728 x 90

«شارلاتانیسم اقتصادی»

شارلاتانیسم اقتصادی
شارلاتانیسم اقتصادی

از روزی که دولت آخوند رئیسی جلاد و سایر همدستان توسط خامنه‌ای به کار گماشته شدند پیاپی ادعاهای دروغین می‌کنند و وعده‌های پوشالی می‌دهند که باعث مضحکه بسیاری از رسانه‌های و کارشناسان حکومتی شده است.

از جمله وعده‌هایی مانند ریشه‌کن کردن فقر مطلق در ۱۵روز و یا رشد اقتصادی ۵درصدی در مدت زمانی که این دولت سرکار آمده، رشد اقتصادی ۸درصدی در سال۱۴۰۱ و...

آخوند رئیسی در پیام سال نو مدعی شد «خوشبختانه نشانه‌های رشد و ثبات اقتصادی و افزایش چشمگیر ارزش تجارت خارجی و صادرات غیرنفتی در این مدت پدیدار شده است. و امروز شیب تورم در سه ماهه آخر سال کاهنده شد. آمارهای رسمی که هنوز تا پایان ۳ماهه سوم است، نشان می‌دهد رشد اقتصادی به بالای ۵درصد! رسیده است» (تلویزیون شبکه خبر ۲۹اسفند ۱۴۰۰).

 

یکی از اقتصادانان حکومتی به نام وحید شقاقی شهری این ادعای رئیسی را به سخره گرفت و گفت: «در بطن این شرایط دشوار اقتصادی، زمانی که رأس هرم اجرایی کشور، ناگهان اعلام می‌کند که فقر مطلق باید ظرف ۱۵روز ریشه‌کن شود، همه در بهت و حیرت فرو می‌روند. فقر یک‌شبه ایجاد نشده که یک‌شبه از میان برود» (روزنامه اعتماد ۲۵اسفند ۱۴۰۰).

یکی دیگر از اقتصاددانان حکومتی وضعیت اقتصادی رژیم را این‌گونه توصیف کرد: «وقتی بشقاب خالی است، مهم نیست قاشقی که با آن غذا را از بشقاب برمی‌دارید چه اندازه بزرگ است. این اقتصاد و این ملت، در سطح بنگاه و خانوار گرفتار فقر است» (روزنامه دنیای اقتصاد ۲۶ اسفند ۱۴۰۰).

ادعاهای پوشالی رئیسی در مورد وضعیت اقتصاد در روزهای پایان سال و در طلیعه سال۱۴۰۱ آیینه تمام نمایی از وقاحت نظام آخوندی است.

ادعاهای دروغینی که تماماً برای سرپوش گذاشتن روی وضعیت خراب اقتصادی و یک دهه رشد متوسط اقتصادی پایین‌تر از صفر است، اما در عین حال تمام تلاش سردمداران فاسد رژیم به بهای بیشترین تخریب در امکانات و ظرفیتهای اقتصادی کشور، به‌دنبال سرکیسه کردن مردم و پر کردن جیب‌های گشاد خود و نهادهای غارتگر بوده است.

 

بن‌بست اقتصادی و خرابی معیشت مردم عیان‌تر از آن است که بتوان با ترهات و پوشال‌بافی آخوندی آنرا توجیه و انکارکرد.

امری که یک اقتصاددان حکومتی آنرا «شارلاتانیسم اقتصادی» نامید: «به باور من پدیده‌یی شکل گرفته است که نامش را «پدیده شارلاتانیسم اقتصادی» گذاشته‌ام. بدان معنا که افرادی سعی می‌کنند با شعار‌های بی‌محتوا و با برخورد‌های غیرعلمی و غیرکارشناسی، هزینه‌های اجتماعی اداره مملکت را بالا ببرند» (سایت بهار ۲۲ اسفند ۱۴۰۰).

در زمینه افتادن «اقتصاد ایران در تله سقوط سرمایه‌گذاری» روزنامه دنیای اقتصاد ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ نوشت: «یک پژوهش نسبت به روند کاهشی نرخ رشد سرمایه‌گذاری و گرفتاری اقتصاد ایران در تله رشد پایین هشدار داد. مطابق آمارها، طی یک دهه اخیر متوسط رشد سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران منفی بوده که تداوم این روند باعث کاهش درآمد سرانه، گسترش فقر و بیکاری، تضعیف توان دولت و افزایش فاصله اقتصاد ایران با رقبای منطقه‌یی خواهد بود. این گزارش مهم‌ترین عامل اثرگذار بر کاهش سرمایه‌گذاری را تورم مزمن و بی‌ثباتی اقتصاد کلان معرفی می‌کند که موجب بی‌ثباتی بازارها، کاهش کارآیی برنامه‌ریزی اقتصادی، افزایش انگیزه سفته‌بازی و کاهش انگیزه سرمایه‌گذاری بلندمدت شده است».

 

البته روشن است که مهم‌ترین عامل در کاهش سرمایه‌گذاری را نمی‌توان «تورم» و «بی‌ثباتی اقتصاد کلان» دانست چون در این صورت سؤال بلافاصل این خواهد بود که علت تورم مزمن و بی‌ثباتی اقتصاد کلان چیست؟ و البته نمی‌توان انتظار داشت که یک روزنامهٔ حکومتی علت واقعی منفی شدن سرمایه‌گذاری را مطرح کند. پس این سؤال را حفظ می‌کنیم تا ببنیم از خلال آنچه سایر رسانه‌های حکومتی نوشته‌اند چه پاسخی به‌دست می‌آید؟

در زمینه سقوط سرمایه‌گذاری طی یک دهه گذشته روزنامه رسالت ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ نیز نوشت: «اقتصاد ایران یک دهه سرمایه‌گذاری منفی را پشت سر گذاشته است و رشد اقتصادی در این دوره عملاً در حد صفر بوده است. تورم در دهه۱۳۹۰ بالاترین میانگین از زمان ثبت و محاسبه تورم بوده است. رشد دلار نیز وضعیت مشابهی داشته است. سرکوب چند ساله و سپس جهش چندین برابری که حاصلی جز آشفته شدن وضعیت اقتصادی نداشته است. اقتصاد و سیاست‌گذاری اقتصادی در کشور نیازمند یک تحول جدی است. نیرو و جمعیت فعال متولد دهه۱۳۶۰ و بعد از آن به‌دنبال کار هستند و دغدغه کار موضوع اصلی عمده خانوارهای ایرانی است. راه‌کار اصلی حل عمده این مشکلات فقط سرمایه‌گذاری است».

آنچه این روزنامهٔ حکومتی نوشته نیر پاسخ به‌سؤال اصلی نیست، باز هم طرح صورت مسأله است. البته روشن است از روزنامهٔ حکومتی رسالت وابسته به‌باند فاشیستی مؤتلفه نیز نمی‌توان انتظار پاسخ این سؤال را داشت.

الیته پاسخ به‌سؤال دشوار نیست. پاسخ را اقشار مختلف مردم محروم و گرسنه بارها در کف خیابان داده‌اند و می‌دهند. آنجا که شعار می‌دهند: «سوریه را رها کن، فکری به‌حال ما کن» یا وقتی به‌شکل سمبلیک فریاد می‌زنند «یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل می‌شه».

 

بله واقعیت این است که بخشی از سرمایه‌هایی که می‌بایست در جهت رشد اقتصادی و بهبود وضعیت معیشت مردم بکار برده می‌شد، صرف سرمایه‌گذاری در پروژه‌های ضد ملی اتمی، موشکی، فناوری پهپاد و خرج صدور تروریسم در منطقه شده یا در راستای صدور تروریسم و بنیادگرایی، صرف ساختن مسکن در کشورهایی نظیر لبنان، ونزوئلا شده است. بخش دیگر هم از طریق حقوقهای نجومی و انواع روشهای دزدی و اختلاس به‌جیب و گلوی آقاها و آقازاده‌ها و «ژن‌خوبها» سرازیر شده است.

یعنی در یک‌کلام علت وجود نداشتن سرمایه‌گذاری، علت بسته شدن هزاران کارگاه و کارخانه، علت بایر شدن یا تغییر کاربری هزاران هزار هکتار از زمینهای کشاورزی به پلاژ و ویلا چیزی جز فسادی که از سرتاپای نظام ننگین و پر جنایت ولایت را گرفته، نیست.

در چنین شرایطی البته دولت هر روز سقف تازه‌تری از دروغهای نجومی و وعده‌درمانی و باید درمانی را در می‌نوردد و چشم‌انداز وضعیت اقتصاد در سال۱۴۰۱ را چنان جلوه می‌دهد که باعث شگفتی بسیاری از کارشناسان اقتصادی حتی از نوع حکومتی‌اش شده است. بحران و فساد ساختاری اقتصاد کشور آخوندزده را می‌توان از خلال یک جملهٔ سایت حکومتی بهار در ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ فهمید: «اگر جهان را هم به ما بدهند خراب می‌کنیم».

 

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c7375f77-2869-4b82-93fc-a22da6a5938b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات