728 x 90

بحران بزرگتر اقتصادی در پیش است

بحران اقتصادی
بحران اقتصادی

ورود به سال جدید۱۴۰۰ برای بسیاری از اقتصاددانان حکومتی سرآغاز بحرانهای بزرگی است که هیچ درمان فوری نیز ندارد. می‌گویند «عنوان دهه۹۰ را باید فرصت سوزی‌ها بگذاریم زیرا فرصت طلایی را در دهه۹۰ از دست دادیم. وقتی از دهه۴۰ تا دهه۹۰ را در حوزه اقتصاد تحلیل می‌کنیم بدترین عملکرد برای دهه۹۰ بوده است. میانگین رشد اقتصاد ایران در دهه۹۰صفر و میانگین تورم در این دهه۲۴درصد و متوسط رشد تشکیل سرمایه ناخالص ۵- درصد شد» (تجارت۳خرداد۱۴۰۰).

این اقتصاددانان حکومتی بحرانهای لاعلاج را دسته‌بندی نیز کرده‌اند و برای ۱۴۰۰ افق تیره‌ای می‌بینند. «از این منظر که ما چالشهای انباشت شده اقتصادی داریم که برخی از این چالشها به یک مرحله بحرانی رسیده است. ما در دهه پیش رو ۴ بحران بزرگ آب، جمعیت، صندوق‌های بازنشستگی و پایان عصر صادرات نفتی را در پیش رو داریم» (همان منبع). تازه می‌گویند دسته‌های دیگری از چالش‌ها وجود دارد که شامل نظام بانکی، بیکاری، فضای نامناسب کسب و کار، نابرابری، چالش آلاینده‌ها و... هستند. اما لایه اول بسیار بسیار خطرناک است! هفتاد درصد ایران به مرحله تنش آبی رسیده و نظام بهره‌وری پایین در بهره‌برداری از آب موجب شده که وارد بحران آب شویم و این بحران آب خطرناک است چون می‌تواند موجی از اعتراض استان به استان و روستا به روستا را ایجاد بکند؛ اما نکته بهتر است گفته شود هراس و ترس تحلیلگران رژیم آخوندی پایان اتوریته و سیطره نفت و منابع زیرزمینی و کسب پول‌های بادآورده برای نظام استبداد خون‌ریز حاکم است.

وحید شقاقی استاد اقتصاد در رژیم ضمن برشمردن چالشهای تکان‌دهنده دیگر می‌گوید: «در پایان این دهه دنیا از واردات نفت عبور خواهد کرد و دیگر چیزی به نام صادرات نفت و اوپک و تحریم نفت ایران بی‌معنی خواهد بود چون خریدار نفتی وجود ندارد و دنیا وارد تولید خودروهای برقی خواهد شد. انرژی‌های نو جایگزین انرژی‌های فسیلی خواهد شد و دنیا به‌سرعت از نفت عبور خواهد کرد» (تسنیم۲خرداد۱۴۰۰)

وی ملتمسانه و هشدار آمیز به باندهای حاکم می‌گوید «حل کردن این چالشها نیاز به یک اجماع دارد، این بحرانها بدون جراحی‌های عمیق حل نخواهد شد. با شعار، با عوام فریبی، با به تعویق انداختن، با برخورد مسکن‌وار این مسائل بدتر خواهد شد».

 

فضای بلاتکلیفی در اقتصاد

مردم ایران و عموم کارشناسان اقتصادی از بحرانهای بیشمار رژیم آخوندی به اندازه کافی مطلع هستند ولی عمود خیمه نظام چنان در گرداب بحرانهای گوناگون گیر افتاده است که مجال فکر کردن به چالشهای فردا را ندارد. امروز همه بازارها و کسب و کارها و گردش امور جاری نیز به‌دلیل نمایش انتخابات و مذاکرات برجام قفل شده است و دست‌ها بسته و پاها بی‌حرکت و فکرها مستاصلند.

«سقوط شاخص بورس، تورم در بازار مسکن، نوسان در بازار ارز و طلا، رکود در بازار خودرو، افزایش سرسام‌آور قیمت و کمبود کالاهای مصرفی اخباری است که طی ماه‌های اخیر روزانه آنها را مرور می‌کنیم و فعلاً پایانی برای چالشهای موجود در اقتصاد دیده نمی‌شود. البته گهگاهی جلسات مذاکرات ایران و آمریکا و پایان عمر دولت فعلی، سیگنال‌های مثبتی را به بازارها مخابره می‌کند اما پس از گذشت چند روز اثر خبرهای مخابره شده تخلیه می‌شود و بازارها و فعالان اقتصادی بار دیگر در بلاتکلیفی قرار می‌گیرند» (ابتکار۳خرداد۱۴۰۰).

رسانه‌های رژیم آخوندی از افزایش رسمی قیمت کالاهای اساسی به همراه گرانی‌های بدون مجوز و غیررسمی خبر می‌دهند. از بلاتکلیفی و ابهام در بازارهای اقتصادی و این‌که تأمین معیشت میلیون‌ها تن از هموطنان بیش از هر زمان دیگری دشوار گردیده است. «این در حالی است که بلاتکلیفی‌های بازار، فعالان اقتصادی را نیز سردرگم کرده و هیچ‌کس نمی‌تواند برنامه‌ریزی برای آینده خود داشته باشد... . اکنون کشور در آستانه دو رویداد مهم (انتخابات ریاست جمهوری-احیای برجام) بوده و تا به سرانجام رسیدن این دو مسأله نمی‌توان امید بهبود در وضعیت بازارهای اقتصادی را داشت. اما آیا دولت جدید و یا مسأله احیای برجام می‌تواند در میان‌مدت اقتصاد را سر و سامان بدهد یا خیر؟» (ابتکار۳خرداد۱۴۰۰)

کارشناسان حکومتی مرتب از ریسک‌های کلان در این شرایط بلا تکلیفی صحبت می‌کنند و می‌گویند، این‌روزها یک جو نامعلومی بر اقتصاد ایران تحمیل شده و فعالان بزرگ‌، متوسط، کوچک و بنکداران را درگیر خود کرده است. تا زمانیکه این ریسک‌ها از بین نرود تعلیقی که در بازارها وجود دارد ادامه پیدا خواهد کرد. اکنون بازارها درگیر تعلیق هستند نه رکود.

اینان نیز هم‌چون دیگر کارشناسان مورد قبول رژیم آخوندی بر این باورند که «اگر همین الآن تحریم‌ها را لغو کنند ما باید ۶سال ۸درصد رشد اقتصادی داشته باشیم تا تازه به سال۱۳۹۰ برسیم».

 

سایه سیاه رکود بر سر اقتصاد

جالب این‌که تحلیلگران حکومتی بسیاری بر این باورند که حتی انتخابات و برجام نیز دردی را دوا نمی‌کنند چرا که مردم ایران مدتهاست دیگر توانی برای حضور در صحنه اقتصادی و رشد و توسعه ندارند. چرا که سطح قیمت کالاها و خدمات مورد نیازشان به‌شدت افزایش یافته و افراد دیگر توانایی خرید در بازارهای مختلف را ندارند، بنابراین در شرایطی که قیمتها بالا رود و افراد توانایی خرید پیدا نکنند معامله در هر بخشی قفل می‌شود. اما دلیل قفل شدن بازارهای اقتصادی چیست؟

 

رکود بازارهای اقتصادی ناشی از افزایش هزینه‌ها

یک کارشناس اقتصادی در رژیم می‌گوید برخلاف نظر برخی از تحلیلگران مبنی بر رکود بازارهای اقتصادی به‌دلیل برخی از اتفاقات سیاسی نظیر انتخابات و برجام، این کاهش قدرت خرید جامعه است که عامل رکود در بازار است.

یک استاد دانشگاه در خصوص رکود بازارهای اقتصادی طی ماه‌های اخیرمی‌گوید: «من معتقدم که اکنون بازارهای اقتصادی درگیر رکود اقتصادی ناشی از افزایش هزینه و عرضه است. به عبارتی دیگر اکنون سطح قیمتها به‌شدت افزایش یافته و افراد دیگر توانایی خرید در بازارهای مختلف را ندارند، در شرایطی که قیمتها بالا رود و افراد توانایی خرید پیدا نکنند معامله در هر بخشی قفل می‌شود» (ابتکار۲خرداد۱۴۰۰). وی با ناامیدی از آینده چنین نتیجه می‌گیرد که «بعید می‌دانم که قیمتها در بخش‌های مختلف در ماه‌های آتی روند کاهشی را در پیش بگیرند و اگر قیمتها حتی کمی افزایش داشته باشد ما شاهد رکود بیشتر هم خواهیم بود».

 

کاندیداهای درمانده

البته در این وانفسای بلاتکلیفی و چشم دوختن خامنه‌ای به فرجام انتخابات و برجام در دستان استکبار جهانی، اقتصاددانان حکومتی دیگری هم هستند که همین نمایش مضحک برای رئیس جمهور شدن مهره‌های رژیم آخوندی را به سخره گرفته‌اند. اینان هم با توجه به دردهای معیشتی و حیاتی مردم ایران در این مقطع از تاریخ خونبار میهن، می‌گویند: «شاید در هیچ دوره‌ای به این اندازه مردم درگیر مسائل اقتصادی نبوده‌اند و امروز نیازمند تحول در موضوعات اقتصادی هستند... بنابراین رئیس‌جمهور بدون برنامه اقتصادی فاقد اعتبار است، به‌ویژه در شرایط فعلی که این امر هم ضرورت و هم فوریت دارد. در مجموع داشتن برنامه اقتصادی برای یک کاندیدای ریاست‌جمهوری مزیت نیست، بلکه یک ضرورت است. به‌رغم این ضرورت، کاندیداها برنامه مدون ارائه نمی‌دهند و صرفاً به چند شعار بسنده می‌کنند» (دنیای اقتصاد۲خرداد۱۴۰۰)

 

پایان معلوم یک وضعیت نامعلوم

شرایط بحرانی و وضعیت انقلابی متأثر از آن، از یک سو چشم‌انداز تیرهٔ حاکمانی را به تصویر می‌کشد که دیگر نمی‌توانند حکومت کنند و از ستونی به ستون دیگر متوسل می‌شوند و از سوی دیگر مردمی که این وضعیت را برنمی‌تابند و مترصد فراهم شدن اسباب کار برای تعیین‌تکلیف نهایی رژیم غارتگر و ضدمردمی آخوندی هستند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/96b61d78-c501-48a7-ab74-7530247c7eb6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات