن وقت میگذرد، هنوز این لایحه به مجلس نرفته!(همان منبع)
بله، این هم همان مجلسی است که قرار است اگر شعار سال یعنی «رونق تولید» نیاز به مقررات داشت، آن مقررات را تصویب کند.
اما هم خود دیکتاتور غارتگر نظام ولایت با همه سردمداران و کارگزاران دزد و چپاولگرش و هم خود مردم بهخوبی میدانند که بازی تعیین شعار سال از سوی ولیفقیه در بنبست قرار گرفته چیزی بیش از یک ادعای مسخره و توخالی و یک فریب و نیرنگ مزورانه و چیزی جز یک مضحکه نیست. این را دیگر خود ولیفقیه هم به آن اذعان دارد:
«سال گذشته که حمایت از کالای ایرانی را مطرح کردیم… اگر بخواهیم بگوییم بهطور کامل به آن عمل شد، نه، این را من نمیتوانم بگویم، گزارشها برخلاف این است».(همان منبع)
این است سرنوشت شعار سال گذشته که البته سرنوشتی است که همه شعارهای سالهای پیشین هم به آن دچار شدند و بالطبع سرنوشتی است که شعار امسال نیز به آن دچار خواهد شد. شعاری که با هزار اما و اگر همراه است.
میگویند روزی ساربانی که از کنار یک روستای کویری میگذشت به زمین خشک و خالی رسید و شترهایش را آنجا رها کرد. در این وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت. ساربان گفت چه میکنی؟ روستایی گفت: مگر نمیبینی که دارد توی زمین من میچرد و از محصول من میخورد؟
ساربان گفت: در این زمین که تو چیزی نکاشتهای!
روستایی گفت: اگر من همه زمین را گندم کاشته بودم و شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بود، آن وقت چه میکردی؟
ساربان گفت: اگر را کاشتند سبز نشد!