728 x 90

زوزه‌های بی‌پایان، نشانه‌ٔ چیست؟

عملیات فروغ جاویدان
عملیات فروغ جاویدان

«فروغ جاویدان (مرصاد‌) ادامه دارد؛ این‌بار نه در دشت حسن آباد بلکه در خانه هر ایرانی یک تنگه چهارزبر وجود دارد که باید فتح شود». این سوزنامه‌ای است که روزی‌نامه‌ٔ سیاست روز تبدیل به تیتر اول چهارشنبه ۶مرداد خود کرده بود.

رسانه‌ها و اتاق‌های القاء فکر حکومت آخوندی میلیون‌ها بار این دروغ بزرگ را نشخوار کرده‌اند که فروغ جاویدان به یک شکست منجر شد و تمام! هر ساله هم برای سرنگون‌نشدن‌شان توسط یک «گروهک» جشن می‌گیرند و پایکوبی می‌کنند. امری که از همان روزگار تا امروز، در درون خود یک پارادوکس عمیق را حمل کرده است!

یک «گروهک!» ۳۳سال پیش یک حمله‌ٔ نظامی کرد که به تهران نرسید. اما چگونه می‌شود که امروز، همان گروهک شکست‌خورده، در خانه‌ٔ هر ایرانی چنان نفوذی دارد که خامنه‌ای برای مقابله با آن نیاز به «مرصاد» دارد؟!

روشن است که از آن عملیات غرور انگیز که تا عمق خاک میهن تداوم یافت، چهارستون خمینی و رژیمش را لرزه‌ٔ سرنگونی فراگرفته بود؛ به‌نحوی که روزنامه‌نگاران ولایی هنوز حتی تاب تحمل نام آن را هم ندارد و از فروغ جاویدان به نام «غروب جاویدان» یاد می‌کند.

به نظر می‌رسد که دم روباه ولایت از عبای مندرس بد جوری بیرون می‌زند، لرزه‌ٔ سرنگونی را دوباره با تمام وجود حس می‌کند و به دست و پا افتاده که بلکه با «مرصاد» ی دیگر، اندکی زمان خریده و سرنگونی محتوم را عقب بیاندازد.

 

فروغ جاویدان؛ بیمه نامه‌ٔ ارتش آزادیبخش!

سالها پیش، آقای مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران جمله‌ای تاریخی گفت که شاید ژرفای مفهوم راهبردی آن را امروز بهتر می‌توان دریافت. «فروغ جاویدان، بیمه نامه‌ٔ ارتش آزادیبخش بود».

صرف بیان کردن چنین جمله‌ای، آن هم پس از عملیاتی که به اهداف نظامی از پیش تعیین شده‌اش نرسیده بود، بیانگر اهمیت تاریخی و استراتژیک این عملیات بود. البته پیش از آغاز این عملیات حماسی، فرمانده کل ارتش آزادیبخش درباره‌ٔ ضرورت انجام این عملیات در نشست جمعی تصمیم‌گیری برای عملیات گفته بود: «حتی اگر هیچ [سلاحی] نمی‌داشتیم بجز کلاشینکف، باز هم فرمانده کل می‌گفت باید برویم».

در واکاوی این پرسش که چگونه یک عملیات که به ظاهر با شکست نظامی به پایان رسید، به‌جای شکست تمام‌عیار تبدیل به «بیمه نامه» یک تشکیلات یا ساختاری به نام «ارتش آزادیبخش» می‌شود، باید چنین گفت:

«نتیجه نظامی عملیات فروغ جاویدان هر چه می‌بود مهم نبود مهم اثبات دو عامل تعیین‌کننده در مصاف با رژیم خمینی بود:

۱- به ثبت دادن این راه و روش و استراتژی که رژیم ضدبشری آخوندی به دست فرزندان این خلق سرنگون می‌شود و تنها فرزندان این خلق هستند که باید رژیم را سرنگون کنند.

۲- به ثبت دادن این حقیقت که نبرد آزادی مجاهدین و مردم ایران با حکومت آخوندی ربطی به جنگ یا صلح یا آتش‌بس با عراق و کشورهای دیگر ندارد. انجام عملیات پس از پذیرش آتش‌بس با عراق توسط پیر کفتار جماران، نماد استقلال مجاهدین و نبرد آزادی بود». (نقل به مضمون از مصاحبه‌ٔ آقای عباس داوری با سایت ایران آزادی ۴مرداد ۱۴۰۰)

 

... از چه می‌هراسند؟!

در تمام رسانه‌ها و منابر و تریبونهای نظام «مقتدر!» علی خامنه‌ای، هشدار پشت هشدار از نفوذ مجاهدین و یا خط مشی مجاهدین در میان پیر و جوان ایران، مانند نقل و نبات پخش می‌شود.

واژه‌ٔ ممنوعه‌ٔ «سرنگونی» که زمانی حتی برای مدعیان قلابی اپوزیسیون هم رعب‌آور و مکروه بود، امروزه به‌عنوان تنها راه و تنها درمان برای ایران آخوند زده شناخته و پذیرفته شده است.

اما آنچه مهمترین و اساسی‌ترین ترس را به سراپای باندهای منحوس ولایت ننگین خامنه‌ای انداخته است، شیوه و راه‌کار همین «سرنگونی» یا «براندازی» است؛ جمله‌ٔ پایانی سوزنامه‌ٔ سیاست روز، جمله‌ٔ آغازین هراس نظام است: «... تا گرانی به آشوب و به بی‌آبی به تفنگ وینچستر ختم نشود».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/086ce86f-d430-48d3-afe6-cc6f2a71336c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات