728 x 90

«جامعهٔ هراسیده»! یا حکومت هراسیده؟

رویارویی جوانان با نیروهای سرکوبگر رژیم در آبان ۹۸
رویارویی جوانان با نیروهای سرکوبگر رژیم در آبان ۹۸

«جامعهٔ هراسیده» عنوانی است که یک روزنامه‌نگار حکومتی به جامعهٔ کنونی ایران اطلاق می‌کند. او می‌نویسد: «به‌نظر می‌رسد این روزها مردم ایران بیش از هر حس دیگری هراس را زندگی می‌کنند»...

وی ضمن فراگیر خواندن این هراس می‌افزاید:

«هر پدیده‌یی برای ایرانیان بهانه و دستاویزی است برای بیمناک شدن. احیاناً بیم‌ناکی از آینده‌ای نامعلوم، تنهایی، عدم وجود چتر حمایتی دولتها و... این همه نشان می‌دهد که در چنین جامعه‌یی نباید انتظار داشت تا تصویری روشن از وقایع، برنامه‌ها، روال‌ها و روندهای فردی و جمعی به دست آورد».

نویسندهٔ این مطلب یکی از پیامدهای این جامعه را «پنهان‌کاری» می‌داند و معتقد است: «ایران امروز «جامعه‌ای تنها» را تجربه می‌کند. این تنهایی، افزون بر آن رویدادهایی است که در موضع دیپلماتیک و سیاسی به‌وقوع می‌پیوندد. جامعهٔ تنهای مدنظر، یعنی کشوری، شهرهایی، خیابان‌هایی، کوچه‌ها و کوی‌هایی و حتی روستاهایی که گرچه مملو از آدم‌اند، اما همه آنها به تنهایی زندگی می‌کنند. هر یک در غاری و در پساپشت پناه پنهانی، روزگار از سر می‌گذراند تا حداقل آسیب از سوی آن «دیگری» به او وارد آید» (ابتکار. ۲۶آبان ۱۴۰۰).

«چیرگی قابل اعتماد»!

تا اینجا مطلب چندان جدید گفته نشده است. هانا آرنت، ۷۰سال پیش در کتاب توتالیتاریسم نوشته است: «ماهیت رژیمهای توتالیتر اقتضا می‌کند که خواستار قدرت نامحدود باشند، چنین قدرتی را تنها در صورتی می‌توان به دست‌آورد که همهٔ انسان‌ها بدون حتی یک استثناء در هر جنبه‌ای از زندگی‌شان تحت یک چیرگی قابل اعتماد درآیند»...

این «چیرگی قابل اعتماد»! هنگامی به‌دست می‌آید که حکومت توتالیتر، انسان‌ها را از هویت انسانی و نیز احساس همبستگی و خویشاوندی با یکدیگر و درد دیگری را درد خود دانستن تهی نماید؛ همان حس شریفی که سعدی شیرازی در قرن هفتم هجری آن را در باب اول کتاب گلستان خویش به ارزشی ماندگار تبدیل کرد.

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به‌درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامنت نهند آدمی

طرح توتالیتاریسم آخوندی برای پیشگیری از قیام

طرح و برنامهٔ توتالیتاریسم آخوندی برای دورنگه‌داشتن جامعه از هر نوع رفتار شورشگرانه و عصیان علیه هنجارهای ارتجاعی ـ استبدادی، منفرد کردن و تحمیل تنهایی و احساس ناامنی و بدبینی به شهروندان ایرانی است. خمینی در ۲۷مرداد ۶۰ وقتی خطر سرنگونی خود و نظامش را چشم دید، مردم را به جاسوسی و خبرچینی نسبت به یکدیگر ترغیب کرد تا این حس ناامنی و بدبینی و شک همسایه به همسایه را در خدمت حفظ حکومتش به‌کار گیرد. او پا را از این فراتر نهاد و برای حفظ حکومت، دروغ گفتن و شرب خمر را نیز واجب دانست!

«این حرفهای احمقانه‌ای است که از همین گروهها القا می‌شود که خوب، جاسوسی که خوب نیست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شراب خمر هم واجب است» (صحیفهٔ خمینی. ج۱۵. ص۱۱۶).

اشتباه محاسبهٔ خامنه‌ای

ورثهٔ خمینی اکنون مردم را به لقمه نان و سرپناهی محتاج کرده‌اند تا در زیر فشار طاقت‌فرسای گذران یک زندگی بخور و نمیر، فرصت و توان اندیشیدن به درد هم‌نوعان خود را نداشته باشند؛ اما اشتباه محاسبهٔ خامنه‌ای در این است که عنصر «مقاومت» را نادیده می‌گیرد. این فشار با وجود شرط ذهنی (کانون‌های شورش و مقاومت پیشتاز و کادرهای آب‌دیدهٔ مجاهد خلق در اشرف۳) به‌گونه‌یی معکوس عمل می‌کند. به جای این‌که جامعه را دچار هراس کند، از فشارها و محرومیت‌ها، سوخت‌باری برای انفجار عمومی می‌سازد.

«نباید از این نکته غافل شد که گرچه این گروه از حکمرانان از بروز وضعیت مورد اشاره خشنود می‌شوند، لیکن همین وضعیت تبدیل به پاشنه آشیل و گلوگاه سقوط آنها خواهد شد» (ابتکار. ۲۶آبان ۱۴۰۰). .

بنابراین کاربرد کلیدواژهٔ «جامعهٔ هراسیده»! انحرافی و گمراه‌کننده است. این چه هراسی است که روزانه در کف خیابان شهرها فریاد خشم و اعتراض مردم و جوانان شورشی فضای یاس و تاریکی آخوندساخته را می‌شکافد؟ این چه هراسی است که با اعلام قبلی، اعتراضات معلمان، بازنشستگان، رانندگان و... سراسر کشور را در بر می‌گیرد؟ آیا شعارهای مردم در این اعتراضات که شخص خامنه‌ای و تمامیت نظام ولایت فقیه را نشانه می‌گیرند نامش جامعه هراسیده است؟

کلمهٔ درست «حکومت هراسیده»! است؛ حکومتی که اگر یک روز، فقط یک روز شلاق و اعدام را کنار بگذارد، فلسفهٔ وجودی خود را از دست می‌دهد و مجبور است در «هراس فراگیر» از خیزش عظیم اجتماعی، مدام به روش‌های جدید سرکوب بیندیشد.

قیام آبان و سلسله خیزش‌های پس از آن ثابت کرد که جامعهٔ ایران زنده و گوش‌به‌زنگ تغییر بزرگ است؛ این تغییر فقط و فقط در پرتو ایستادگی، جنگاوری، شورشگری، همبستگی ملی و فداکاری برای آن محقق می‌شود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7810fc29-4a2f-4fda-9594-301edd8f0a8f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات