728 x 90

رئیسی جلاد، اقتصاد ویران و مردمان شورشی

گسترش فقر در ایران تحت حاکمیت آخوندها
گسترش فقر در ایران تحت حاکمیت آخوندها

از روز اول نمایش انتخابات روشن بود که خامنه‌ای دنبال این است که دژخیم رئیسی را به صندلی ریاست برساند و عملاً هم با آوردن رئیسی نظامش را یکدست و یک پایه کرد. عمود خیمه بهتر از هر کسی به شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» عمل کرد. حتی نزدیک‌ترین اصول‌گراهای درون خیمه را به بیرون پرتاب کرد. اما این تازه آغاز ماجرای دیگری است.

 

نظام ولایت فقیه از هر زمانی ضعیف‌تر، مندرس‌تر و منزوی‌تر شده است. از همه ابر بحرانهای داخلی و خارجی هم که بگذریم، نان و آب مردم را دیگر نمی‌توان با حراج سرمایه‌های زیر زمینی و تاراج منابع رو زمینی تأمین کرد. حالا رئیسی که خود از عاملان و این وضعیت اسفناک است می‌خواهد بیماری را درمان کند که در اتاق سی.سی.یوی ابر چالش‌ها نیز چندین بار دچار آنفارکتوس شده است. آغاز ماجرا هم نبردی است بین رئیس‌جمهور جلاد با مردم تهیدست، ارتش بیکاران و گرسنگان و حتی بازنشستگان سفره خالی در دست. بی‌جهت نیست که سرمقاله‌نویس روزنامه بیعت کرده با جلاد، این جنگ ناگزیر را پیش‌بینی کرده است: «... با این‌که هنوز برنامه روشن اقتصادی طرح نشده است اما دولت ناگزیر است شکاف‌های اقتصادی را به‌سرعت ترمیم کند؛ چرا که در صورت عدم ترمیم این شکافها دولت دچار تلاطم خواهد شد. این تلاطم دولت را بیش از پیش به حلقه وفاداران خود وابسته خواهد کرد و این وابستگی دولت را به سمت آنتاگونیسمی از وفاداران و کم‌برخورداران جامعه سوق خواهد داد و هر چیز سفت‌ و‌ سختی که انعطاف‌پذیر نباشد، زودتر شکسته خواهد شد» (شرق ۲۹خرداد۱۴۰۰).

 

چالشهای پیش‌رو و «شمرهای خنجر به دست»

باندهای مغلوب رژیم آخوندی که دیگر کورسوی امیدی هم از ماندن در قطار ولایت برایشان نمانده است، رقیب قهار را انذار می‌دهند که اگر دست به کار ترمیم و تصحیح روش‌ها و برنامه‌های مربوط به دوران مراقبت از بیمار رو به فوت اقتصاد نزند دیگر امیدی به ادامه بقا نیست.

«... با نگاهی به اوضاع و احوال بسیار آشفته اقتصادی کشور که دوست و دشمن درباره آن اتفاق‌نظر دارند، باید بگوییم که ابر چالش پیش‌روی دولت سیزدهم را روند فزاینده نرخ تورم تشکیل می‌دهد که نقطه اصلی شروع آن افزایش ۳۰۰درصدی قیمت بنزین و سایر فرآورده‌های نفتی در سال۹۸ بود که یک بحران بزرگ اجتماعی را هم به همراه داشت؛ بحرانی که پیامدهای سوء آن هنوز به‌صورت‌های مختلف خودنمایی می‌کند و به شکل استخوانی در گلوی دولت باقی مانده است» (جهان صنعت ۲۹خرداد۱۴۰۰).

 

این نوع هشدارها معمولاً دارای لیستی از چالشهایی است که همه تارو پود اقتصاد ایران را دربر گرفته است: «ابر تورم بی‌سابقه در تاریخ ۵۰ساله اخیر کشور که جمع جبری آن در چهارساله دولت دوم روحانی از ۲۰۰درصد هم فراتر رفته... افزایش نجومی و کمرشکن هزینه‌های زندگی برای اکثریت جمعیت کشور و حتی قشر متوسط جامعه... افزایش خط فقر و عمیق‌تر شدن فاصله طبقاتی... افزایش شدید هزینه تولید... سقوط بی‌سابقه رشد اقتصادی و رشد سرمایه‌گذاری تا نقطه نزدیک به صفر... افزایش نرخ بیکاری... نرخ فرار سرمایه از کشور... حجم نقدینگی... کاهش شدید و بی‌سابقه ارزش پول ملی... شیوع ویروس کرونا و هزینه‌های مالی سنگین در دو سال اخیر... شوربختانه هیچ‌یک از کاندیداهای ریاست‌جمهوری از جمله چهره برنده انتخابات هیچ طرح و نقشه راهی برای برون‌رفت از این ابرچالشها به مردم ارائه ندادند» (همان).

 

هم‌چنین خودی‌های به حاشیه رانده شده در وحشت از خالی شدن سفره‌ای که آنها هم از آن ارتزاق می‌کنند تذکر و هشدار می‌دهند «مشکلات ساختاری و زیربنایی است... پای اقتصاد بسته شده است... با آمدن و رفتن افراد به هیچ عنوان اصلاح نخواهد شد... عده‌یی تندرو که نانشان از بحرانهای داخلی است، اجازه بازگشت آرامش به اقتصاد کشور را نمی‌دهند... از دور زدن تحریم‌ها پولهای کلانی به جیب می‌زنند... بسیاری از این افراد خنجر دست شمر (!) می‌شوند و دانسته یا نادانسته کشور را به آشوب و اغتشاش می‌کشند» (تجارت ۲۹خرداد۱۴۰۰)

 

وضعیت صنعت نفت اصلی‌ترین منبع مالی رژیم

علیرضا دانشی مدیر فنی اسبق شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب و عضو کمیته نفت ستاد مرکزی رئیسی در رابطه با صنعت نفت آب پاکی را روی دست همه می‌ریزد: «شرکت گاز با دارا بودن تأسیسات فراوان و برنامه‌ریزی و هدف‌گذاریهایی که می‌توانست داشته باشد، نتوانست در شبکه زنجیره ارزش صنعت گاز به درآمدزایی مؤثر دست پیدا کند. اوضاع شرکت ملی پالایش و پخش نیز همانند شرکت ملی گاز است و در واقع این دو شرکت الآن نیاز به کمک مالی دارند. در صنعت پتروشیمی نیز به‌دلیل توسعه نامتوازن و کاریکاتوری و عدم توجه به تمامی زنجیره‌های ارزش، صرفاً به تولید محصولات بالادستی که حدود ۵۰درصد آن متانول است، پرداخته شده است. یعنی عدم سیاست‌گذاری و حکمرانی منطقی در این صنعت باعث شده است که سهم صنعت پتروشیمی از سودآوری در حداقل تعریف شود. شرکت ملی نفت ایران تنها بخش سودآور مستقیم وزارت نفت می‌باشد که می‌تواند تامین‌کننده مالی همه قسمت‌های وزارت نفت شده و سهم قابل‌ملاحظه‌ای از بودجه کشور را تامین کند، اما این شرکت به‌دلیل سوء‌مدیریت، نتوانسته نیازهای خودش را بر اساس علم اقتصاد تأمین کند، به‌طوری که هم‌اکنون برای نگهداشت تولید و توسعه میادین هیدروکربنی به انجام برخی کارهای نادرست و اشتباه از جمله فروش اوراق مشارکت، اوراق قرضه و استقراض‌های خطرناک روی آورده است» (فارس۱۵خرداد۱۴۰۰).

 

سفره‌های تهی مردم، صحنه جنگ با نامردمان

از صنعت نفتی که دیگر رمقی برای پرداخت کردن میلیاردها دلار به آخوندها و آقازاده‌ها و پاسدارانشان ندارد به صنعت اداره کردن خانواده‌ای با مرد بیکار و زن بیمار و کودکان کاری که امروزه سر به میلیون‌ها تن می‌زنند برگردیم که فقر و بی‌نوایی را در لحظه لحظه زندگی خود حس می‌کنند. افزایش شکاف بین ثروتمندان تازه به دوران رسیده در این رژیم و فقیران، بیشتر از همیشه شده است. این شکاف به حیات کم رمق مردم نیز ضربه می‌زند و جامعه را بیش‌از‌پیش ‏چندپاره می‌کند و نبرد برای ادامه حیات را سخت‌تر و سخت‌تر می‌کند. در این شرایط طاقت‌فرسا البته زنان و کودکان بیش از دیگران رنج ‏می‌برند. تورم وحشت ناک مردم را روزانه فقیر می‌کند. طی یک سال گذشته قیمت ۳۰قلم از اقلام عمده سفره خانوار به‌طور میانگین ۸۰درصد رشد داشته است.

 

«در بین این ۳۰قلم، مرغ با ۱۴۰درصد در رتبه اول گرانی‌ها قرار داشته، پس از آن روغن نباتی جامد با ۱۳۷درصد، برنج خارجی با ۱۳۲درصد، کره با ۱۱۲درصد، تخم‌مرغ با ۱۰۶، نخود با ۱۰۵درصد، عدس با ۹۹درصد، پرتغال داخلی و لپه نیز هر کدام با ۹۳درصد، در رتبه دوم تا دهم بیشترین افزایش قیمت قرار دارند» (اقتصاد پویا۲۹خرداد۱۴۰۰).

اینها در کنار از دست دادن شغل و کشتار کرونا و فرو ریختن خانواده‌ها و سرکوب مردم معنایش یک چیز بیش نیست و آن این‌که وقتی سراپای یک سیستمی را سرطان و عفونت فراگرفته هر گونه اما و اگر و اصلاح در حکم رنگ کردن نقش ایوان است در حالی‌که خانه از پای بست ویران است و تنها راه‌حل، تخریب کامل این سیستم و ساختار و بنا کردن بنیادی برآمده از خواست واراده آزاد مردم ایران‌زمین است. یعنی همان خواسته‌ای که اقشار مختلف مردم این سال‌ها و ماه‌ها بارها آن را در کف خیابان‌ها فریاد کرده‌اند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0c9f0498-84cf-4f96-af8c-232592b7cda5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات