728 x 90

سردار سپه‌های دزد و فرار سرمایه‌ها

پاسداران دزد
پاسداران دزد

در روزهای پایانی ۱۳۹۹ هستیم و می‌توان یک دهه گذشته را به‌لحاظ اقتصادی از دست رفته‌ترین دهه‌های نظام ولایت فقیه در این مهم دانست. حتی آمارهای حکومتی نیز نشان می‌دهند سرمایه‌گذاری با کاهش قابل توجهی دست به گریبان بوده است. همین امر باعث شد درآمد خانوارها چه شهری و چه روستایی با کاهش قابل‌ملاحظه‌ای مواجه گردد و سقوط طبقات متوسط به دامن طبقات محروم و تهیدست اتفاق بیفتد. هر کس دار و ندار و حتی فرش زیر پایش را فروخت و آن را صرف خرید خودرو و مسکن کرد یا در مسیر کسب داراییهای ارزی و سهام بورسی خرج کرد تا لااقل ارزش داشته‌هایش را از دست ندهد. سود و بهره بیشتر هم پیشکش. در این راه هزاران نفر در اثر ناآشنایی با شیوه‌های چپاول و دزدی در حکومت آخوندی پس‌اندازهای خود را بر باد دادند.

 

علل بی‌قراری و بی‌تابی سرمایه

هر روز می‌شنویم بخش مهمی از سرمایه‌های مردم و حتی عوامل رژیم آخوندی برای خرید خانه در ترکیه و گرجستان و امارات صرف می‌شود و مشتریها روی دست هم می‌زنند. هرکس که توانی دارد با سرمایه‌اش فرار می‌کند. کارگزاران نظام ولایت فقیه هم گویی حس نزدیک به واقعیت‌شان به آنها می‌گوید به‌زودی اتفاقات مهمی در کشور می‌افتد که خصلت زیر و رو کننده‌ای خواهد داشت بنابراین مصلحت دانستند تا دیر نشده ثروت و دارای‌هایی را که از راه فساد و اختلاس و غارت منابع کشور به چنگ آورده‌اند راهی فرنگ و سرزمین استکبار جهانی کنند.

در بررسی این واکنش‌ها می‌توان به ناامنی گسترده و عمیقی اشاره کرد که سرمایه‌گذار به هیچ‌وجه قادر به تحمل آن نیست و به‌دنبال جایی برای امنیت سرمایه‌گذاری می‌گردد. علاوه براین‌که تورم افسار گسیخته و نرخ‌های بهره بانکی بی‌تناسب با سود تولید و کلاشی و حقه بازیهای حکومتی در بازار سهام مشام هر رهگذری را آزار می‌دهد و جایی برای مکث و تأمل باقی نمی‌گذارد.

«ما در دهه۹۰ با مسائل و مشکلات بسیاری روبه‌رو هستیم که از یک‌سو چشم‌انداز بخش خصوصی را برای سرمایه‌گذاری مخدوش کرده و از سوی دیگر، از توان دولت برای سرمایه‌گذاری در بخش عمومی نیز کاسته شده است». (سایت حکومتی دارایان ۱۰اسفند۹۹)

نتیجه مشخص در تمام این سالها این بوده است که بودجه‌های به‌ظاهر عمرانی که می‌بایست شغل و درآمد و رفاه ایجاد کنند عملاً به سمت هزینه‌های جاری چرخش کردند که رژیم آخوندی برای گردش امور و خرج و مخارج نیروی سرکوبگرش به آن نیاز دارد. تحریم‌های بین‌المللی به‌دلیل جنگ‌افروزیها و بمب و موشک سازیهای رژیم آخوندی هم روی دیگر سکه کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی بود. دست آخر هم پرت شدن به بیرون رژیم آخوندی از بازار بی‌رمق نفت است که دیگر آن برو و بیای سابق را هم ندارد.

«بنابراین در حال حاضر مهم‌ترین اولویت دولت در شرایط کنونی پاس کردن چک‌های هزینه‌های جاری و روزمره است، در این شرایط صحبت کردن از سرمایه‌گذاری دولتی بیشتر شبیه یک قصه است» (هفته‌نامه حکومتی تجارت فردا ۱۰ اسفند۹۹).

 

اعداد بی‌محتوا

حال در این اوضاع بحرانی اقتصاد کشور، پاسداران بی‌لیاقت و عقب‌افتاده این نظام که روزگاری صدها هزار تن از جوانان ایران را در جنگ ضدمیهنی با عراق به پرتگاه نیستی کشاندند و میلیون‌ها تن از هموطنان را آواره و بی‌خانمان ساختند و مزد خیانتشان را با به‌دست آوردن کرسیهای غارت و چپاول ملت گرفتند، هوس دیگری در سر می‌پرورانند. آنها با دجالگری می‌خواهند ارکان اقتصاد فلج کشور را به‌دست بی‌کفایت خود گرفته و با این ترفندها بر گرده مردم سوار شوند.

چند روز پیش سبزعلی رضایی که سابقا سرکرده سپاه پاسداران سرکوبگر بود به صحنه اقتصادی آمده و گفته است می‌خواهد درآمد سرانه را به ۵۰هزار دلار برساند! آن‌هم در زمانی که مطابق برآورد صندوق بین‌المللی پول در حال حاضر درآمد سرانه ایران معادل پنج هزار دلار برآورد شده است. آخوندها و پاسداران محافظشان که بیش از ۴۰سال است تورمی سنگین و طاقت‌فرسا را به مردم ایران تحمیل کردند و ایران را جزو معدود کشورهای دارای تورم دو رقمی ساختند و بیکاری گسترده جوانان تحصیل کرده و رشد تولید منفی را به‌نام خود ثبت کرده‌اند، حالا به کیسه دوزی جدید برای خود افتاده‌اند.

قائم‌مقام وزیر پیشین صمت می‌گوید: «باید اول ببینیم که اگر بخواهیم به درآمد سرانه ۵۰هزار دلاری برسیم چند سال و به نرخ رشد اقتصادی سالانه چند درصدی نیاز داریم؟ برای رسیدن به این میزان درآمد سرانه، نرخ رشد اقتصادی سالانه حدود ۱۴، ۱۳درصد نزدیک به ۱۵سال زمان می‌طلبد. باید توجه کرد که متأسفانه به‌رغم پیش‌بینی‌ها در برنامه ششم توسعه ما به رشد ۸درصدی هم نرسیدیم». (سایت حکومتی دارایان ۱۳اسفند۹۹)

 

سردار سپه‌های غارتگر

اظهارات امثال سبزعلی رضایی و چندین فوج از سردار سپه‌های قلدر این زمانه حتی چنان کاسه صبر کارشناسان و اقتصاددانان حکومتی را لبریز کرده و خونشان را به جوش آورده که دیگر نمی‌توانند پاسخی ولو سربسته و کج دار و مریز ندهند. اینان در رسانه هایشان می‌گویند: «در شرایطی که وضعیت اقتصاد کشور بسامان نیست برخی مسئولان آگاهانه و ناآگاهانه با اظهارنظرهای غیرکارشناسی هیزم بر این آتش می‌ریزند. اظهارنظر‌ها در حالی مطرح می‌شود که کارشناسان بار‌ها خطر نظرات شبه‌ کارشناسانه را گوشزد کرده‌اند، اما هم‌چنان مسائل روز اقتصادی مورد توجه غیر کارشناسان است» (روزنامه ایران حکومتی ۱۴اسفند۹۹).

هم‌چنین این طرح‌های من درآوردی را به‌منظور «تسویه حساب‌های سیاسی» و «هیاهویی عامه پسند» ارزیابی می‌کنند که ارزش هیچ‌گونه پاسخی ندارد.

آری؛ مردم ایران سالهاست این غارتگران غاصب حق حاکمیت مردم را شناخته‌اند و پاسخ آنها را در کف خیابان شهرها در اعتراضات سراسری و گسترده و قیامهای خود از جمله قیام اخیر مردم غیور بلوچ داده و می‌دهند.

جانیان حاکم در ادامه این قیامها و خیزشها، بی‌تردید ضربه نهایی را در خیزش نهایی ملت محروم ایران دریافت خواهند کرد.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f96a456a-8899-427d-977f-c6ba5a5757c1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات