728 x 90

انتخابات مردم، انتخابات خامنه‌ای

رأی ما سرنگونی
رأی ما سرنگونی

در حالی که زمان برای ثبت‌نام کاندیداهای نمایش انتخابات به پایان رسید، جنس‌های چیده شده در پشت ویترین استبداد دینی برای عرضه، همان جنس‌های بنجل همیشگی و به‌ظاهر آنتیک،، چندبار مصرف شده هستند؛ در برخی موارد کمی سمباده‌کاری شده با حفظ همان استخوان‌بندی و درون‌مایه.

اره و اوره و شمسی کوره!

خامنه‌ای از چهار سال پیش ابراهیم رئیسی را در آب و نمک خوابانده بود تا برای چنین روزی مصرف کند. برای بالا بردن قیمت او، شایعهٔ «می‌آید»، «نمی‌آید» راه می‌انداخت. سرسپردگان باند او طوری وانمود می‌کردند که گویا شأن این جلاد پیشانی سیاه، اجل‌تر از آن است که خود را برای رسیدن به پاستور به هر در بزند ولی در عمل معلوم شد او از مدتها قبل طرح و برنامه داشته و برای بالا بردن نرخ خود، از این بازیها درمی‌آورده و این بخشی از سناریو بوده است.

جنس بنجل و تکراری دیگر، لاریجانی است که در تمام چرخه‌های جنایت این حکومت شرکت داشته و از عناصر زمینه‌ساز و جوش دهندهٔ فروش ایران به چین است. او دارای مناصب مختلفی بوده از جمله رئیس صدا و سیمای آخوندی، دبیر شورای عالی امنیت نظام و سه دوره ریاست مجلس ارتجاع.

دیگران هم چندان چنگی به دل نمی‌زنند. یکی از آنها پاسدار هزار تیر و آلت دست خامنه‌ای بوده که در کمرکش ریاست، ساز دیگری زده و اکنون با سوار شدن بر شعارهای روز پسند می‌خواهد دوباره عرضه شود؛ این بار با رنگ و لعاب «من لیبرال دموکرات هستم»!

 

دیگرتران هم دست کمی از این‌ها ندارند. آن یکی کارچاق‌کن جنگ ضدمیهنی و مسئول فرستادن کودکان پتوپیچ بر روی میدانهای مین عراق بوده و اکنون به اقتضای زمان، اقتصاددان و تئوری‌پرداز از آب درآمده و برای چهارمین بار دارد دورخیز می‌کند تا از دیوار پاستور بالا برود.

حتی در این آش شلم‌شوربا کاندیداهایی را می‌توان یافت که به‌قول رسانه‌های حاکمیت از «اصحاب فتنهٔ ۸۸»! هستند و گاهی هم ناپرهیزی می‌کنند و وارد برخی معقولات می‌شوند. جالب این‌که در این وسط یکی هم پیدا شده که برای جلب رأی و به‌قول خودش فعال کردن «اکثریت خاموش» و «قشر خاکستری جامعه»، موضوع اجباری نبودن حجاب را پیش کشیده. این یکی به‌نظر می‌رسد دیر آمده و زود می‌خواهد به نتیجه برسد!

... و قس علیهذا

اره و اوره و شمسی کوره با هم جمع‌اند.

 

پازل تکمیل شد ولی...

در ویترین یا بهتر است بگوییم در خورجین و توبرهٔ نظام در حال حاضر از هر جنسی یافت می‌شود؛ اما موضوع اصلی که این نیست. به‌قول لسان الغیب شیراز:

باده و مطرب و گل جمله مهیاست ولی

عیش بی‌یار مهنا نشود، یار کجاست؟

پازل تکمیل شد؛ ولی این تازه ب بسم الله است. «این‌که چه قبول افتد و که در نظر آید»! بستگی به گماشته‌های خامنه‌ای در شورای نگهبان ارتجاع دارد. آنها و در واقعیت امر، خامنه‌ای تصمیم می‌گیرد که خروجی این چرخ‌گوشت چه باشد؛ البته اگر بتواند زیرا موقعیت او ضعیف‌تر و شکننده‌تر از سال‌ها و سرفصل‌های قبلی است.

این نیز چندان مهم نیست. مشکل اصلی اینجاست که بعد از عبور از دو قیام سراسری و دریایی از خون و فاصله بین مردم شورشی ایران و این حاکمیت قرون وسطایی، کسی دیگر برای این نمایش مضحک و تکراری تحت نام «انتخابات»! تره خورد نمی‌کند.

 

تعارض یک ساختار مافیایی با انتخابات

امروز در ایران کمتر کسی است که نداند تمام این خیمه‌شب‌بازی و شعبده برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی است تا با حضور خود برای «سلطنت مطلقهٔ فقیه» مشروعیت ایجاد کنند؛ بنابراین نفس شرکت نامشروع است.

کمتر کسی است که نداند انتخاباتی در کار نیست. بازی رنگارنگ قدرت بین باندهای مافیایی است و «پدر خوانده» از قبل مشخص کرده که چه کسی باید گماشتهٔ او باشد. مگر از یک تفکر و ساختار مافیایی، انتخابات و توجه به رأی مردم درمی‌آید؟

«آیا یک جامعه متأثر از تفکرات مافیایی می‌تواند سیستم ساختاری و نظم رفتاری یک نظام دمکراتیک را بپذیرد؟ آیا جامعه معتاد به ارتباطات مافیایی و سرخوش از لذات حاصل از روابط باندی و قومی و قبیله‌ای و خویشاوندی، قادر و حاضر است این لذت و خلسه و رضامندی را ترک کند و به مکانیسم زیست اجتماعی سالم برگردد؟ آیا امیدی به رشد نهال دموکراسی و تحقق شایسته‌سالاری در سایه سنگین جامعه مافیاسالار هست؟» (روزنامه حکومتی آرمان. ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰)

 

آری، امروز کمتر کسی است که نداند ویترین جلویی نظام هر رنگی می‌تواند باشد ولی بازی قدرت در پستوی اندورنی نظام و در بیت خامنه‌ای انجام می‌شود و این یک نوع تقسیم قدرت و خیز باندها برای سهم‌ربایی بیشتر از غارت، دزدی و انحصار است.

کمتر کسی است که نداند تمام این ماجرا از ابتدا تا پایان مهندسی شده است؛ بنابراین مردم آن را بایکوت خواهند کرد و از هم‌اکنون کرده‌اند.

 

رأی سرخ سرنگونی

مشکل اول و آخر خامنه‌ای اکنون این است که این به‌اصطلاح انتخابات شرکت‌کننده و رأی دهنده ندارد.

«مردم حال و هوای انتخاباتی پیدا نکرده‌اند. تعارف را کنار بگذاریم؛ این رخوت نه محصول کرونا است و نه صرفاً به‌خاطر مشکلات اقتصادی است. مردم نسبت به امکان اعمالِ اراده خود از طریق صندوق رأی تردید پیدا کرده‌اند. این زنگ خطر است. نباید این مسأله را شوخی گرفت» (ابتکار. ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰).

مشکل اول و آخر خامنه‌ای این است که دیگر در ویترین چیدن این جنس‌های بنجل، نمی‌تواند برای دکان از رونق افتادهٔ او مشتری جلب کند. این تنها مشکل او نیست. مشکل دیگر او این است که حالا با حضور جلاد و شیاد و دوقطبی‌شدن انتخابات قلابی‌اش، فرصتهایی برای جرقه‌زدن قیام در جامعه‌یی مترصد برون‌ریزی خشم فرو خورده پیدا شود و کل ماجرا را عوض کند.

مردم اکنون راه‌حل را در بیرون از نظام و در براندازی تمامیت این حاکمیت می‌جویند و رأی خود را مدتهاست به صندوق ریخته‌اند. رأی سرخ آنها براندازی استبداد دینی است.

آنها بر خرابه‌های این نظم فرتوت و مافیاسالار، یک جمهوری دمکراتیک را با شاخصه‌های مدرن و تراز خواست‌های دیرینهٔ خود جستجو می‌کنند. «یک جمهوری بر اساس جدایی دین از دولت، که در آن حاکمیت و رأی جمهور مردم برقرار است».

انتخابات مردم با انتخابات خامنه‌ای فرق دارد؛ فرقی به اندازه براندازی استبداد و برقراری دمکراسی.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6a8cd412-c672-4b07-94b4-2aa250bfe4b3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات