728 x 90

سر بازکردن بحران و تشدید ریزش

سخن روز
سخن روز

خردادماه و در آستانهٔ نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم، پس از این‌که خامنه‌ای توسط شورای نگهبان بخش بزرگی از خودی‌های نظام را حذف کرد تا رئیسی جلاد را از خمرهٔ انتخابات بیرون بکشد، در سخن روز ۶خرداد در چند محور پیامدهای این اقدام خامنه‌ای را برشمردیم و از جمله نوشتیم: «باندهای متخاصم ولایت، برای حفظ منافع غارتگرانه و اهرمهای قدرت به‌سرعت و با تمام قوا به‌جان هم خواهند افتاد. »... .

اکنون ۶ماه بعد، این وضعیت هر چه بیشتر آشکار می‌شود. در مجلس یکدست ارتجاع که آن روزها سراسر تعریف و تمجید از رئیسی جلاد بود، پاسدار قالیباف رو در روی رئیسی هشدار می‌دهد چرا «فرصت‌ها» را تبدیل به «تهدیدها» می‌کنید؟!

فرسودگی و شدت‌گرفتن تنش درونی نظام، روز ۱۶آذر هم در جلسه‌یی کاملاً دستچین شده از نزدیک‌ترین عناصر بسیجی رژیم در دانشگاه شریف، بارز شد. زمانی که همان حرف‌هایی را که ۴دهه است مجاهدین و مقاومت ایران می‌گویند، این بار یک دانشجوی بسیجی جلو روی رئیسی، خطاب به او بازگو کرد:

- در این سال‌ها پاسخ چیزی جز سرکوب و بازداشت و باتون و اشک‌آور و گلوله جنگی و ساچمه نبوده و جز در افتادن در ورطه‌ٔ شوم خشونت چه راهی پیش پای مردم مانده است؟

- حتماً از جوی خون راه افتاده در آبان ۹۸ مطلعید، همان‌گونه که از سرکوب مردم تشنهٔ خوزستان و اصفهان مطلعید...

- حاکمیت اساساً پذیرفته است که باید به ضرب گلوله خود را حفظ نماید...

- بیش از دو سال است که دو هم‌دانشگاهی ما، علی یونسی و امیرحسین مرادی، هم‌چنان در حبس به سر می‌برند...

- ما اکنون با شما نه به‌عنوان رئیس‌جمهوری برآمده از آرای مردم... بلکه به‌عنوان نمایندهٔ حاکمیت سخن می‌گوییم!

- هر بخشی از (دولت) را به نماینده یکی از باندهای فاسد و یا ناکارآمد قدرت و ثروت بذل و بخشش کرده‌اید...

 

خامنه‌ای می‌خواست با آن جراحی، در برابر بحران بی‌راه‌حلی (در برابر چالشها) مسیری دیگر طی کند. مسیر انقباض و تشدید سرکوب با آوردن جلاد۶۷؛ چرا که می‌دانست در نهایت تمامی بحرانهای رژیم، در بحران اجتماعی، یعنی همان خطر قیام و انقلاب اجتماعی رژیمش را تهدید می‌کند. اما از آنجا که این مسیر پاسخ واقعی به‌مطالبات جامعه‌یی انفجاری نبود، تضادها با شدت و شتاب بیشتر سرباز کرد و در نبود راه برون رفت، به‌درون نظام سرریز می‌کند و به‌صورت مسأله‌دار شدن، وارفتگی و ریزش‌های جریان‌وار و فزاینده بروز پیدا می‌کند؛ به‌خصوص قیامهای خوزستان و اصفهان و شهرکرد، بدنهٔ رژیم را که نیروهای نگهدارندهٔ آن هم هستند، نسبت به انقلاب در راه و سرنوشت شوم خود سخت نگران کرده است. این خطری است که این روزها از درون رژیم پیاپی نسبت به آن هشدار می‌دهند: «بسیاری از نیروهای انقلابی دیروز، امروز... به صف معترضان حاکمان کنونی پیوسته‌اند و شلاق اعتراض آنان جدی‌تر بر پیکر حکومت وارد می‌شود. ». . و زنگ‌های خطر را به‌صدا در می‌آورند که: «سخن این نفرات را بشنوید والاّ خدا کسانی را نصیب شما خواهد کرد که جز نابود کردن و تخریب (نظام) و شورش اجتماعی نمی‌اندیشند. خدا آن روز را نیاورد!» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد-۱۳ آذر ۱۴۰۰).

 

همین وحشت از فرا رسیدن مرحله پایانی رژیم، به‌روشنی در آخرین جملهٔ سخنرانی همان دانشجوی بسیجی چشم در چشم رئیسی جلاد منعکس شده است: «اگر برای رهایی از وضعیت بحران زدهٔ کنونی، راه‌حلی عقلانی، مبتنی بر تجربه و کارآمد ارائه ندهید، از جانب مردم پاسخی دریافت خواهید کرد که شاید نه سریع و نه حتی فوری باشد اما حتماً انقلابی و قاطع است».

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cc883233-ddea-4210-ad85-c2dbae66e095"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات