728 x 90

رهنمود خواص سیلی خورده به قیام‌آفرینان

تصاویری از قیام ایران ...
تصاویری از قیام ایران ...

«مرگ بر دیکتاتور» آیا یک خواسته و شعار نرمال است؟ آیا «امسال سال خونه – سیدعلی سرنگونه» یک امید عبث است؟ آیا نبایستی دست از رادیکالیسم کشید و به سیاست «نرمالیزاسیون» پیوست؟...

در بحبوبه قیام مردم ایران و پس از قتل ناجوانمردانه مهسا و نیکا و دیگر جوانان و دانش‌آموزان در سرتاسر این میهن غرق در خون و حماسه، این دیگر چه جور سؤالاتی است؟!

بله؛ اما! اگر! سرود سلام فرمانده یادتان باشد متوجه منظور خامنه‌ای به دستورالعمل برای «خواص» توسری خورده و کارکشتهٔ وزارت اطلاعات می‌شوید که برای اجرای فرامین باید دست به قلم شوند و نمودار بکشند که‌ ای مردم به دام رادیکالیسم سرنگونی خواه نیافتید. سیاست یعنی نرمالیزاسیون! یعنی آسته برو که گربه شاخت نزنه!...

 

فرمان به «خواص» از سوی پیشوا

هرگاه نیروهای مترقی جامعه به همراه بسیاری از اقشار دردمند و رنجدیده ایران سر به اعتراض و خیزش برداشتند، دستورالعمل دوم خامنه‌ای پس از فرمان سرکوب به سپاه و نیروهای مزدور بسیجی، به «خواص» شل مرام و نمکدان شکن است که دست بکار شوید و اعتراضات را محکوم کنید! نکند که قیام شعله‌ور شود و باند غالب و مغلوب از غارت اموال ملت ایران محروم شوند.

در قیام سال۱۳۸۸ هم فرمان به «خواص» همین بود. رسانهٔ حکومتی بصیرت اول بهمن ۱۳۸۸ نوشته بود: «در جریانهای بعد از انتخابات۸۸، میدان، میدان نبرد صفین بود و رسالت، رسالت عمارگونه. انتظار از خواص آن بود که با توجه به توصیه‌های مکرر رهبر انقلاب با صراحت به میدان بیایند و از نظام و خصوصاً جمهوریت نظام دفاع کنند.»

 

اگر نفهمیدید حالا بفهمید و صریحاً موضع‌گیری کنید

خامنه‌ای در مراسم دانشگاه افسری نیروهای مسلح با اشاره به قیام مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی گفت: «در اول کار برخی خواص بدون تحقیق و احتمالاً ناشی از دلسوزی، اطلاعیه و بیانیه دادند... اکنون که دیدند قضیه چیست و نتیجه حرف‌های آنان با برنامه‌ریزی دشمن چه اتفاقاتی را در خیابان‌ها رقم زده است، باید کار خود را جبران و صریحاً اعلام کنند با آنچه اتفاق افتاده و با برنامه دشمن خارجی، مخالفند» (همشهری۱۱مهر۱۴۰۱)

 

بله قربان، چشم فرمانده

«خواص» هم که از سالها پیش از ترس انقلاب دمکراتیک مردم ایران با بهایی بس سنگین به وحشت افتاده بودند در پی تدوین یک تئوری و به‌اصطلاح فلسفه سیاسی برای سلطنت مطلقه ولایت فقیه بودند که حاصل کار از زبان استادشان سعید حجاریان از مؤسسان وزارت اطلاعات و پرورش دهنده سربازان بدنام!، نظریه «نرمالیزاسیون در سیاست» ارائه شد و در اوج قیام مردم و به خاک و خون کشیده شدن جوانان آگاه و دلیر این میهن هم‌چنان در صف سلام فرمانده ایستاده است و بالا می‌زند.

 

چه پی فکندن در سیل‌بارِ این بندر؟

سعید حجاریان با برداشت دزدکی و مزورانه بیتی از شعر زنده یاد شاملو که در زندان شاه و پس از کودتای ۲۸مرداد۳۲ سروده بود، به خفیف کردن قیام مردم ایران و توجیه سیاست عادی کردن (؟!) روندها و گفتارها و رفتارها می‌پردازد. وی نمودار می‌کشد و توضیح می‌دهد: «در مقام تبیین آنچه امروز در جامعه ایران می‌گذرد، ناگزیر از ارجاع به منحنی توزیع نرمال هستم (تصویر اول) در میانه این منحنی وضعیتی تعادلی و بسامان مشاهده می‌شود که حداکثر فضا را به‌خود اختصاص داده است و در طرفین، نوعی عدم تعادل و نابسامانی قابل تشخیص است که بیانگر بخش کمی از مطالبات جامعه است.

منحنی اصلاحات!

منحنی اصلاحات!

 

فعالیت گروهک‌ها و تروریسمِ سازمان مجاهدین خلق و جنگ هشت ساله ایران و عراق در فاصله سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷، دو طرف منحنی توزیع نرمال را متأثر کرد و نابسامانی را به سیاست‌ورزی و حتی «زیست روزمره» تحمیل کرد» (مشق نو۱۶مهر۱۴۰۱)

وی همواره دوسر نمودارش را به نیروهای انقلابی و ترقی خواه از یک‌سو و مافیای غارتگر و دژخیمان سرکوبگر از سوی دیگر ترسیم می‌کند تا جایگاه باند مغلوب و بیت حضرت آقا و سپاه غیرتمند قاسم سلیمانی و نیروهایی که باعث عزت و سربلندی رژیم آخوندی شده‌اند در وسط منحنی سیاست باشد!... اما وسط میدان! «به‌تدریج تراشیده شد و به سمت طرفین (محافظه‌کاران و براندازان) ریزش کرد. بدین‌ترتیب بر وزن طرفین ضداصلاحات اضافه شد و «میانه قوی» تحلیل رفت و اصلاحات از قله به دره تبدیل شد و از آن پس منحنی «توزیع نرمال» به منحنی «دو کوهانه» -که بیانگر قطبی‌شدن وضعیت است، تبدیل شد (تصویر دوم)».

خلاصه در دولتهای بعدی باز هم الاکلنگ «نرمال» و «استثنایی» به بازی ادامه دادند و حتی دموکراسی ادعایی را به پای نرمال سازی قربانی کردند اما باز هم افاقه نکرد. تا این‌که به هر تقدیر، و پس از دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، اوضاع به سمت رادیکالیزده شدن پیش رفت...

«بنابراین می‌خواهم نتیجه بگیرم وضعیت کنونی و منظره خوفناک (!) سیاست محصول فرآیند قطبی‌سازی بوده است»

 

نرمال کردن منافاتی با تمامیت خواهی ندارد!

این نظریه‌پرداز عقب مانده از شرایط عینی جامعه که حتی ژست و هیبت آلفرد روزنبرگ فیلسوف نازیهای آلمان در توجیه قتل‌عام های گسترده مخالفان و دگراندیشان را هم ناشیانه درمی‌آورد، بفرموده ابراز می‌دارد: «قدرت همواره میل به اطلاق دارد. این گزاره از «پدرسالاری» آغاز و به «تمامیت‌خواهیِ دولت» ختم می‌شود. طبیعتاً نمی‌توان قدرت را بنا به ماهیت‌اش بدون چنین خصلتی تصور کرد اما پرسش این است آیا می‌توان ضمن تمامیت‌خواهی از وضعیت نرمال سخن گفت یا خیر؟ پاسخ مثبت است (!)»

شرافت و وجدان که نباشد هر سفسطه‌ای قابل بیان است. می‌شود از شوروی عصر برژنف و چین فعلی هم نمونه آورد! تا پس از مشاهده قتل مهسا و شعله‌های فروزان قیام، بگوید «گرانیگاه مطالبات آنی جامعه از «سیاست» به «حق شهروندی» تغییر یافته است» اما برپا دارندگان قیام نبایستی وضعیت دوقطبی در سیاست را تداوم بخشند! تئوریسین اصلاح‌طلبان قلابی حاضر است در ظاهر با قیام‌آفرینان «همدلی عاطفی» نشان دهد اما خوب حواسش جمع است که نباید از سیاست نرمال کوتاه بیاید. به همین علت می‌نویسد: «نباید از یاد برد که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند زیرا عرصه سیاست به‌ویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصه‌ها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشت‌ناپذیر می‌کند».

بی سبب نیست که رسانه‌های رژیم آخوندی آخرین رهنمود مؤسس وزارت اطلاعات را باز نشر دادند تا به جوانان ایران راه مماشات با فاشیزم مذهبی و بانکدار تروریسم بین‌المللی را گوشزد کنند اما دیگر کار از کار نرمال سازی گذشته است. اگر حجاریان شبها پنجره اتاقش را باز کند فریاد «این ماه ماه خونه ـ سید علی سرنگونه» است را به‌وضوح می‌شنود.

آیا او می‌شنود؟

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bda02669-1ea4-4a53-bf55-d898f021cf99"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات