728 x 90

سوختن شانس تاریخی یک خمینی دیگر

ورود خمینی دجال
ورود خمینی دجال

از طرفه‌های اعجاب‌برانگیز روزگار ما آن است که کسانی که تا دیروز در جرگهٔ مشاطه‌گران و پیرایش‌کنندگان همین رژیم بودند، امروز می‌گویند دیکتاتوری دینی رفتنی‌ست و خامنه‌ای دارد آخرین روزهای خود را می‌گذراند. آنها در گذشته به مجاهدین خرده می‌گرفتند که چرا اصلاحات حاجی خاتمی را باور ندارید؟ چرا به گفت‌و‌گوی تمدنهای او وقعی نمی‌نهید؟ چرا فرق بین عبای شکلاتی مدرن‌نما و روزپسند اصلاح‌طلبان را با سیاه عبوس اصول‌گراهای امل به‌رسمیت نمی‌شناسید؟ چرا می‌گویید افعی کبوتر نمی‌زاید؟ چرا خود را ـ با پافشردن بر گزینهٔ سرنگونی خشونت‌آمیز ـ در انزوا قرار داده‌اید؟

 

حافظهٔ هوشیار تاریخی

تجارت‌پیشگان سیاسی، موج‌سواران حرفه‌یی و میوه‌چینان فرصت‌طلب ممکن است سخنان و مواضع پیشین خود را بنا به مصلحت و منافع حقیر تجارت‌پیشگی در بازار مکارهٔ سیاست از یاد برده باشند، ولی حافظهٔ هوشیار تاریخی آنها را از یاد نمی‌برد. این‌که امروز با تأخیر ۴۰ساله به بلوغ شرایط عینی و سلسله قیامهای مردم ایران اعتراف می‌کنند و می‌گویند این رژیم دیگر ماندنی نیست، خودش از نشانه‌های تعمیق استراتژی براندازی در تار و پود جامعهٔ ایران است. آن را باید به فال نیک گرفت ولی دجالیت این جماعت در اینجاست که از ناماندگاری استبداد دینی این نتیجه را می‌گیرند که گویی مردم خواهان بازگشت به سلطنت منقرض‌شدهٔ پهلوی اول و دوم هستند. این حرف به آن اندازه مضحک و رقت‌آور است که بگوییم تاریخ بشر باید از عصر انفجار تکنولوژی به دوران چادرنشینی و بیابانگردی و مرحله دوشیدن شیر شتر و چرخ چاه برگردد.

 

تذکار چند نکته

۱ـ مردم با گوشت و پوست و استخوان خود از خمینی و خامنه‌ای عبور کرده‌اند. آنها تجربهٔ ذیقیمت دارند که به هر دجال و شارلاتان از راه آمده اعتماد نکنند.

۲ـ نسل‌های آگاه ایران‌زمین دریافته‌اند که محصول سلطنت موروثی چه از نوع شاه، چه از نوع شیخ دیکتاتوری است. تاریخ مصرف دیکتاتوری در جهان به‌طور اعم و در ایران به‌طور اخص به سرآمده است. تکامل اجتماعی با تبعیت از قوانین تکامل هستی به عقب برنخواهد گشت. اگر چنین بود زمین، این خانهٔ همیشگی ما باید چراگاه دایناسورها و موجودات غول‌آسا می‌بود.

۳ـ «همه با هم» ادعایی شاه و شیخ، از جنس «همه با من» یا «همه برای من» است. دوران کل‌گویی و پشت‌هم‌اندازی به سبک خمینی برای کلاهبرداری و موافق کردن همه با خود دیگر گذشته است. همه می‌دانیم خمینی در زیر درخت سیب نوفل لوشاتو با این ترفند طینت اهریمنی خود را پنهان کرد و به‌محض رسیدن به قدرت آن را آشکار ساخت. از هر کس که ادعای رهبری دارد باید پرسید برنامهٔ تو چیست؟ با کدام نیروی جان‌برکف و با کدام استراتژی می‌خواهی آن را محقق کنی؟ کارنامهٔ تو طی چهار دهه حاکمیت استبداد دینی چه بوده است و در کدام صف‌بندی قرار داشته‌یی؟

۴ـ این تصور که مردم فداکاری کنند و از همه چیز خود بگذرند، بعد در سر بزنگاه یکی با ژن برگزیده از راه برسد و با قدم گذاشتن بر فرش قرمز خون لبخندزنان به کاخ فرمانفرمایی برود، از اساس باطل شده است و جز خندهٔ حضار را برنمی‌انگیزد!

۵ ـ سرقت انقلاب ضدسلطنتی و دست‌آوردهای دمکراتیک آن و برآمدن دجالگرانهٔ خمینی از ماه، محصول یک دوران خاص بود و دیگر تکرار نخواهد شد. دورانی که در آن رهبران سازمانهای پیشتاز در زندان شاه بودند و خمینی از خلأ رهبری جنبش سو‌ء استفاده کرد و بر موج اعتماد توده‌های میلیونی سوار شد. انقلاب دمکراتیک مردم ایران این بار دارای آلترناتیو معتبر و امتحان پس‌داده با سابقهٔ مبارزه با دو دیکتاتوری، شناخته‌شدگی داخلی و بین‌المللی، پلتفرم مشخص، نیروی جان برکف سرنگون‌کننده، کانون شورشی و رهبری پاکباز و ذیصلاح است.

«رود سرخ خون شهیدان به‌طور تاریخی نه جایی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی گذاشته و نه جایی برای ارتجاع سلطنتی» (از سخنرانی خانم مریم رجوی در گردهمایی پاریس. ۹تیر ۱۳۹۷).

۶ـ وقتی صحنه جدی می‌شود و قیام به مراحل حساس خود می‌رسد، از رهبران خودخوانده و اپوزیسیونهای فیک خبری نیست. آنگاه که رویارویی با استبداد جرار دینی بها و خونبها از جان و خون داغ پیشتازان آزادی می‌طلبد، خزه‌ها و جلبک‌ها کنار می‌روند و جز مجاهد خلق، جوانان الهام‌گرفته از آنان در کسوت کانون‌های شورشی و خلق قهرمان کس دیگری در صحنه حضور ندارد. بنابراین با اطمینان می‌توان گفت که در سپهر سیاسی ـ اجتماعی ایران، شانس روی کارآمدن یک خمینی یا خمینی‌گونهٔ دیگر به‌طور تاریخی سوخته است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c2340f86-c9a7-40e1-8800-ace919c2720e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات