728 x 90

خواب‌های طلایی در زیر تیغهٔ تیز جراحی

رویاهای طلایی
رویاهای طلایی

عرض اندام پرهیب هولناک یک جنبش اجتماعی در کسوت تحریم سراسری انتخابات و نفرت از ابراهیم رئیسی، کاندید اصلی خامنه‌ای، موقعیت جدیدی را در برابر باندهای حاکمیت قرار داده است. قرار بود رئیسی با مهندسی شورای نگهبان ارتجاع بی‌دغدغه قبای «دولت جوان حزب‌اللهی» را بپوشد و قضیه به‌سادگی سر و سامان پیدا کند ولی تحریم انتخابات از سوی مردم مسیر دیگری را رقم می‌زند.

لولیدن اصلاح‌طلبان قلابی

باند اصلاحات قلابی که در وانفسای جراحی‌های بدون توضیح و بی‌قاعده و هنجار شورای نگهبان ارتجاع، نفس در سینه حبس کرده و به فرجام شوم خود می‌اندیشید و گاه از سر ذلت برای خامنه‌ای دم تکان می‌داد، این روزها لولیدن آغازیده است. این لولیدن و خزش چندش‌آور در حاشیهٔ قدرت، ناشی از فضای انفجاری جامعه و افول موقعیت خامنه‌ای است.

آنها بیهوده گمان می‌کنند می‌توانند با سوار شدن بر امواج خردکنندهٔ نفرت اجتماعی از جلاد۶۷ به امتیازگیری از خامنه‌ای بپردازند.

این باند بی‌بته و ریشه که در آزادی‌ستیزی و کشتار آزادیخواهان ید طولا دارد، این‌بار نیز بر آن است که تمام‌قد رودرروی مردم بایستد و به حیات نظام ولایت فقیه یاری رساند. آنها این‌بار خوب احساس می‌کنند که در آوردگاه بین خلق و ضدخلق، کل نظام ولایت فقیه بازندهٔ نخستین و نهایی است. از این‌رو با سرشکسته و صورتی سیلی‌خورده از سیاست حذف و انقباض، بار دیگر به عرصهٔ بازی آمده‌اند تا برای انتخابات کذایی خامنه‌ای بازارگرمی کنند و از این قٍبل حیات انگل‌وار خود را در حاشیهٔ قدرت ادامه دهند.

خواب‌های طلایی!

برخی از آنها خواب‌های طلایی می‌بینند و گمان می‌کنند می‌توانند مانند سال۹۶ خامنه‌ای را در دوراهی بین تن‌دادن به عواقب قیام و یا پذیرش کاندیداتوری خود قرار داده و وادار به‌قبول شق بد در برابر بدتر کنند.

بهزاد نبوی، رئیس یک نهاد خود‌خوانده به نام «اجماع‌ساز» برای اجماع سوته‌دلان و حذف‌شدگان از دایرهٔ قدرت می‌گوید:

«در هر انتخاباتی که مردم حضور پیدا نکرده‌اند، شکست‌ خورده‌ایم و الآن هم اگر مردم حضور پیدا نکنند، شکست خواهیم خورد. ما برای نجات ایران [بخوانید نظام ولایت فقیه] می‌گوییم که در انتخابات شرکت کنید تا کشور دچار سرنوشتی نشود که هیچ‌کدام راه برگشت نداشته باشیم و افسوس بخوریم وقتی فرصت داشتیم، جلوی خطر را نگرفتیم» (شرق. ۲۵خرداد ۱۴۰۰).

محمد جواد ظریف نیز در پیامی گفته است:

«جمعه روزی است که از طریق صندوق رأی می‌توانیم دریچه‌های روشنایی و امید را برای آینده خود و فرزندانمان باز نگهداریم... قهر با صندوق رأی قطعاً راه‌حل نیست و اگر به مشکلات نیفزاید از آنها نخواهد کاست... مردم ایران همیشه پدیده بوده‌اند و فرصت آفریده‌اند. امیدوارم در انتخابات ۱۴۰۰ نیز مردم فرصت تازه‌یی برای حرکت به سوی ایرانی‌آباد، آزاد و توسعه‌یافته خلق کنند. دست در دست هم، ۲۸خرداد را به جشنواره ملی امید برای همه ایرانیان تبدیل کنیم».

آنها در طنین آهنگین و سهمناک جنبش اجتماعی تحریم انتخابات با شعار «رأی من سرنگونی»، خرد شدن استخوانهای استبداد دینی را احساس می‌کنند. می‌دانند که «فاجعهٔ بزرگ»! در راه است.

«همه دلسوزان ملک و میهن و حکومت و همه آنها که دل در گرو آبادانی کشور دارند، مطلع‌اند که رخ به رخ جمهور ایستادن دستاوردی جز نارضایتی، آنارشیسم، کنش امنیتی، فروپاشی ساختارهای اجتماعی و هدر رفت سرمایه‌های ملی در پی ندارد. اکنون و در موسم انتخابات، این پروژه به حساس‌ترین نقطه رسیده است. نقطه‌ای که ذره‌یی غفلت از سوی آحاد جامعه می‌تواند فاجعه‌یی بزرگ را رقم بزند» (ابتکار. ۲۵خرداد ۱۴۰۰).

«قشر خاکستری»! یا آتش زیر خاکستر؟

آنچه «پدیده‌سازان خیال‌اندیش»!، «فرصت‌طلبان آبروباخته»، سوته‌دلان رانده شده از بیت خامنه‌ای و دایرهٔ قدرت به آن دل بسته‌اند، به‌گمان آنها وجود قشری بزرگ در جامعهٔ ایران به نام «قشر خاکستری» است. آنها می‌پندارند در دقیقهٔ ۹۰ این قشر خاکستری ناگهان عرض‌اندام خواهد کرد و ورق را به‌نفع آنها خواهد چرخاند.

«اینک ناخواسته توپ در زمین این قشر افتاده است، ضدحمله یا پاس گل به تیم حریف از سوی تیمی که فاقد مربی و سرمربی است؛ هر کدام نتایج و پیامدهای گسترده‌یی دارند؛ شاید شاهد ضدحمله‌یی سهمگین باشیم!» (مستقل. ۲۵خرداد ۱۴۰۰).

این یک توهم بیش نیست. پس از عبور از سه قیام سراسری، پس از آن خونهای فرو ریخته بر آسفالت خیابان‌ها، پس از آتشفشان مهیب و سرکشی که ناگهان در آبان ۹۸ ظهور کرد و تمام فعل و انفعال‌ها را متأثر از خود کرد، دیگر شرایط ایران به عقب بازنمی‌گردد. اگر قرار بود اصلاح‌طلبان قلابی دردی از دردهای بی‌درمان خامنه‌ای دوا کنند، ولی‌فقیه مفلوک آنها را به تیغ تیز جراحی نمی‌سپرد.

آن اکثریتی که این جماعت قافیه باخته، گمان می‌کنند، «قشر خاکستری» است، در حقیقت آتش زیر خاکستری است که سرخ و گداخته و ملتهب در انتظار لحظهٔ موعود خشمی بر خشم می‌افزاید.

هر بیشه گمان مبر که خالی‌ست

شاید که پلنگ خفته باشد.

تحریم سراسری انتخابات

تحریم سراسری انتخابات، خواست ملی مردم ایران و مقدمه‌ای برای سرنگونی استبداد دینی و دستیابی به یک جمهوری دمکراتیک بر اساس جدایی دین از دولت است. این خواست ملی با ارادهٔ آهنین فرزندان آزادی و قیام آتشین مردم به جان آمدهٔ ایران بی‌گمان به بار خواهد نشست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4c0747e8-d562-4f68-980d-78fe402aede0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات