728 x 90

شاخصهای پیشروی درخشان قیام و بن‌بست لاعلاج حاکمیت

پیشروی قیام و بن بست لاعلاج نظام
پیشروی قیام و بن بست لاعلاج نظام

قیامی که در سومین ماه شعله‌ور بودنش پیش می‌رود، میدان آزمایش تمام طرف‌هایش شده است. بی‌شک فضای سیاسیِ روزهای آغازین قیام شبیه فضای کنونیِ آن نیست. هر قیام و انقلابی که آزادی و برابری و دموکراسی، انرژی‌دهنده و نیروبخش آن است، در مسیر پیشرفتش، رسوب‌ها را می‌زداید و اصالتها را تلألو می‌بخشد. بارز شدن این تلألو را اکنون در سمت‌وسو یافتن هدف قیام و اتحاد سراسری بر سر آن، شاهدیم.

 

همه‌ٔ شهرهای ایران در هدف مشترک، هم‌زبان و هم‌شعار و هم‌خواسته شده‌اند. شعارها که بیان خواسته‌هایند و خواسته‌ها که معرف هدف هستند، همگی زبان قیام سراسری در کف خیابانهای ایران شده‌اند و نفی کامل نظام ولایت فقیه را به گوش جهانیان هم رسانده‌اند. بی‌شک این مسیر در ادامه‌ٔ خود، باز هم درخشان‌تر و یک‌سویه‌تر خواهد شد. این از جبهه‌ٔ خلق که پس از ۷۰روز به تثبیت تداوم و استمرار قیام رسیده است.

جبهه‌ٔ مقابل مردم ایران که در این ۷۰روز آزمایش پس داده است، نظام ولایت فقیه با تمام باندها و خواص و عوام‌اش می‌باشد. بدون آن‌که بخواهیم وضعیت حاکمیت را در بیش از دو ماه جریان قیام بررسی کنیم، موقعیت کنونی آن گویای آخرین مختصات نظام ملایان است.

 

در روزهای اخیر و به‌طور خاص در لشکرکشیِ رژیم به مهاباد و جوانرود و بازخورد آن با تشدید قیام، آشکار شد که رژیم هیچ راه‌حل سیاسی ندارد.

آشکار شد که هیچ پتانسیل سیاسی برای مقابله با قیام در ساختار نظام ولایت فقیه یافت نمی‌شود.

آشکار شد که دیگر توان مانور دادن با ذخیره‌های گذشته مثل اصلاحات و اعتدال و طرح مسخره‌ٔ نو اصول‌گرا را هم ندارد.

آشکار شد که از قضا چرخش تعادل به جانب قیام و مردم است که سرعت ریزش از پیکر نظام را شتاب داده است.

آشکار شد که برای نظام فقط راه‌حل نظامی ــ به‌معنی خودکشی از ترس مرگ ــ مانده است.

آشکار شد که بذرافشان روشنگر قیام ۱۴۰۱، تمام عمر زیسته با فساد عقیدتی، شارلاتانیسم سیاسی، دجال‌گری مذهبی و شیطان‌سازی فرامعاویه‌ییِ نظام ولایت فقیه را بر باد فنا داده است.

آشکار شد که فکر سیاسی و راه‌حل سیاسی در درون حاکمیت از مرز فلج هم گذشته و هیچ محلی از اعراب ندارد.

آشکار شد که بن‌بست همه‌جانبه، صدر تا ذیل نظام ولایت فقیه را در خود گرفته است. اکنون این نظام آخوندی است که خود را با کش‌وقوس‌های قیام تراز می‌کند و در پی فرج خود از این ستون به آن ستون است.

 

یادآور شده بودیم که دیکتاتوری ولایت فقیهی آن‌قدر غرق در بدمستیِ ام‌القرایی، صدور تروریسم و دجال‌گری سیاسی ـ مذهبی بوده است که هرگز پتانسیل قدرت‌مند نسل‌های جوان تحول‌خواه و عبور کرده از نظام را به‌حساب نیاورده است. [مقاله: چرا دیکتاتورها در شناخت و تحلیل انقلاب‌ها فلج می‌شوند؟]

در همین رابطه گزارشات رسانه‌های حکومتی از قول بازجویان و شکنجه‌گران، اذعان می‌کنند که اصلاً افکار و روحیات نسل شورشی و حاضر در کف خیابانهای ایران را که قیام مهر و آبان ۱۴۰۱ را رقم زده است، نمی‌شناسند.

 

کتیبه‌های تاریخ حیات بشر بارها و بارها یادآور شده و گوشزد کرده‌اند که هر وجود دارنده‌ٔ حیات، اگر با دگرگونی‌های زیست‌طبیعی، اجتماعی و فلسفیِ زمانه‌ٔ خود انطباق فعال نیابد، با تمام کمیت‌های عرض و طولش گرفتار افول و غروب شده و از صحنه‌ٔ اثرگذاری بر تعیین سرنوشت خود و هستیِ خود، حذف خواهد شد. ایران امروز که از نیم قرن پیش شروع شده و به انقلاب دمکراتیک با هدف تحقق آزادی و دموکراسی انجامیده، عرصه‌ٔ چنین رخداد تاریخی ــ انسانی برای نفی تمامیت نظام ولایت فقیه شده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a21ea4ca-ab5d-466f-b58f-991405dde16d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات