حرفهای روز چهارشنبه(۲۴مهر) روحانی در دانشگاه تهران، بیش از آنچه انتظار میرفت در رژیم تلاطم ایجاد کرد و به بحران درونی رژیم دامن زد. علاوه بر واکنشهای تند باند خامنهای، حتی ایادی باندهای همسو با روحانی هم عمدتاً اظهارات او را مورد طعنه و حمله قرار دادند و بر اظهارات روحانی که بهرغم رنگ و لعاب تبلیغاتی، حاوی فاشگوییهای مهمی بود، نکات و فاشگوییهای قابل توجهی هم افزودند.
۲موضوع محوری حرفهای روحانی
روحانی در اظهارات خود ۲موضوع مهم را مطرح کرد که هر یک از جهاتی موجب خشم و هیاهو شد.
نخست، بنبست استراتژیک ۴۱ساله که از روز اول همزاد نظام بوده؛
دوم، به همهپرسی گذاشتن تفسیر قانون اساسی و اختیارات رئیسجمهور که در واقع مضمون اصلی آن، رابطه با آمریکا است.
مهمترین حرف روحانی، اعتراف به بنبست استراتژیک در مورد «دعواهای سیاسی کلان» رژیم بود. روحانی صراحتاً اعتراف کرد: «ما در شرایط سختی هستیم در شرایط اقتصادی سختی هستیم. ۴۱سال است ما هنوز به جواب روشن قاطع در این کشور نرسیدهایم. یک عده میگویند تعامل سازنده حتماً، یک عده هم میگویند تقابل مستمر و دائم».
روحانی در توضیحات بعدی بیشتر روشن کرد که این سردرگمی استراتژیک شامل همهٔ زمینهها میشود. وی از جمله با بهسخره گرفتن تزهای احمقانهٔ خامنهای مانند «اقتصاد مقاومتی» و «رشد و توسعه ملی» گفت: «میگویند در اقتصاد روی پای خودمان بایستیم این حرف درست است... اما آیا میشود در اقتصاد بدون تعامل با دنیا پیش رفت؟!... رشد و توسعه بدون رابطه با دنیا بدون تعامل با دنیا، بانکها قفل باشد، صادرات قفل باشد، واردات قفل باشد، بعد شما بگویید من توسعه پیدا میکنم! توسعه پیدا نمیکنید»!
رژیمی با ساختار مافیایی
فاشگویی روحانی و صحهنهادن بر آنچه که مجاهدین و مقاومت ایران از روز اول درباره نظام ارتجاعی و قرونوسطایی خمینی میگفتند، سر این کلاف را باز کرد. مهدی غضنفری، وزیر اسبق صنعت معدن و تجارت رژیم، در یک گفتگوی تلویزیونی(۲۴مهر) گفت: «ساختارهای حکمرانی ما، ساختارهایی است که رفتار منظم و منسجم حکمرانی ندارند. اهداف جدایی را نمایندگان در مجلس دنبال میکنند که دوباره برگردن به مجلس، منافعی را دنبال میکنند. انتظار معجزه از این وضعیت نباید داشته باشیم همین وضعیت توی دولت هست همین وضعیت تا حدی در قوه قضاییه هست... این رفتار بدوی است... یک روش هیأتی است...».
«رفتار بدوی» و «روش هیأتی» بدون برنامه و نامنسجم حکومتی که در آن هر کس و هر باندی صرفاً به منافع غارتگرانهٔ خود چشم دوخته، بیان دیگری از ساختار باندی و مافیایی این رژیم است.
معنی بنبست ۴۱ساله
اهمیت اشارهٔ روحانی به بنبست استراتژیک ۴۱ساله آن است که دورهٔ خمینی را هم دربرمیگیرد و از این جهت قابل مقایسه با حرف قبلی او(۳۸سال اعدام و شکنجه) در رژیم است و بیانگر آن و بیان این واقعیت است که بنیانگذار این دستگاه فاسد خود خمینی بوده که هیچ سنخیتی با جامعه ایران و مرحله رشد آن نداشته و سارق انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بوده است.
اما شگرد شیادانهٔ روحانی این است که با بیان این واقعیت میخواهد خود را تافتهای جدا بافته وانمود کرده و با طرح رفراندوم میخواهد بگوید که گویا کلید این بنبست را در مشت دارد. پیشنهاد رفراندوم از طرف روحانی یک شیادی چندلایه است؛ چرا که اولاً این صرفاً یک ترفند تبلیغاتی با مصرف انتخاباتی است و روحانی خوب میداند که رفراندوم در شرایط کنونی رژیم مطلقاً ناممکن است. ثانیاً او وانمود میکند رفراندوم پاسخی به بنبست استراتژیک رژیم است، در حالی که مضمون این رفراندوم همچنان که کیهان خامنهای و سایر روزنامههای باند خامنهای نوشتهاند مذاکره و رابطه با آمریکاست. کیهان خامنهای(۲۵مهر) در همین رابطه تناقض روحانی را بهرخش کشید و نوشت: «رئیسجمهور که ۷آبان ۹۶ مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده بود، دیروز پیشنهاد کرد این موضوع به رفراندوم گذاشته شود!» و در مورد متوسلشدن روحانی به رفراندوم نیز افزود: «روحانی اکنون دستش خالی است و در قبال وعدههای داده شده، پاسخی برای افکار عمومی ندارد، پس... بهجای پاسخگویی در خصوص اقدامات دولت و سوءمدیریتها نیز چنین مواضع رادیکال و حاشیهسازی را اتخاذ کرد».
خشم باند خامنهای از این پیشنهاد قابل فهم است؛ اما باند خود روحانی هم از این بابت خشمگین است که چرا روحانی جرأت و جربزه آن را ندارد که منظور اصلی خود را رک و راست بیان کند و آن را در لفافه میپیچد؟!
در این میان حرف روزنامهٔ حکومتی فرهیختگان که در تیول ولایتی است، قابل توجه است که نوشت: «در این باب نیز بد نیست با توجه به نظرسنجیهای موجود، یکی از موضوعات همهپرسی «ادامه دولت حسن روحانی» برای ۲سال آینده و تا ۱۴۰۰ باشد».
تنها رفراندوم واقعی!
این روزنامه به این ترتیب ناخواسته به قلب مسأله نزدیک شده است؛ چرا که همه میدانند روحانی در نظام ولایت فقیه یک تدارکاتچی بیش نیست؛ بنابراین تنها همهپرسی واقعی این است که درباره بود و نبود کلیت این رژیم باشد. بسیار روشن است که پاسخ مردم ایران به این همهپرسی فرضی چه خواهد بود. و از همین رو مطرح شدن رفراندوم با هر موضوعی جز این، یک شیادی برای حفظ همین رژیم است که تنها خشم و تنفر مردم ایران را برمیانگیزد.
از این مسألهٔ اساسی که بگذریم، شیادی دیگر روحانی آن است که با ترفند رفراندوم و بهمیان کشیدن بحث اختیارات خود، در چارچوب همین رژیم، میخواهد خود را از تباهی و فسادی که خود او و دولتش در آن دست داشتهاند، در ببرد و همه را بهگردن باند رقیب بیاندازد. این ترفند نیز چندان رسواست که حتی صدای باندهای همسو با روحانی را هم درآورده است. روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت(۲۵مهر) نوشت: «با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او(روحانی) و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
و ابتکار(۲۵مهر)، روزنامهٔ دیگر شرکای روحانی، با اشاره بهتناقض ماهوی در ساختار قدرت در استبداد قرونوسطایی ولایت فقیه نوشته است: «کاش روحانی از همان روز اول اینگونه سخن میگفت... البته این اولین باری نیست که یک رئیسجمهوری در نظام از «اختیار نداشتن» خود سخن میگوید از سال ۵۹ تا همین دیروز، مدام این صحبتها از سوی رؤسای جمهوری نظام مطرح شده است».
صورتمسألهٔ اصلی ایران
اکنون اگر از منظری بالاتر به فاشگوییهای روحانی و واکنشهایی که برانگیخت بنگریم، بهوضوح پایان کار رژیمی را میبینیم که رئیسجمهور آن از فرط درماندگی، چارهای جز آن نمییابد که اعتراف کند این نظام در بنبست مطلق است و بهدلیل ماهیتش و عدم تجانس تاریخی با شرایط و مقتضیات عصر حاضر از روز نخست نیز در بنبست بوده و تاکنون جز فساد و تباهی و نابودی ارمغان دیگری نداشته است. البته روحانی مفتضحانه تلاش کرد وانمود کند که باز هم گویا راهحل در خود این رژیم و بهدست اوست، اما هم خود او و هم موافقان و مخالفانش بیشازپیش بر این حقیقت گواهی دادند که «امروز بر سر مسألهٔ ایران ۲جبهه در برابر هم صفآرایی کردهاند: یکی، رژیمی است که به بنبست رسیده و دیگری، مردم و مقاومتی که برای آزادی مبارزه میکنند.
بله، آلترناتیوی وجود دارد که میخواهد از مسیر کانونهای شورشی، شهرهای شورشی و ارتش آزادی به مقصد آزادی برسد. این آلترناتیو قادر است یک جمهوری دموکراتیک و کثرتگرا مبتنی بر جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و خودمختاری ملیتها و یک ایران غیراتمی برقرار کند».(از بیانیهٔ سیوهشتمین سال تأسیس شورای ملی مقاومت ایران ـ مرداد ۱۳۹۸)