728 x 90

جامعه‌شناسیِ آخوند‌محور آزادی‌ستیز

واکنش خشونت بار با زنان در ورزشگاه مشهد
واکنش خشونت بار با زنان در ورزشگاه مشهد

ناجمهوری انسان‌ستیز متکی بر ولایت‌مداری، از آغاز صدارتش بر خاک اشغال‌شدهٔ ایران، نظام و ساختاری را بنا گذاشت که فقط خشم و کینه کاشت و یکه‌تازیِ تحمیل و اجبار را پیشه کرد. چنین کٍشت و پیشه‌یی از منظر روان‌شناسی، فقط عقوبت و بازخورد تحمیل و اجبار را به جانب خود روانه خواهد کرد.

در گذار این ۴۳سال، چنین عقوبت و بازخوردی، سیل‌واره شد و تمام ایران را معرکهٔ بروز آن‌به‌آنٍ خشم علیه مظاهر حکومت و نگه دارندگانش کرده است. تجمع این باروت در زیر پوست ایران‌زمین، هرگاه به شیوه‌یی و نمودی علیه حاکمیت ملایان بروز پیدا می‌کند.

 

در ماه‌های اخیر شاهد نمونه‌هایی از تهاجم جوانان به نمادهای مذهبی ــ آخوندیِ حاکمیت بوده‌ایم. برخی از این نمونه‌ها منجر به کشته شدن این نمادها هم‌چون آخرین نمونه در شهر مشهد شده است. شهری که در هفتهٔ گذشته، خشمگین از تعرض به زنان هنگام ورود به ورزشگاه بوده است. شهری که نمایندهٔ ولی‌فقیه در آن مانع برگزاری کنسرت موسیقی می‌شود و در خطابه‌های خود، زنان و جوانان را تهدید به سرکوب و زندان و مجازات می‌کند.

 

نمونه‌های اخیر در تهاجم به نمادهای مذهبی ــ آخوندیِ حکومتی، گویای این واقعیت هستند که حکومت دیگر هیچ راه مسالمت و فرصت مطالبات مدنی را باقی نگذاشته است و همهٔ مسیرهای طی شده و امیدها به شنیدن و تغییر، به بن‌بست رسیده‌اند.

این نمونه‌ها نشانی می‌دهند که میزان تحقیر مقام انسانی توسط دستگاه و شبکهٔ آخوندهای حکومتی ــ مثل آخرین نمونه در ورزشگاه مشهد علیه زنان ــ دیگر بدون بازخورد نمی‌ماند و هر تحقیر و سرکوبی، تدارک کمین‌گاهی علیه حاکمیت در بزنگاههای اجتماعی است. در این بزنگاهها زنان و جوانان ــ قربانیان ۴۳سالهٔ نظام زن‌ستیز و سدکنندهٔ انتخاب آزاد جوانان ــ همواره در صف مقدم نبرد علیه تمامیت حاکمیت اجبار و تحمیل هستند.

 

حاکمیت آخوند‌محور ناجمهوری با تحکم اعتقادی علیه باورهای آزاد دیگران و تحمیل دین‌محوری بر همگان، سیاست را دینی کرده و جامعه را مخیر میان قبول ضوابط دین‌محوری یا تلاشی و نابودی زندگی و مهاجرت و آوارگی نموده است.

این‌چنین است که تجمع چالش با حاکمیت دین‌محور در نسل‌های جوان ایران از همان سال۱۳۵۸ تاکنون، دوره به دوره و نسل به نسل منتقل شده و در هر فصلی از بحران سیاسی و اقتصادی میان جامعه و حاکمیت، بروز خشم‌آگین سیاسی یافته است.

 

به چنین روندی از اجبار و تحمیل، شبکه‌های گستردهٔ چپاول و رانت‌خواری را ــ که بیشترشان وابسته به بیت ولی‌فقیه و سپاه پاسداران و روحانیت حکومتی هستند ــ بیفزایید تا بتوان تأثیر فاصلهٔ طبقاتیِ افسارگسیخته را از منظر روان‌شناسی، بر تجمع خشم و کینه و انتقام در مقابله با حاکمیت تصور نمود.

 

لازم به یادآوری است که خامنه‌ای چه وعده‌هایی برای سر کار آوردن «دولت جوان حزب‌اللهی» در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی می‌داد. اما جامعه‌‌ای  که پیش از این طی چهار دهه، یک دستگاه اجبار و تحمیل با روحانیت‌محوری و آزادی‌ستیزی را تجربه کرده بود، هرگز زیر پای «دولت جوان حزب‌اللهیِ» مطمح نظر ولی‌فقیه را از مین خالی نکرد.

این است کشاکشی ناگزیر تا تعیین‌تکلیف نهاییِ حاکمیتی که دیگر ایران‌زمینِ تحمل اشغالگریِ سیاسی و دینیش را تاب نمی‌آورد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/07914229-8905-47e3-a7c3-c28be666aa39"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات