728 x 90

خر بوریدان و بلاتکلیفی در انتخاب چماق دردناک!

هتل کوبورگ محل مذاکرات برجام در وین
هتل کوبورگ محل مذاکرات برجام در وین

آثار در گل‌خلیدگی و بلاتکلیفی در وجنات مقامات عالی نظام [بخوانید خامنه‌ای و هم‌عمامه‌یی‌های او]، بر سر مذاکرات وین و سرنوشت برجام، بیش‌از‌پیش نمایان شده است. این وضعیت ما را به یاد خر بوریدان و حیرانی او در میان دو کپهٔ علف می‌اندازد. همه می‌دانند در انتهای این ماجرای مهیج، این حیوان نجیب نمی‌تواند انتخاب کند و سرانجام از گرسنگی و تشنگی تلف می‌شود. البته باید یادآوری کنیم که کارل مارکس در کتاب «هیجدهم برومر لویی بناپارت»، به جای دو کپه علف لذیذ! به دو چماق اشاره کرده است. خر بوریدان بین دو چماق باید انتخاب کند، کدام یک کمتر دردناک‌تر است.

خامنه‌ای اکنون بین دو چماق گیر کرده است. چماق اول، پذیرش برجام پلاس و خداحافظی با اتوریتهٔ نخ‌نمای منطقه‌یی و رشته‌کردن بافته‌های قاسم سلیمانی و در نهایت تقدیم موشکها و پهپادهای ترشی انداخته به طرف‌های مذاکره است. در این صورت شیر بی‌یال و دم و اشکم می‌شود.

چماق دوم، گردنکشی و پافشاری بر غنی‌سازی بیشتر، سرتافتن از نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قرار گرفتن در ذیل منشور هفتم ملل متحد است.

او به هر کدام از این دو نگاه می‌کند، فرود دردناک چماق آن را بر سر و گوش خود احساس می‌نماید و از هول یکی به دیگری پناه می‌برد و برعکس. هر کدام از این دو راه تبعاتی هولناک برای او در بر دارد.

مسیر سرکشی از تعهدات برجامی و گریز هسته‌یی به جای این‌که برای فاشیسم دینی «اقتدار» و «دست پر» در مذاکرات بخرد، او را وارد ریلی می‌کند که برای همه؛ از جمله خامنه‌ای آشناست. او بهتر از هر کسی آن را در دوران احمدی‌نژاد آزموده است. «کاغذپاره» خواندن قطعنامه‌های سازمان ملل و رجزخواندن برای پاره‌شدن «قطعنامه‌دان»! طرف مقابل، دیگر کارساز نیست. در آن هنگام خزانهٔ رژیم از پول‌های بادآوردهٔ فروش نفت لبریز بود و برای مدتی می‌توانست با شعاردرمانی تعادل خود را حفظ کند. اکنون بر زمینی مشحون از مین قدم برمی‌دارد. شعار دجالگرانهٔ گره نزدن معیشت مردم به برجام، دیگر قادر نیست حتی لایه‌هایی از حاکمیت را بفریبد.

در شق نامحتمل و ذهنی حتی اگر همین امروز تحریم‌های عطف به برجام لغو شود و صدها میلیارد دلار به جیب گشاد آخوندها سرازیر شود باز دردی از این رژیم دوا نخواهد کرد. بخش زیادی از این پول را هزینه‌های سرکوب و تروریسم برای سراپا نگه‌داشتن نظام ولایت فقیه هورت خواهد کشید. بخشی دیگر از آن به‌دلیل چاپ اسکناس‌های بی‌پشتوانه برای حل کسری بودجهٔ آخوندی پیش‌خور شده است. با نرخ تورم بالای ۴۰درصد هیچ پولی در کف دست مردم قرار نخواهد گرفت و در معیشت آنها هیچ تغییری حاصل نخواهد شد. بگذریم از این‌که رفع تحریم‌ها [حتی تحریم‌های برجامی]، بدون دادن امتیازهای عمده [خوردن «چماق دردناک»!] از سوی فاشیسم دینی امکان‌پذیر نیست. اگر خامنه‌ای می‌توانست این امتیازها را بدهد و تعادل خود را حفظ کند، از روزهای نخست تغییر هیأت حاکمه در آمریکا به این گزینه تن داده بود.

اظهارات رابرت مالی، فرستادهٔ ویژهٔ آمریکا در امور ایران، نشان می‌دهد که فاشیسم دینی فرصت چندانی برای کش‌دادن حالت بلاتکلیفی بر سر دوراهی ندارد. به‌عبارت دیگر نمی‌تواند از این فرصت برای شتاب بخشیدن به چرخش سانتریفیوژها و رسیدن به سطح بالاتری از غنی‌سازی استفاده کند.

او در ۳۰آذر ۱۴۰۰ هنگام مصاحبه با سی.ان.ان گفت: «در آینده‌یی نه چندان دور ناگزیر به این نتیجه می‌رسیم که برجام دیگر وجود ندارد و باید در بارهٔ یک توافق جدید مذاکره کنیم. البته در این صورت دوره‌یی از یک بحران رو به افزایش را طی خواهیم کرد».

وی در تکمیل حرفهای خود از یک «فرصت چند هفته‌یی و نه بیشتر» صحبت کرد.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز یک روز بعد از رابرت مالی نظر مشابهی ابراز کرد:

«ما در انظار عمومی دور یک تاریخ در تقویم خط نمی‌کشیم، اما می‌توانم به شما بگویم که در پشت درهای بسته درباره چارچوبهای زمانی صحبت می‌کنیم که طولانی نیستند».

وقتی از او نیز در مورد این چارچوب زمانی سؤال شد، گفت: «چند هفته»

معنای این اظهارات آن است که باید خامنه‌ای هر چه سریع‌تر تصمیم بگیرد. از این ستون به آن ستون آویختن برای خرید زمان دیگر «راه به جایی نخواهد برد».

وضعیت انفجاری جامعهٔ ایران و فعال‌شدن گسل‌های مختلف مانند شمشیر داموکلس بر بالای سر او در حال تاب‌خوردن است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0edcb6b1-986e-4c3c-9b86-fe168bdf655c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات