728 x 90

سرنوشت بر در می‌کوبد، باز کن پنجره را... – مهدی خدایی‌صفت

همیاری با سیمای آزادی ۲۶
همیاری با سیمای آزادی ۲۶

ما، همه ما در حساسترین روزها و سرنوشت سازترین دوران تاریخ کشورمان برلبهٔ چشم‌انداز پیش رو ایستاده‌ایم. جایی که هر کداممان، فارغ ازهر گونه گرایش و عقیده و مرام، می‌توانیم و باید به‌عنوان یک ایرانی که نگران و عاشق کشورش هست، در تغییر یا رقم‌زدن سرنوشت شورانگیز ایران زمین شرکت کنیم و بهای آزادی و شرف ملی خود را در برابر رژیم اشغالگری که همه چیز را تباه و نابود کرده بپردازیم. اکنون و در این راستا، یک موقعیت و شانس مطلوب در اختیارماست؛ یک رسانه آزاد، یک صدای ملی، میهنی و راهگشا، برخاسته از دل رنجها و شکنج‌های سالیان، به‌مثابه کارآترین سلاح مشترک، با بیش از چهار دهه اعتبار و سابقه درخشان از شفافیت و واقع‌گویی، بر درمی‌کوبد، لحظه سرنوشت را یادآور می‌شود و ما را به حمایت و همیاری فرامی‌خواند.

 

امروز صورت مسألهٔ ایران، برای همه ما، نه فقط برای ما که برای همه دنیا و هرکس که اندک آشنایی با تحولات دارد، کاملاً روشن است. یک‌طرف حکومت دجال و تبهکار آخوندی، پدرخواندهٔ تروریزم، غارت و چپاول، منفور و ایزوله در داخل و خارج کشور و در پهنه بین‌المللی که در تمام راهبردهای خطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، داخلی و بین‌المللی شکست‌خورده و به ته خط رسیده است. اگر تا امروز هم باقی مانده، همه می‌دانیم که مرهون سرکوب از سویی و مماشات شرم‌آور مماشاتگران خارجی از سوی دیگر بوده است. اما اکنون به اعتبار شرایط عینی و ذهنی، حکم محتوم تاریخ در موردش نوشته شده، حکومت خامنه‌ای و قاتل ۶۷ با اتمی یا بی‌اتمی، هم‌چون تبار سیاسی‌اش ازهاری در سال۵۷ باید که منتظر زنگ پایان ماجرا باشد. این رژیم با گروگان گرفتن یک کشور و یک ملت، همه سرمایه‌های این خلق را در خدمت بقای خودش به تاراج برده است. محصول این ایلغار وحشیانه و جنگ تاریخی رژیم با مردم و مقاومت پاکبازانه‌شان، جامعهٔی انفجاری در اوج فقر و بیماری و خفقان اما قهرمان و تسلیم ناپذیر، با همه قیامها و اعتراضهای بی‌وقفه‌اش از۹۶ و ۹۸ تا امروز با کانون‌های قهرمان شورشی و جوانان قیام‌آفرینش در صحنه است. آیا هیچ گروه اجتماعی سراغ دارید که در این یکی دو سال دست به اعتراض علیه این رژیم ددمنش نزده باشد؟!

 

آخوندهای شیطانی چون مار زخمی بر روی این دیگ آماده انفجار چمبره زده، به خود می‌پیچند و با سرکوب و اعدام، با دجالگری و فریب و دروغ، با امید‌درمانی، با سانسور و اختناق و با شیطان‌سازی علیه مقاومت و علیه هر ندای مخالفی، کابوس انفجار معهود را لحظه شماری و هشدار پس هشدار می‌دهند. اما درون این دیگ غوغایی است و زیر پوست این جامعه تندر شورش و قیامهایی. عضو مجمع تشخیص مصلحت رژیم (احمد توکلی) می‌گوید: «۷۲درصد مردم ایران مستحق دریافت اعانه‌اند. و ۶۰درصد جمعیت کشور زیر خط فقر و اگر وضعیت تغییر نکند ممکن است اتفاقی رقم بخورد که (حتی) نباید بیان شود!» و محبوب‌فر کارشناس حوزه سلامت از دو برابر شدن جمعیت زیر خط فقر خبر می‌دهد و با استناد به‌گفته یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در ۲۲اسفند ۱۳۹۶ که گفته بود ۸۰درصد جمعیت ایران زیر خط فقر‌اند، نتیجه می‌گیرد که گزارشها دلالت بر «دو برابر» شدن جمعیت زیر خط فقر طی سه سال اخیر دارد و اضافه می‌کند که ۴۰میلیون نفر در فقر مطلقند و به نان شب محتاجند. در چنین شرایطی که فقر عمومی بیداد می‌کند و کارگر و معلم و. . از سه تا چهار برابر زیرخط فقر نگه داشته می‌شوند، قاتل۶۷ در لایحهٔ بودجه رقم‌سازی شدهٔ ۱۴۰۱برای تأمین کسری ۳۰۰میلیاردی (به گفته کارشناسان)، دست در سفرهٔ خالی همین مردم می‌کند، برای کم کردن هزینه‌ها حتی بودجهٔ عمرانی کل کشور را حذف می‌کند و برای تأمین مالی این بودجه، افزایش ۷۳درصدی اخذ مالیاتها را وارد می‌کند که فشارش بر محروم‌ترین لایه‌های اجتماعی است، اینها همه اما الزاماتی است تا بتواند دستگاه فریب و تبلیغات و سانسور یعنی صدا و سیمای خامنه‌ای را ۵۶درصد و بودجه سپاه پاسداران جهل و جنایت را تا ۲۴۰درصد افزایش دهد. همین‌طور بودجه سایر نهادهای سرکوب امنیتی و نظامی تحت‌امر خامنه‌ای و بالاخره هزینه‌های اتمی و موشکی و پهپادی را. به اعتراف خودشان دو تریلیون دلار خسارت پروژه اتمی تا این تاریخ است چیزی که از جانمایه مردم هزینه شده و می‌شود.

 

وقتی دشمن رو در روی خلق و در جنگ با مردم و مقاومت این‌چنین سد می‌بندد و بودجه‌نویسی می‌کند، آیا نباید با تمام قوا بپا خیزیم، به لحظه سرنوشت پاسخ دهیم و بودجه‌نویسی شرافتمندانه ملی، مردمی و میهنی خود را برای درهم شکستن سانسور و سد اختناق آفرین دشمن به نمایش بگذاریم؟! آیا نباید در یک اتحاد و اتفاق همبسته ملی، سقفی بسا و بسا بالابلندتر از همه سالهای گذشته، در همیاری با سیمای آزادی؛ این رسانهٔ آزاد و مستقل، راهگشا، سازمانده و هدایت‌گر بزنیم؟!. رسانه‌یی که آخوندها و گزمه‌هایشان به‌غایت از آن هراسانند و می‌سوزند و آه و فغان می‌کنند، رسانه‌یی که سانسور و اختناق مطلق رژیم را درهم می‌شکند؛ صدای قیامها و اعتراضها، صدای جنبش عظیم دادخواهی، صدای زندانیان سیاسی، صدای سرکوب‌شدگان، مالباختگان، کارگران، کشاورزان، معلمان، دانشجویان، پرستاران، صدای تشنگان خوزستان و کشاورزان دلیر اصفهان، صدای کولبران و سوختبران محروم، صدای کارتن‌خوابها، گورخوابها، اتوبس‌خوابها و خیابان‌خوابها، صدای زنان، دختران، پسران و جوانانمان که هر روز این رژیم ضدبشری بر روح و روان و امیدشان خنجر می‌کشد، رسانه‌یی که واقعیت را بازتاب می‌کند. و یا آنطور که بارها در گلریزان همیاری از هموطنان و شورشگران در توصیفشان از سیمای آزادی شنیده‌ایم، رسانه‌یی که هم‌چون هوا و اکسیژن، چشم و چراغ خانه‌هایشان و نور امیدی بر دلهایشان است و عاشقانه همه امکان و اعتمادشان را نثارش نموده‌اند. از فرهاد تبدار در کرج که آرش‌وار با آخرین قطرات نفسش خروشید تا بهنام شورشی در دماوند و دختران رزم‌آور و جوانان شورشگر در سراسر ایران که همگی پیامشان این است که با تمام وجود و امکاناتشان آماده کارزار بزرگ سرنگونی هستند و یا چون ملیسا از قم که گفت: «می‌خواستم از این فرصت استفاده کنم و به همه بگم که مسئولیت آزادی به‌عهده ماست فقط باید اراده کنیم».

فراخوان همیاری فرصتی بزرگ و مغتنم برای همه ما ایرانیها فراهم کرده تا در این روزهای دوران‌ساز نقش و سهم شایسته خود را به‌مثابه «بهای آزادی» به این میهن ادا کنیم.

 

در سحر گاه سر از بالش خوابت بردار!

کاروانهای فرومانده خواب از چشمت بیرون کن!

باز کن پنجره را!

تو اگر باز کنی پنجره را،

من نشان خواهم داد،

به تو زیبایی را.

بگذر از زیور و آراستگی

من تو را با خود تا خانه خود خواهم برد

که در آن شوکت پیراستگی

چه صفایی دارد

آری از سادگیش،

چون تراویدن مهتاب به شب

مهر از آن می‌بارد.

 

***********

باز کن پنجره را

من تو را خواهم برد

به سر رود خروشان حیات،

آب این رود به سر چشمه نمی‌گردد باز؛

بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز.

باز کن پنجره را

صبح دمید!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/de1bae0c-3fb1-45a8-ab82-62e05c9dbf80"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات