از یکسال پیش خامنهای تمام امکاناتش را برای تبلیغ رئیسی بسیج کرد، صدا و سیمای حکومتی حتی از بازدید رئیسی از پیشدبستانی ها هم نمیگذشت.
لاریجانی که مشاور خامنهای بود، برای عبور از تیغ شورای نگهبان به مراجع تقلید حتی در عراق متوسل شد؛ اما خامنهای از پیش تصمیمش را گرفته بود، آخوند رئیسی رئیسجمهور از پیش تعیین شدهٔ نظام ولایت فقیه است؛ اما یکچیز دیگر هم از پیش تعیین شده، مردم در این انتخابات مضحک و تقلبی شرکت نمیکنند!
سعید حجاریان در سوزش از حذف همباندیهایش نوشت: «مردم آب به آسیاب دشمن نریختهاند، آن را به تنور انتخابات ریختهاند!»
ناصر ایمانی از باند خامنهای به عدم شرکت مردم اینگونه اعتراف کرده: «کار مشکلی است بتوان در فرصت ۱۰ روزه تا انتخابات اقدامی انجام داد تا این قشر از مردم پای صندوقهای رأی بیایند... اگر این دلایل را دلیل اصلی بدانیم متوجه میشویم کار چقدر سخت است و شاید بتوان گفت نشدنی است که بخواهیم این مسیر را بازگردیم» (فرهیختگان).
روزنامه جوان از باند خامنهای هم نوشته: «مشارکت پایین دغدغه هر و جناح سیاسی کشور شده است»
کیهانِ باند ولیفقیه در تلاشی مذبوحانه خواست که تحریم انتخابات توسط مردم را به گردن باند رقیب انداخت و نوشت: «بهنظر میرسد... دستهای نفوذی در دولت بهدنبال گرانیهای عمدی و دستوری هستند تا بین مردم و صندوقهای رأی دیوار بکشند!»
ترس خامنهای و مهرههای هر دو باند نه از مشارکت پایین که از شرایط جامعه در پسا انتخابات است؛ زیرا بهقول این مثال قدیمی: «سگ داند و پینه دوز که در انبان چیست»