728 x 90

رئیسی؛ دود استتارِ «عوامل مداخله‌گر»

بازار ارز و معضل رئیسی
بازار ارز و معضل رئیسی

وقتی که رئیسی دژخیم قتل‌عام ۶۷ به کرسی ریاست‌جمهوری نظام منصوب شد، وی شروع به ارائه برنامه‌هایش برای اقتصاد غرق در بحران ایران کرد و وعده‌هایی می‌داد که شنونده بیشتر متوجه می‌شد که رئیس سابق قوه قضاییه خامنه‌ای اصلاً بویی از اقتصاد نبرده است و بیشتر با داغ و درفش و تهدید و اتمام‌حجت مأنوس تر است. این‌که به یکباره قیمت ارز را پایین می‌آورد و نمی‌گذارد تورم بالاتر برود و وضعیت معیشتی مردم را بهبود می‌بخشد بدون این‌که پاسخ بدهد که چرا پس از چهل سال از حاکمیت آخوندی و آزموده شدن همه این وعده‌ها از سوی بقیه مهر‌ه‌هایی که لباس ریاست‌جمهوری نظام را به تن کردند، چیز جز فقر و فلاکت بیشتر مردم و پایین‌تر رفتن جایگاه کشور ایران در شاخصهای بین‌المللی نصیب ایران و ایرانی نشده است. حالا هم که به‌رغم آن ادعاها و وعده‌ها، بحران اقتصادی در دولت او به نقاط خطرناک و غیرقابل برگشت رسیده است.

 

دود استتار «عوامل مداخله‌گر»

همین چند روز پیش رئیسی مدعی شد که «عوامل مداخله گر» در بازار ارز نمی‌گذارند طرح و برنامه‌های اقتصادی نداشته او به‌خوبی اجرا شود. با این‌که در محافل دانشجویی از وی می‌پرسند آنها چه کسانی هستند، می‌گوید به دستگاه‌های مربوطه دستور داده آنها را شناسایی کنند!.

مردم ایران فراموش نمی‌کنند که وقتی سلطان سکه را در سال۹۸ محاکمه و اعدام کردند، باز سکه طلا و ارز گران شد.

حالا هم بعید نیست که چند دلال ارز دستگیر شوند و به سزای اعمالشان برسند و به دیگر سلطانهای سکه و شکر و قند و نبات در عالم دیگر بپیوندند تا اصل ماجرا را بپوشانند. در اصل عوامل مداخله‌گری دود استتاری است برای مخفی کردن دشمن اصلی نان و اب مردم ایران.

واقعیت این است که این روش ثابت حکومت برای فریفتن، فرار از مسئولیت و خریدن زمان در وحشت از عصیان مردم است. آخوند روحانی هم وقتی طرح‌های بی‌بنیاد اقتصادی‌اش با شکست مواجه می‌شد سراغ «سیاه نماها» می‌رفت که موجب ترساندن و نگران کردن مردم خوشبخت و مرفه ایران شده‌اند و از قوه قضاییه می‌خواست که به حسابشان برسد، کسی از این حضرات نپرسید روز بعد از اجرای حکم حبس و شلاق و اعدام این اخلالگران فرضی، چه بر سر اقتصاد ورشکسته ایران آمد؟اوضاع اقتصادی چند درصد بهتر و یا حتی بدون تغییر منفی تداوم یافت؟

 

دولت رئیسی زمین‌گیر شده است

اما کیست که نداند به‌رغم اینهای و هوهای شیادانه، کفگیر دلارهای نفتی و ارزهای حاصل از دور زدن تحریم‌های بین‌المللی به ته دیگ خورده است. آنها برای پرداخت حقوق ماهانه کارمندان دولت فقط باید شبانه روز پول چاپ کنند وگرنه دستگاه اداری هم از کار می‌افتد.

علی صوفی از کارگزاران باند مغلوب می‌گوید: «دولت سیزدهم با شعار «ما می‌توانیم» مسئولیت اجرایی کشور را به دست گرفت و هم‌اکنون نمادی از «ما نمی‌توانیم را در صحنه‌های مختلف» به نمایش می‌گذارد. از تبدیل دلار ۲۴هزار تومانی به ۳۱هزار تومان گرفته تا مرغ ۲۵هزار تومانی به ۳۱هزار تومان» (تازه نیوز۱۷آذر۱۴۰۰).

وی در ادامه می‌گوید: «از جمله وعده‌های آقای رئیسی آن بود که «قیمت ارز را به ۱۰هزار تومان می‌رساند» و «معیشت مردم را با سیاست خارجی گره نمی‌زند» اما هیچ‌کدام از این وعده‌ها اتفاق نیفتاد چون مشخص شد اینها به خواست و اراده آقای رئیس‌جمهور بستگی ندارد. در مجموع می‌توان دقیقاً این تعبیر را به کار برد که دولت آقای رئیسی زمین‌گیر شده است» (همان).

 

نه برنامه دارد، نه نیروهای توانمند!

از این دست اعتراف‌ها و افشاگریها و برملا کردن فساد و جنایت کم نیست اما برای جامعه‌ای که درگیر نان شب است و آینده خود را در ادامه رژیم آخوندی جز سیاهی و تباهی نمی‌بیند، چه باری از دوشش برداشته می‌شود. به‌عنوان مثال محمد مهاجری یکی از مهره‌های باند اصول‌گرا که گفته می‌شود از افراطی‌ترین نقطه این جریان فاشیستی به میانه‌روی کشیده شده شده است و از کیهان به خبر آنلاین نقل مکان نموده است می‌گوید: «آقای رئیسی که وارد میدان شد تازه متوجه شد که شعارها عملیاتی نیستند. اکنون هم نباید انتظار زیادی از دولت کنونی داشته باشیم. بضاعت دولت رئیسی در حوزه اقتصادی همین است و نباید تصور کنیم چهارسال یا هشت‌ سال آینده اتفاق ویژه‌یی رقم می‌خورد وضعیت اقتصادی کشور بغرنج‌تر از گذشته می‌شود... رئیسی تصور درستی از اقتصاد ایران ندارد. در واقع مجموعه دولت چنین‌اند و نمی‌دانند که چه کار باید بکنند» (نامه نیوز۱۷آذر۱۴۰۰)

 

آمارسازیهای تکراری

در این وانفسای بحرانهای همه‌جانبه و شکست مذاکرات برجام و خیزشهای جوانان دلیر اصفهان و اهواز و دیگر نقاط شعله‌ور جامعه، رژیم آخوندی باز هم به آمارسازیهای دروغین و سفید نماییهای پوشالی روی آورده است تا بلکه در ستون دیگر فرجی بیابد.

پس از خط و نشان کشیدنهای تو خالی رئیسی و دستورات عاجل درباره بازار ارز، بانک مرکزی گماشته دولت به صحنه آمده است و نقش گول زننده و عوام‌فریبانه خود را به رخ می‌کشد و می‌گوید: «بر اساس گزارش بانک مرکزی، درآمد ارزی کشور در هشت ماه گذشته هم در بخش فروش نفت و هم صادرات غیرنفتی به اندازه تمام سال گذشته بوده و رکوردهای جدیدی در این زمینه ثبت شده است و نگرانی وجود ندارد. تأمین بودجه یک ماه گذشته کشور بدون استقراض از بانک مرکزی به‌عنوان یکی از نکات قوت جذب درآمدهای ارزی استناد شده است. با توجه به ذخایر ارزی قابل اطمینان کشور تأکید شده است تغییرات نرخ ارز در روزهای اخیر هیچ‌گونه توجیه ندارد بلکه نتیجه عملیات روانی و دخالت عناصر غیراقتصادی و کاذب در بازار است» (دنیای اقتصاد۱۷ آذر۱۴۰۰).

 

بحران معیشت در آغاز قرن پانزدهم

در ایران آخوند زده، وضعیت اقتصادی به پایان آخرین اندوخته مردم ایران حتی برای سه وعده غذا در یک شبانه روز نزدیک می‌شود. حال وضعیت کودکان و سالمندان که نیاز های ویژه‌یی دارند دیگر در محاسبات خانواده رنگی از واقعیت ندارند. خبرگزاری حکومتی ایلنا در۱۲ آبان۱۴۰۰ نوشته بود بر اساس محاسبات کانون عالی شوراهای اسلامی کار «هزینه تأمین حداقل سبد معیشت خانوار در مهر ماه ۱۴۰۰ به ۱۱میلیون و ۴۷۹هزار تومان رسیده است. این سبد معیشت تنها با در نظر گرفتن یک وعده غذای گرم روزانه (دو وعده غذای سرد) انجام شده است». بر اساس همین گزارش بخش بزرگی از خانواده‌های کارگر و کارمند که درآمد آنان کمتر از ۱۱ و نیم میلیون تومان است، از تأمین ۴میلیون تومان هزینه خوراکی ناتوانند و رسماً با گرسنگی و سوءتغذیه دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. حال بنگریم به راه و روش آخوند رئیسی که می‌خواهد با چماق و گلوله ساچمه‌ای و چوبه‌دار و انگشت تهدید نشان دادن به مردم ایران بگوید حتی به قیمت گرسنگی حق اعتراض و خیزش و قیام ندارید. اما پاسخش را چشم در چشم یک دانشجوی بسیجی داده است که انتهای این راه، سرانجامی جز انقلاب و قاطعیت در برابر ستمکاران نخواهد بود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8ff164bf-c368-4c58-8b46-039634edd1b1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات