با کانون‌های شورشی در نبرد خیابانی - مهرماه

گزارش کانون شورشی از تهران

در متروی قلهک و حدفاصل شریعتی بودم. وضعیت خیلی شورشی بود. مأموران از مردم می‌ترسیدن تند تند گاز اشک‌آور می‌زدن. ساچمه‌ای و پِینت بال رو به مردم شلیک می‌کردن. دو جوان بسیار کارکن بودن و در کنارشان چندتا دختر هم بودند که به نظرم کانون شورشی بودند. یکی از آنها لیدر بود و می‌گفت سطلها رو بکشین وسط. ما کشیدیم. سپس آتش زدیم و با صدای کوبنده شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر می‌دادیم. مأموران خیلی ترسیده بودن. به این دلیل از سر خیابان ظفر مأموران کمکی اومدن. حجم مامورها خیلی زیاد بود می‌خواستند با زیاد کردن نفر، ترس مأموران رو رفع کنن. ساعت ۵ نیروهای بسیج تو پیاده رو ها به صف شدن. همه با باتوم.

یک مرد کنار دستم بود. یه گلوله هم خورد زیر چشم او. همان خانوم لیدر سریع این مرد را برد تو یه داروخانه تا یه چیزی بدهند و بزنه به چشمش. یکی دیگه هم گلوله خورد. او را کمکش کردیم احوالشو پرسیدم و او می‌خندید. آن روز واقعاً غوغا بود. تاکنون چنین درگیری ندیده بودم.

گزارش کانون شورشی دیگر از تهران

رفتم و در تظاهرات در نازی آباد شرکت کردم. همه جا قیامت بود. پاسداران با لباس‌شخصی و کاملاً مسلح بودن و وحشیانه به مردم حمله می‌کردن و بسیجیها هم به‌دنبال آنها به مردم هجوم می‌بردند. در نازی آباد نیروی سرکوب تقریباً دو برابر روز شنبه بود ولی مردم و جوانها اساسی شعار می‌دادند و عقب نمی‌نشستند همه جا در نازی آباد درگیری بود.

از آنجا به کیانشهر رفتم. کیانشهر هم خیلی شلوغ شد و صحنه درگیری مسلحانه بین دو طرف بود و خدا رو شکر کیانشهری‌ها تقریباً مسلح هستن و از پس مأموران بر می‌آمدند. فرق دیگر امروز با روز شنبه این بود که نیروی سرکوب به‌محض احساس خطر شلیک می‌کرد. انگار اجازه جدیدی داشته باشند یا این‌که بخوان زهر چشم بگیرن.

نکته‌ای که توی مردم قابل توجه بود این است که زنان خانه‌دار هم به انقلاب مردمی پیوستن و مردم دیگه به‌صورت خانوادگی شرکت می‌کنند و این در نازی آباد و کیانشهر خیلی چشم‌گیر بود.

گزارشی از شورشگران در کرمانشاه

در محله دره دراز بودم. دره دراز در حاشیهٔ شهر است. درگیری در محله دره دراز است و در آن منطقه اغلب مسلح هستند. درگیری مسلحانه بود آنهایی که سلاح داشتند خیلی خشمگین بودند توانستند ۴نفر از نیروهای رژیم را بزنن که نمی‌دانم کشته یا زخمی شدند و دو نفر از اهالی هم در شلیک مأموران کشته شدند. یک نفر از آنها اهل سرپل‌ذهاب بود که با ماشین برای انجام کاری به کرمانشاه آمده بود. مأموران از منطقه فرار کردن و منطقه دست مردم و جوانان مسلح بود.