728 x 90

زوزه‌های هراس از «براندازی»!

آخوند علم الهدی در نقش زودپز نظام
آخوند علم الهدی در نقش زودپز نظام

صدای سوت یا جیغ کشیدن زودپز را همه شنیده‌اند و می‌دانند که این صدا نشانهٔ بالارفتن حرارت و جوش آمدن آب، و در نتیجه افزایش فوق‌العاده‌ٔ فشار درون محفظه‌ٔ بسته‌ٔ زودپز است... !

در این روزگار آخوند احمد علم الهدی هرازگاهی نقش همان سوت زودپز را بازی می‌کند! چگونه؟! هر وقت که مردم ایران در پاسخ به جنایات و چپاول‌های نظام آستین بالا زده و زیر کرسی «حضرات دزد» آتش اعتراض برافروخته‌اند و فشار و حرارت در درون نظام بالا رفته، جیغ و زوزه‌ٔ امثال علم‌الهدی به آسمان بلند شده است!

 

اندکی سخن راست در میان هزار دروغ!

البته بی‌انصاف نباید بود؛ سوت‌های زوزه‌کش زودپز نظام صددرصد دروغ نیستند. مثلا همین پدر زن جلاد سوگلی خامنه‌ای در خطبه‌های جدیدش در سیرک هفتگی آدینه‌های ولایت، لابه‌لای دروغهای عظما پسند و بسیجی رنگ‌کن خود، اندکی هم سخن راست و درست داشت.

علم الهدی پس از پیچاندن پامنبریهای زائل‌العقل ولایت در دهلیزهای تو در تو از دروغ و دجالیت، به ناگزیر اعتراف کرد که اولین و اصلی‌ترین هدف مردم بپا خاسته و معترض ایران، زدن سر مار ولایت است! روشن است که وقتی رأس نظام هدف شعارهای «مرگ بر...» مردم ایران قرار می‌گیرد، سایر اعضا و جوارح هم به لرزش می‌افتند.

توجه کنید:

«هدف اول اسلام و اسلام ناب یعنی ولایت [بخوانید نظام آخوندی] و در شعاع آن ولایت فقیه را از ما بگیرند این نفوذ راهبردی آنهاست... بابا این خطر قطعی هست نظام خطرقطعی اسلام اسلام را براندازی کردن بر همه چیز مسلط می‌شوند» (آخوند علم‌الهدی در نمایش جمعه مشهد ـ‌۳۰اردیبهشت ۱۴۰۱)

 

از آنچه می‌هراسند...

برآیند ترهات آخوندها و پاسدارهای حکومتی در این روزها بر یک بردار منطبق است: «همه چی آرومه!» و اتفاقی نیفتاده. البته در این میان یک مشکل کوچک وجود دارد؛ اگر هیچ اتفاقی نیفتاده، پس این همه سوزوگداز و زوزه و عربده کشیدن برای چیست؟

«آن یکی پرسید اشتر را که هی

از کجا می‌آیی ای اقبال پی

گفت از حمام گرم کوی تو

گفت خود پیداست از زانوی تو»

 

یک فقره عقب‌نشینی خفت‌بار!

اگر به واکنش‌های کفتاران ولایی پس از قیامهای مردمی پیشین نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم که اساساً با سخافت و وقاحتی مافوق تصور، مردم معترض را با قیاس به نفس «اراذل و اوباش» یا «خس و خاشاک» می‌خوانده‌اند؛ گروهی «خام و فریب خورده» که توسط دشمن اجیرشده یا گمراه شده‌اند تا به «دامن پاک نظام مقدس!» اتهام ناروا بزنند و برای رسانه‌های بیگانه خوراک تبلیغاتی تهیه کنند!

اما تهاجم سراسری پیگیر و خستگی‌ناپذیر مردم ایران به ولایت متعفن خامنه‌ای، چنان فشار را بر نواله‌بگیران حکومت افزایش داده که با خفتی به‌یاد ماندنی، اعتراف‌های ناگزیری بر لب می‌آورند.

برجسته‌ترین مثال برای این واقعیت را باید در تلویزیون آخوندی یافت که راهی برای پنهان کردن خشم و خروش مردم نداشت. شبکه خبر تلویزیون رژیم در روز پنجشنبه ۲۹اردیبهشت با دعوت از یکی از مزدوران حکومتی به نام عبدالله گنجی، ضمن اعتراف ناگزیر به قیام مردمی، تلویحا از برخی شکرخوریهای پیشین رسانه‌های نظام درباره‌ٔ قیامهای مردمی هم عقب‌نشینی کرد.

 

گنجی گفت: «اون کسانی که اعتراض کردند مردم بودند قطعاً مردم بودند... صرفاً به این معنا نیست که همه چیز را نبینیم و بیاییم بگوییم که بله دشمن بود و فلان و ما خوب بودیم و به‌هرحال همه چیز درست بود!»

گنجی مذبوحانه تلاش کرد اعتراضات مردم به جان آمده را به حساب «آزادی بیان!» در حکومت آخوندی بگذارد! البته همین‌که توانست خودش را در میان این سخنان مسخره کنترل کند و به خنده نیفتد، جای اهدای سیمرغ بلورین بازیگری توسط فیلم‌سازان ولایی دارد!

پایان سخن آن‌که خامنه‌ای و کفتاران کف بر لب کوی ولایت به‌خوبی دریافته‌اند که خیزش‌های اخیر مردمی در استمرار و خاموشی ناپذیری‌شان، قابل مقایسه با قیامهای پیشین نیستند! این مختصات تازه‌ٔ سیاسی اجتماعی و رادیکالیسم فوق‌العاده‌ٔ آن‌که مستقیماً با شعار «مرگ بر خامنه‌ای ـ رئیسی» آغاز می‌شود، پدیده‌یی تأثیر گذار بر تمامیت بدنه‌ٔ نظام است. از این رو نمی‌توان عواقب و تبعات آن را تنها با چند برنامه‌ٔ تلویزیونی و سوت و زوزه‌های امثال علم‌الهدی و سایر گردانندگان سیرک هفتگی ولایت جمع کرد. باید منتظر ماند که خود علی خامنه‌ای هم برای عبور از منجلابی که ساخته، پاچه‌هایش را ور بکشد و وارد صحنه شود تا درماندگان باتلاق ولایت را بیرون بیاورد!

که البته این خیال خامی است که به حکم تاریخ، هرگز محقق نخواهد شد و دفن در باتلاق قطعی است

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5a41c3de-1e41-4567-80f2-abd4bf938762"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات