728 x 90

جانم فدای ایران

جانم فدای ایران...
جانم فدای ایران...

«نه آلبانی نه آلمان؛ جانم فدای ایران!» به نظر جمله و شعاری بی‌ربط می‌آید! این‌طور نیست؟!

اما این واقعاً جمله‌ٔ پایانی سخنان آخوند احد آزادیخواه، نماینده‌ٔ گزینشی خامنه‌ای برای ملایر در مجلس ارتجاع در روز ۱۳آبان بوده است!

یک آخوند جنایتکار حکومتی را چه می‌شود که پس از خزعبلاتش در قوه‌ٔ به‌اصطلاح قانون‌گذاری، و پس از یادآوری سوزناک نام ابرتروریست به هلاکت رسیده‌ٔ نظام، قاسم سلیمانی، برای پایان روضه‌اش ناگهان به جای صحرای کربلا، به دشت‌های اروپا بزند!

البته این آخوند الگوی شعارش را هم به سبک معمول زندگی انگل‌وارش، از جوانان ایرانی دزدیده است؛ ضمن این‌که پدیده‌ٔ «آخوند» هرگز اهل کلمه‌ٔ «فدا» نبوده و نیست؛ اما بررسی دلایل به میان آمدن نام دو کشور اروپایی ناهمگون در یک شعار در صحن مجلس ارتجاع، قطعاً ما را به موضع دقیق درد و سوزش نظام رهنمون خواهد کرد!

 

شعارها فقط «شعار» نیستند!

شعارهای اصلی یک جمعیت را می‌توان با مسامحه «مانیفست» آنان دانست. مثلا وقتی می‌شنوید که جوانان ایران فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر می‌دهند، آدرس مشخصی می‌دهند و بر هر ناظر بی‌اطلاع روشن می‌گردد که آنان در یک ضدیت «آنتاگونیک» دیگر به هیچ عنوان حاضر به پذیرش و سازش با «خامنه‌ای» نیستند.

هم‌چنین پس از دیماه سال۹۶ که شعار «دیگه تمومه ماجرا» از کف خیابانهای تهران سر برآورد؛ دیگر در جریان عمل هم دیدیم که نیرنگ و فریب بازی شیادانه‌ٔ «اصلاحات» به تمامی مرد و دیگر برای تداوم حیات نظام ننگین ولایت به کار نیامد.

اما شعار سرقت شده‌ای که این آخوند سوته دل به کار برد از کجا آمد؟ در پاسخ به یاوه‌های دروغین «تجزیه طلبی» اقوام ایرانی که از طرح‌های تولیدی وزارت جنایت و توطئه‌ٔ آخوندها بوده، جوانان شهرهای مختلف شعار دادند «از سنندج تا زاهدان، جانم فدای ایران»! مشابه این شعار از زاهدان تا تهران و تبریز و تهران تا رشت و اهواز و اصفهان به گوش جهانیان رسید؛ شعاری که تمامی رشته‌های وزارت اطلاعات آخوندی را پنبه کرد و سوزاند!

اکنون ببینیم هدف نماینده‌ٔ قلابی ملایر در مجلس ارتجاع از انحراف این شعار چه بوده است! آدرس کجا را می‌دهد و دردش چیست!

 

هراس از مجاهدین و ایرانیان در تبعید!

مجاهدین که از همان ابتدای تثبیت پایه‌های قدرت توسط خمینی و دار و دسته‌اش، به خط توتالیتاریستی آخوندها اعتراض کرده و پای پرداخت قیمت آن هم ایستادند، همواره مورد سب و لعن تمامی منبرها و تریبونهای آخوندی بوده‌اند.

در هر مرحله از هر کدام از قیامهای کوچک و بزرگ مردمی که در تمامی این سالیان به‌وقوع پیوسته، سران حکومت آخوندی ریشه‌ٔ آن را منتسب به مجاهدین دانسته‌اند؛ بنابراین ناگفته پیداست که در شورش قهرمانانه و سراسر‌ی دو ماه اخیر، درد همان درد و موضع سوزش نیز همان موضع پیشین است!

هم‌چنین برگزاری یکی از بزرگترین گردهمایی‌های ایرانیان خارج از کشور در برلین آلمان، هراس آخوندهای حکومتی را مضاعف ساخته است؛ زیرا انبوهی از کسانی را که فکر می‌کردند زیر چرخ‌های ستم خود نابود ساخته و از گردونه خارج کرده‌اند، ناگهان فعالانه به میدان مخالفت بازگشته و پرچم شیر و خورشید را در برابر پرچم خرچنگ‌نشان آخوندها برافراشتند!

اما سوزش و هراس توأمان آخوند حکومتی مانع از اقرار به شکست و اذعان به ماهیت کسانی که جلویش ایستاده‌اند می‌شود؛ از این رو به سنت دجالیت آخوندی، از مجاهدین با نام مستعار آلبانی و از ایرانیان شرافتمند در تبعید با نام مستعار «آلمان» یاد می‌کند! به این ترتیب با «جفنگ» بافتن هم قافیه‌ٔ «تنگ» ولایت را درمان می‌کند و هم می‌کوشد که سوز جگر عمود لرزان خیمه‌ٔ ولایت را اندکی فرو بنشاند!

تلاشی عبث که نتیجه‌یی جز لبخندی همراه با تحقیر از سوی دوست و دشمن به بار نیاورد!

اکنون هم‌چنان جوانان قهرمان قیام‌آفرین از گوشه گوشه‌ٔ این خاک کهن فریاد برمی‌آورند که «جانم فدای آزادی ایران»؛ و سپس خون خود را نثار «آزادی ایران» می‌کنند! صف طولانی شهیدان پاکباز نسل فدا، سرنگونی محتوم آخوندها را نوید می‌دهند!

«جانم فدای ایران»

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7a656ce6-ec8f-47b2-a86d-8e81d6c63821"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات