728 x 90

حاشیه یا متن؟!

سخن روز
سخن روز

خامنه‌ای در سخنرانی عید فطر، سران سه قوه نظام را که پای منبرش نشسته بودند، مورد خطاب قرار داد و با تأکید بر «مشغول نشدن به‌حواشی» گفت: «اگر قوای مقننه، مجریه و قضاییه به‌طور کامل همکاری کنند، کارها به‌هیچ‌وجه گره نمی‌خورد»

«حاشیه» و «حواشی» در فرهنگ لغات دجالگرانهٔ رژیم کدواژهٔ جنگ گرگها و باندهای مافیایی حاکم است. اما سؤال این است که چرا جنگ و دعوا میان سران سه قوه نظام یکدست این‌چنین بالا گرفته و صحبت علنی دربارهٔ آن توسط خامنه‌ای را اجتناب‌ناپذیر کرده است؛ در حالی که «هر سه قوه از یک جریان فکری تشکیل شده‌اند و باید میان آنها همکاری، همگرایی و همفکری... وجود داشته باشد» (روزنامهٔ حکومتی سیاست روز ـ ۴اردیبهشت). همین روزنامه که خود وابسته به‌باند حاکم است، به‌ذکر برخی موارد اختلاف پرداخته و می‌افزاید: «رئیس قوه قضاییه از وضعیت بازار خودرو گلایه می‌کند و از عملکرد وزیر صمت انتقاد دارد، اما دولت سعی بر حمایت از او می‌کند و آرزوی پس گرفتن استیضاح وزیر از سوی مجلس را دارد».

تضاد و جنگ میان دولت رئیسی و مجلس ارتجاع هم که در آن بحث استیضاح وزیران همواره داغ است و حتی بحث ضرورت رفتن رئیسی «روی مین استعفا» مطرح شده، واضح‌تر از آن است که نیازی به‌توضیح داشته باشد.

اکنون بیش‌از‌پیش روشن می‌شود که منشأ دعوا و کشمکش، یا به‌قول خامنه‌ای «حاشیه»، این قانونمندی شناخه شده است که بحران درونی رژیم محصول و سرریز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و تضاد میان مردم و حاکمیت است.

در این صورت بایستی از خلیفهٔ ارتجاع پرسید اگر مسائلی مانند گرانی و تورم ۶۰، ۷۰درصدی مواد غذایی و خشم و خروش توده‌های به‌جان آمده و چشم‌انداز به‌حرکت درآمدن ارتش گرسنگان که سر تا پای رژیم را دچار رعشه و وحشت کرده و... امثالهم، اگر حاشیه محسوب می‌شود، پس متن از نظر او چیست؟ پاسخ روشن است، حفظ نظام! که اوجب واجبات و متن است و هر چیز جز این، حاشیه و بی‌اهمیت محسوب می‌شود. مردم ایران فراموش نکرده‌اند که این ضحاک، حتی پاندمی کرونا که نفس همهٔ دنیا را بند آورده بود، یک مسألهٔ موقت و گذرا که نباید خیلی هم بزرگش کرد، توصیف می‌کرد و حتی آن را فرصت و نعمت می‌دانست، کما این که به‌وسیلهٔ کرونا و ممنوع کردن واردات واکسن توانست مردم را زمینگیر کند قیام مقدر را به‌تأخیر بیندازد و به‌قیمت جان ۵۵۰هزار تن از مردم ایران دو سال برای رژیم پرنکبتش، فرجهٔ بقا بخرد.

پس از حرفهای ولی‌فقیه ارتجاع آخوند رئیسی همان روز در دیدار خامنه‌ای با سفرای کشورهای اسلامی، به‌میان دوید و ضمن چاپلوسی مهوع از خلیفهٔ ارتجاع گفت: «تمام تلاش ما این خواهد بود که به‌هیچ عنوان گرفتار حاشیه‌ها نشویم من به‌حضرت مستطاب عالی اطمینان می‌دهم تمام تلاشمان این خواهد شد که به‌متن بپردازیم». نکتهٔ خنده‌دار این جاست که این جلاد شش‌کلاسه گویا حالی‌اش نیست که این او نیست که به «حاشیه» پرداخته بلکه خودش سوژه «حاشیه» است. اما آن دو رأس دیگر قوا که به «حاشیه» پرداخته و به‌رئیسی پشت پا انداخته‌اند تاکنون به‌طور معنی‌داری سکوت کرده‌اند و به‌این ترتیب نارضایتی خود را از ولی‌فقیه که در این دعوا آشکارا طرف رئیسی را گرفته، نشان داده‌اند.

اکنون سؤال این است که به‌صحنه آمدن خامنه‌ای و ابراز نارضایتی‌اش از سران سه قوه و جلسهٔ مشترکشان و تأکید و تصریح او مبنی بر پایان دادن به «حواشی»، آیا می‌تواند نقطهٔ پایانی بر جنگ‌وجدال جاری در بالاترین سطح حاکمیت بگذارد؟ و همدلی و همکاری مورد نظر او در میان سه قوه را محقق سازد و به‌مجلسی‌ها دهنه بزند؟ پاسخ مطلقاً منفی است؛ هم به‌دلیل قانونمندی عملکرد و تأثیر بحرانها بر رژیم، هم به‌دلیل شاخ شکستگی خلیفهٔ مفلوک ارتجاع که در جریان قیام سراسری، او آماج اصلی ضربات قیام بود و هم به‌دلیل تجارب ممتد ۴۳سال گذشته که نشان می‌دهد جنگ و دعوا ذاتی باندهای مافیایی حاکم است و حتی خمینی هم نمی‌توانست آن را مهار کند، چه رسد به‌خامنه‌ای مفلوک... اما در شرایط به‌شدت جوشان و متحول جامعهٔ ایران، معنی ناتوانی خامنه‌ای در مهار اوضاع این است که تشتت و از هم‌گسیختگی در رژیم، از بالاترین سطوح تا بدنه و پایین آن، هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و شکافهای آن هر روز عمیق‌تر می‌گردد. به‌عبارت دیگر، آنچه دستگاه یکدست و انقباضی خامنه‌ای را دچار گسل و گسستگی کرده، «حاشیه» نیست، بلکه «متن» است؛ یعنی بود و نبود نظام یا صورت مسأله قیام و سرنگونی.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/185acd46-5769-4312-b996-bd3b824382c5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات