728 x 90

بنویس! درس اول: آزادی

درس اول درس آزادی
درس اول درس آزادی

تجربه انقلاب ضدسلطنتی به ما می‌آموزد که به‌میدان آمدن فرهنگیان و معلمان نقش تعیین‌کننده‌یی در خیزش‌های اجتماعی دارد؛ به چند دلیل:
۱ـ فرهنگیان و معلمان از تشکل سراسری برخوردار هستند. این تشکل آنها را قادر می‌کند حول یک موضوع واحد گردآیند و خواست‌های خود را به‌صورت یک پلتفرم مطرح و از آن دفاع کنند.


۲ـ آموزگاران از آنجا که به تعلیم و تربیت اهتمام دارند، به‌طور مستقیم با جامعهٔ دانش‌آموزی در ارتباط هستند. خیزش آنها نقش مهمی در شکل‌دهی به شخصیت دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به عرصهٔ اعتراضات اجتماعی دارد.
۳ـ آنها تأثیرگذارترین قشر اجتماعی هستند و می‌توانند صدای فرو خوردهٔ سایر اقشار تحت ستم باشند.

 

یک تجربهٔ تاریخی

رجوع به حافظهٔ تاریخی در این باره حاوی درس‌های بسیاری است. در ۱۲اردیبهشت ۱۳۴۰ معلمان ایرانی در اعتراض به کم بودن حقوق خود در میدان بهارستان، مقابل مجلس شاه تجمع کردند. شاه مانند شیخ به‌جای پاسخ دادن به مطالبهٔ برحق آنها مأموران خود را برای سرکوب گسیل کرد. دکتر ابوالحسن خانعلی در این درگیری به وسیلهٔ گلولهٔ مستقیم یک سرگرد شاهنشاهی به‌شهادت رسید. آموزگاران با مقاومت خود نگذاشتند پیکر او به دست مأموران بیفتد.
به‌رغم تمهیدات نخست‌وزیر وقت، جعفر شریف امامی و توصیه‌های اکید شاه مبنی بر جمع کردن این اعتراضات، تشییع جنازهٔ دکتر خانعلی در فردای همان روز به یک تظاهرات گستردهٔ خیابانی بعد از کودتای ننگین ۲۸مرداد تبدیل شد.
یکی از مواد قطعنامه‌یی که در پایان این تظاهرات قرائت شد، درخواست استعفای جعفر شریف امامی بود؛ درخواستی که شاه به آن تسلیم شد و علی امینی را به‌عنوان نخست‌وزیر معرفی کرد. با این حال اعتصاب و تجمع معلمان ادامه یافت و طیف‌های دیگری مانند دانشجویان را نیز به میدان کشاند. امینی مجبور شد علاوه بر تصویب افزایش حقوق معلمان، محمد درخشش را بنا به درخواست معلمان در سمت وزیر فرهنگ به مجلس معرفی کند. در شب هفتم شهادت دکتر خانعلی، معلمان معترض روز ۱۲اردیبهشت را روز معلم نامیده و آن را به‌ثبت رساندند.
این درس بزرگی برای شاه شد که نباید با معلمان دربیفتد. او بعدها تقاص این درافتادن را در سال۵۷ پس داد. شیخ هنوز از این تجربه درس نگرفته است.

 

بی‌اعتنایی به وعده‌های فریبکارانه

اقدام شتاب‌زده مجلس ارتجاع برای تصویب لایحهٔ رتبه‌بندی معلمان در ۲۴آذر۱۴۰۰ هدفی جز جلوگیری از گسترش خیزش معلمان در جامعهٔ انفجاری ایران نداشت. این اقدام فریبکارانه و بدون پشتوانه‌ٔ مالی نتوانست مانع از ادامه و گسترش دامنهٔ خیزش معلمان شود. گر گرفتن دوبارهٔ اعتراضات با فرایندی جدید نشان داد که جامعهٔ معلمان هوشیارتر از آن است که با وعده‌های نسیه و فریبکارانه از خواست‌های برحق خود کوتاه بیاید.

 

به‌دست آمدن حق در کف خیابان

در رأس خواسته‌های معلمان معترض آزادی زندانیان سیاسی است. دقت در سایر شعارهای معلمان ما را به این واقعیت راهنمایی می‌کند که آنها به‌خوبی دریافته‌اند که برای احقاق حقوق خود باید «کف خیابان» را ترک نکنند. این نظام معلم‌ستیز و دشمن علم و دانش و آموزش و پرورش، اگر ناگزیر شده بعد از ۱۰سال سردواندن معلمان تن به تصویب صوری و ناقص یک لایحه بدهد، به‌دلیل فشارهای اجتماعی است. می‌داند که تداوم اعتراضات معلمان می‌توان گسل‌های دیگر اجتماعی را به حرکت درآورد. فرستادن خبرنگار ـ بازجوها و مأموران ضدشورش برای فرونشاندن اعتراضات به خیابان کشانده شدهٔ معلمان از این وحشت عمیق ناشی می‌شود.

 

آزادی، درس اول

همان‌طور که خبط بزرگ شاه در مواجهه با معلمان، باعث عقب‌نشینی‌های بیشتر او شد، شیخ نیز در رویارویی با این قشر زحمتکش و شریف قافیه را خواهد باخت.
ایستادگی فرهنگیان و معلمان آزاده این آموزهٔ بزرگ را به همراه دارد که درس اول همانا آزادی است. بدون آزادی تدوام حیات یک ملت بر مدار کرامت انسانی امکان‌پذیر نیست. برای آزادی باید بها پرداخت. بهای آن هر چند گران و سنگین باشد، گرانتر از زیستن در زیر نعلین اختناق نیست.
به‌یقین دانش‌آموزان ایرانی این درس گرانقدر را به‌خوبی فراگرفته‌اند و آن را به‌کار خواهند بست.
بدا! به‌حال رژیمی که از تجربه‌های تاریخی درس نگرفته است و همان مسیری را می‌پیماید که سلف به دوزخ پرتاب شدهٔ او پیش‌تر پیموده‌است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8dd0d8fe-81d0-425d-ae11-42b0985fa28a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات