همزمان با مذاکرات فشرده بین اروپا و ایالات متحده درباره توافق اتمی با رژیم آخوندی، و سفر رئیسجمهور فرانسه و سفر پیشبینی شده صدراعظم آلمان به آمریکا، بحران درونی نظام آخوندی بر سر سرنوشت برجام و دخالتهای منطقهیی و برنامه موشکی رژیم تشدید شده است.
یک رسانه حکومتی روز دوشنبه سوم اردیبهشت نوشت: مقامات اروپایی و آمریکایی درصددند برای تحدید توان موشکی نظام ایران، به نگارش توافق ثانویه رو بیاورند. به عبارت بهتر، آنها توافق برجام را دستنخورده باقی خواهند گذاشت و سپس در توافقی ثانویه، درصدد محدود کردن توافق موشکی ما و دائمی کردن محدودیتهای زمانی برنامه هستهیی برمیآیند!
این روزنامه حکومتی میافزاید: آمریکا و اروپا در صددند توافق ثانویه پیشنهادی خود را بهعنوان توافق غالب» و برجام را بهعنوان «توافق تابع» یا «توافق مغلوب قلمداد کنند. بر این اساس، نقض هر مادهای از توافق ثانویه- از جمله آزمایشهای موشکی ایران- بهطور مستقیم بر سرنوشت برجام تاثیر خواهد گذاشت و بهمثابه خروج ما از توافق هستهیی تفسیر خواهد شد!
این روزنامه خامنهای با حمله به باند روحانی مینویسد: رویکرد فعلی آمریکا و 3کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در تقابل با توان موشکی ما، بار دیگر خیانت یا سادهلوحی کسانی را که خواستار مذاکره موشکی با غرب و «تهدید خودخواسته توان دفاعی کشور» بودند به تصویر میکشد... بدیهی است کمترین عقبنشینی نسبت به توان موشکی(نظام)، ضمن محدود کردن قدرت دفاعی ما در برابر تهدیدات بالقوه و بالفعل موجود در منطقه و نظام بینالملل، منجر به تکمیل پروژه مشترک آمریکا و اروپا در مهار همزمان توان هستهیی و موشکی خواهد شد.
گزارشی از جنگ و جدال باندهای حکومتی بر سر سرنوشت برجامک
روزنامه حکومتی رسالت سوم اردیبهشت 97 با حمله به روحانی بهخاطر کنایهاش به دخالتهای سیاسی سپاه و سیاست منطقهیی رژیم، زیر عنوان «غفلت رئیسجمهور از جنگ مرزی و ارزی» نوشته است: بخشی از سخنان روحانی در روز ارتش و نیز در روز شنبه نشان میدهد وی درک درستی از دو نبرد حیاتی یعنی جنگ مرزی و ارزی ندارد. او در جنگ مرزی مشغول بیمهری به پاسداران است و در جنگ ارزی، کیلومترها دور از صحنههای اصلی نبرد مشغول کارهایی است که ربطی به وظایف صف و ستاد این نبرد ندارد.
ازسوی دیگر روزنامه حکومتی شرق از زبان روحانی مینویسد: اغراقآمیز نیست اگر گفته شود امروز در نامستعدترین شکل روابط با همسایگان قرار داریم... سؤالی که ذهن بیشتر تحلیلگران را به خود مشغول کرده... این است که چرا «ایران چندان دوستی در منطقه ندارد» و حتی کشورهایی که حاکمیت سیاسی، ثبات و امنیت آنان در گرو هزینههای انسانی و مالی ایران است، در حمایت از ایران دچار لکنتزبان شده و ملاحظات دیگر کشورها را مدنظر قرار میدهند؟ اجلاس اخیر اتحادیه عرب در عربستان سعودی، اجلاسهای کشورهای اسلامی و بهویژه اجلاس سران در استانبول که با حضور روحانی و ظریف خروجی آن بیانیه علیه ایران بود...
روحانی و دستگاه دیپلوماسی کشور باید بهطور شفاف و با شکستن روزه سکوت به مردم بگویند چگونه فرصتهای طلایی دوره اوباما پس از امضای برجام برای تثبیت آن تا جایی که خلف او قدرت مانور کمتری در برخورد با ایران داشته باشد، از دست رفت؟ چرا از همان روزهای اول دولت جدید که شرایط سیاسی ایران با تحول شگرفی روبهرو شده بود در مذاکره با شش قدرت بزرگ جهان، به منطقه و کشورهای همسایه تسری نیافت.
شرایط کنونی حاکم بر روابط میان ایران و برخی از همسایگان، بسان خانهیی است که دچار حریق شده و دیگران در حال پاشیدن بنزین روی آن هستند. اگر قرار باشد از منطق پیروی شود، نباید ابتدا در پی کشف علل این حریق بود، بلکه اول باید این آتش را خاموش کرد.
روزنامه حکومتی وطن امروز از باند خامنهای، در پاسخ به حرفهای باند روحانی و خود وی راجع به سیاست رژیم در منطقه نوشت: حسن روحانی که دیروز میگفت: «سپاه محبوب مردم ایران و منطقه است، شایعاتی را که راجع به سپاه مطرح میشود اصلاً قبول ندارم؛ میخواهند سپاه را رقیب مردم قرار دهند»، امروز دوباره خود چشمه شایعات درباره سپاه را با کنایه سیراب میکند!
کسانی که دیروز برجام را بزک کردند و آن را در قالب معجزه حرفی(!) به مردم قالب کردند اما باز هم دست بردار نیستند. رسانههای اصلاحطلب بهعنوان مهمترین بانیان وضع موجود، نه آش برجام را میخورند، نه از سر سفره آن بلند میشوند!... و برادران زنجیرهییاش هم برای پختن آش برجام موشکی- منطقهیی سبزی پاک میکنند!....