728 x 90

جایگاه معلم و آموزش در نظام غارت و سرکوب!

تجمع اعتراضی معلمان برای رتبه بندی
تجمع اعتراضی معلمان برای رتبه بندی

روز ۲۴آذر پس از تظاهرات سراسری معلمان، مجلس رژیم بالاخره پس از ۱۰سال لایحه رتبه‌بندی معلمان را تصویب کرد و به‌رغم به‌به و چه چه ارگانهای حکومتی، معلمان آن را تیر خلاص بر پیکر لایحه رتبه‌بندی و سرهم‌بندی عنوان کردند و روز سه‌شنبه ۲۵آذر هم معلمان در همدان تظاهرات بزرگی علیه این لایحه ترتیب دادند.

به راستی چرا معلمان این عقب‌نشینی را از رژیم نپذیرفتند؟

واقعیت این است که این یک عقب‌نشینی صوری و فقط برای مقابله با اعتراضات معلمان بود. چرا که اساساً خواسته‌های معلمان را برآورده نکرد. خواسته‌های معلمان از ۱۰سال پیش هم بسیار روشن بوده که ما خواستار این هستیم که حقوق معلم معادل ۸۰درصد کادر هیأت علمی دانشگاه باشد.

اکنون رژیم بعد از ۱۰سال کش دادن برای این‌که در اصل این مبلغ را نپردازد معلمان را دسته‌بندی و افزایش حقوق آنها را به این شکل تصویب کرده است: «رتبه آموزشیار معلم ۱۰درصد، مربی معلم ۲۵درصد، استادیار معلم ۳۷درصد، دانشجویار معلم ۴۷درصد و استاد معلم ۵۲درصد».

بنابراین از آن ۸۰درصد درخواستی خبری نیست و بخش بسیار زیادی از معلمان عملاً کمتر از ۴۰درصد حقوق هیأت علمی دریافت می‌کنند.

 

به این ترتیب رژیم با این ترفند پای حقوق معلمان و خواست آنها نیامد، تازه همین درصدهایی را هم که وعده داده‌اند به سال آینده موکول کرده و از ۲۵هزار میلیارد تومانی که قرار بود برای این طرح بگذارند ۱۲۵۰۰میلیارد تومانش را حذف کردند. ضمن این‌که روزنامه حکومتی جهان صنعت ۲۵آذر نوشت: «پس از این همه اعتراضات سراسری معلمان، حالا که طرح رتبه‌بندی تصویب شده اما وزارت آموزش و پرورش بودجه‌یی ندارد که این طرح را اجرایی کند».

هیچ هموطن ایرانی فراموش نمی‌کند، دو سال قبل که در همین ایام قاسم سلیمانی به هلاکت رسید، همان روز خامنه‌ای برای مزدورانش در نیروی تروریستی قدس ۲۰۰میلیون یورو (نزدیک به ۵هزار میلیارد تومان) پرداخت کرد تا روحیه وارفته آنها را حفظ کند. اما به معلمان که می‌رسد همه چیز به کمبود بودجه ربط پیدا می‌کند.

 

همین امسال رژیم بودجه سپاه ضدمردمی را نزدیک ۲.۵برابر کرده است یعنی بالای ۹۰هزار میلیارد تومان. یعنی ۲۴۰درصد افزایش نسبت به سال قبل.

علاوه بر این حدود یک میلیارد یورو یعنی بالای ۳۰هزار میلیارد تومان هم برای طرح‌های صدور تروریسم و موشکی و مانند آنها تنها به سپاه اختصاص داده است.

در حالی که در بودجه ۱۴۰۱ بودجه‌یی که رئیسی جلاد برای آموزش و پرورش در نظر گرفته با ۱۴درصد افزایش، ۱۳۰هزار میلیارد تومان است. ضمن این‌که این در شرایطی است که هنوز کسری پرداختهای معلمان و بازنشستگان مربوط به امسال و سال قبل ۲۰ تا ۳۰درصد بودجه آموزش و پرورش است. بنابراین روشن است که معلم و آموزش و پرورش در بودجه‌ریزی نظام آخوندی چه جایگاهی دارد!

واقعیت این است که معلمان ایران هیچ چیزی بیشتر از بقیه دنیا نمی‌خواهند. مانند همه دنیا اولاً حقوق معلم نباید زیر خط فقر باشد. این کف خواسته آنهاست که وقتی خط فقر ۱۲میلیون تومان است، حقوق معلمان با این خط فقر تراز شود.

 

ثانیا مشابه بقیه کشورهای دنیا شأن و جایگاه معلم از نظر حقوق و امتیازات مادی کاملاً رعایت بشود.

حقوق یک معلم در آمریکا از روزی که شروع به کار می‌کند به‌طور متوسط ۳۹هزار دلار در سال است. در حالی که حقوق متوسط یک آمریکایی هم حدود ۴۰هزار دلار در سال هست.

حقوق و دستمزد معلمان ایرانی در مقایسه با همکاران‌شان در جهان بسیار پایین است. برای مثال در ایران حقوق یک معلم در بهترین حالت ۶میلیون تومان است که تقسیم بر ۲۸هزار تومان قیمت هر دلار بشود برابر می‌شود با ۲۱۴دلار در ماه و ۲۵۷۰ دلار در سال که این یعنی نزدیک یک بیستم حقوق یک معلم آمریکایی.

به نسبت لوکزامبورگ که ۷۰هزار دلار به معلم در سال می‌دهند معلم ایرانی یک بیست و هفتم معلمان این کشور دریافتی دارد و در منطقه خاورمیانه ترکیه در سال۳۳هزار دلار به هر معلم می‌دهد، یعنی ۱۲برابر یک معلم ایرانی. کمترین حقوق یک معلم در منطقه مربوط به کشور مصر است که حقوق یک معلم در سال۱۳۵۰۰ دلار است یعنی ۵برابر یک معلم ایرانی!

 

به راستی چرا رژیم آخوندی که زیرپای مزدورانش در یمن و سوریه و لبنان و عراق با دست باز پول می‌ریزد، و بودجه سپاه سرکوبگر را این‌طور اضافه می‌کند، وقتی به معلمین و حقوق آنها می‌رسد روضه بودجه و نداریم می‌خواند؟

ضمن این‌که مسأله آموزش و پرورش تنها معلمین نیستند بلکه انبوهی نیازهای دیگر وجود دارند مانند مدارس فرسوده و غیراستاندارد که هر لحظه امکان خراب شدن آنها روی سر دانش‌آموزان هست. بر اساس آمارهای خود رژیم بیش از ۳میلیون دانش‌آموز به‌دلیل نداشتن تبلت و مشارکت در کلاسهای فضای مجازی ترک‌تحصیل کردند.

رژیم آخوندی کمترین سهم را در بین کشورهای جهان برای آموزش و پرورش اختصاص داده است. سهم آموزش و پرورش در ایران آخوندها تنها ۲ونیم درصد تولید ناخالص داخلی است، در حالی که متوسط سهم کشورها از تولید ناخالص داخلی در سطح جهان ۵درصد است.

 

بنابراین نه تنها خواسته‌های معلمان ایران بلکه خواسته همه مردم ایران هم‌ترازی معیشت و منزلت معلم ایرانی و آموزش و پرورش ایران با متوسط کشورهای جهان است و نه قرار داشتن در ردیف فقیرترین کشورهای جهان.

بنابراین تنها راه شوریدن علیه این فقرگستری، بی‌عدالتی و ظلم و ستم به نسل امروز و و آینده کشور است. تمامی شعارهای معلمان حاکی از این است که دیگر این وضعیت قابل‌تحمل نیست. این رژیم نه می‌تواند و نه می‌خواهد رفاه معلمان و ارتقاء آموزش و پرورش ایران را مد نظر قرار بدهد.

پس زمان زمان برخاستن است. همان‌طور که امروزه معلمان میهنمان کمر همت بستند و بی‌وقفه در تظاهرات‌های سراسری شرکت می‌کنند.

 

آری زمان برخاستن برای احقاق حقوق ۴دهه سرکوب و غارت معلمان و دانش‌آموزان و مردم ایران است تا دست به دست هم سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه و جایگزین آلترناتیو دمکراتیک و ایرانی آزاد و آباد را که معلمان و آموزش و پرورش آن در جایگاه واقعی و شأن ایران و ایرانی قرار بگیرند، محقق سازیم

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e46f6a87-5ebe-4433-bb51-3940df22f4ac"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات