728 x 90

اقیانوس نابسامانی‌ها و کشتی درهم‌شکسته خامنه‌ای

کشتی در هم شکسته خامنه‌ای
کشتی در هم شکسته خامنه‌ای

«یک بررسی اجمالی نشان می‌دهد در هیچ‌یک از ۵ قاره جهان تئوری وجود ندارد که به اندازه کشور ما اقیانوسی از انواع نابسامانی‌های اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی و دیگر انواع نابسامانی‌ها به‌عنوان دستمایه کار نوشتن مقالات و یادداشت‌های مطبوعاتی وجود دارد» (روزنامه حکومتی صمت۱۷اسفند۹۹).

سرمقاله نویسی که مقاله‌اش را با مشاهده اقیانوسی از تضادها، بحرانها و نابسامانیهای جاری در کشور آغاز کرده است، تنها به یکی از آنها نیم نگاهی انداخته است: رویکردها، اظهارنظرها، موضع‌گیری‌ها و عملکرد وزیر بهداشت و دستیاران او در ستاد مبارزه با کرونا.

وی می‌نویسد از روی همین یک قلم که از تردد روزانه یک ساکن کلان‌شهر تهران به دست آمده است، می‌توان تلفات و آسیبهای بر جان و روان مردم را شماره کرد. تازه این قطره‌ای از اقیانوس مشکلاتی است که مردم با آن روبه‌رو هستند و کارگزاران این رژیم هنری جز افزودن به آن را ندارند. وضعیت بسیار اسفبار رعایت پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاریهای اجتماعی در ایستگاهها و قطارهای مترو و شبکه اتوبوسرانی نتیجه ناهماهنگی‌های وحشتناکی است که در سیاست‌گذاریها و برنامه‌ریزیهای مربوط به‌نحوه جلوگیری از گسترش بیشتر ویروس کرونا و کاهش تلفات آن میان متولیان امر درمان و بهداشت کشور با سایر ارکان مدیریتی و اجرایی کشور به‌وضوح به چشم می‌خورد.

در رژیمی این فجایع به‌نحو آشکار اتفاق می‌افتد که رئیس جمهور آن از پشت شیشه اتومبیلش، چهره‌های خندان و حاکی از رضایت مردم اطرافش را مشاهده می‌کند! و آن را وقیحانه به عرض عموم هم می‌رساند. اما فقط کافی است که فرستادگان او سرزده وضعیت ایستگاهها و قطارهای خطوط مترو و فشردگی جمعیت در این مکانها را از نزدیک مشاهده کنند، آنگاه به‌خوبی می‌فهمند که شعاع قدرت برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیریها ضدکرونایی آنها حتی تا سطح دم و دستگاه مجموعه شهرداری تهران هم نمی‌رسد؛ و آنهایی که به عنوان کارگزاران اداره شهر، تنها در فکر گرفتن عوارض از این و آن هستند و بقیه بخشهای مربوطه هم به‌دنبال کیسه‌اندوزی از این شرایط مرگ بار حیات مردمند.

چشم‌انداز توسعه و داستان دوغ و دوشاب!

جالب این‌که وقتی کارگزاران و مهره‌های دور شده از قدرت و منزلت سابق به فکر ریشه‌یابی این حجم از مشکلات و بحرانها هستند یادشان می‌افتد که از اول انقلاب و به‌دست گرفتن قدرت، به امر پژوهش و تحقیق بهایی نداده‌اند! «و این‌که هیچ‌یک از شعارهای ما توسعه‌محور نبود اما در عوض شعارهای ایدئولوژیک زیادی سر دادیم. اما وقتی شکم مردم گرسنه است که نمی‌توان شعار ایدئولوژیک داد» (همان منبع).

تاسف می‌خورند که کار علمی در این کشور ارزشی ندارد. اغلب پایان‌نامه‌های دانشگاهی یا ساختگی است یا خریداری یا از حاصل کار دیگران کپی شده است. وقتی دوغ‌ و دوشاب با هم یکی شوند، پیامدش اقداماتی غیرعلمی و تصمیمات نادرستی است که مردم در حال له شدن زیر بار فشارهای سنگین اقتصادی را مچاله‌تر می‌کند.

روغن فروشی به قیمت جان مردم!

مثال روزمره این له‌شدگی تهیه و به دست آوردن یک بطری و حلب روغن خوراکی است که هر خانواری نیاز روزمره به آن دارد. در شرایطی که خبر موج چهارم کرونا در جامعه پیچیده است اما مردمان بی‌نوا مجبورند مانند واگنهای مترو و محیط اتوبوس‌ها ساعت ها در کنار همدیگر بایستند و نفس در نفس هم قرار بگیرند. آن‌هم برای روغنی که نسبت به سال گذشته بیش از ۱۰۰درصد گرانتر شده است.

«کارشناسان می‌گویند که عدم تخصیص به موقع ارز در ماه‌های گذشته و افزایش قاچاق کالا مهم‌ترین عوامل کمبود و گرانی این کالا در ماه‌های گذشته هستند. قیمت مصوب یک حلب روغن در حالی ۶۱هزار تومان اعلام شده که مردم ناچارند آنها را به قیمت‌های بالای ۱۲۰هزار تومان خریداری کنند» (بازار. ۱۷اسفند۹۹).

این در شرایطی است فریاد فقر و فلاکت در کشور سر به آسمان گذاشته است اما مهره‌های حکومتی سعی می‌کنند با حساب سازیها و آمارهای ساختگی شدت و حدت کمتری از آن را نشان دهند. اما به‌رغم این سفید سازیها و آمارهای پوشالی، باز هم رسانه‌های حکومتی از تناقض‌های سیاست‌گذاریهای تورم‌زا و فقر پرور با شعارهای تو خالی حکومتگران می‌گویند که کارگر ایرانی وضعیتش از هم طبقه‌ییهای خاورمیانه‌ای نیز پایین‌تر است. «طبق آخرین بررسیها در بین کشورهای خاورمیانه کارگران ایرانی جزو فقیرترین حقوق بگیران به حساب می‌آیند. حتی کشورهایی که کارگرانشان روزگاری در ایران کار می‌کردند امروز وضعیتشان از ایران بهتر است. در کشوری مانند ایران معیشت قشر زیادی از مردم دچار مشکل و قشر متوسط هر روز در حال آب رفتن است» (ابتکار. ۱۸اسفند۹۹).

کلاف سردرگم اقتصاد ایران کجاست؟

چند روز پیش خامنه‌ای ضمن آب دادن یک درخت، فرمان داد گرانی حل شود و شیوه آنرا هم توجه به حرف کارشناسان می‌دانست. بیچاره بد جوری خودش را به کوچه علی چپ زده است. مگر دیگر کارشناسی حکومتی مانده است که با استدلال و مدرک و آمار و اشاره و تلویح نگفته باشد که کار خرابی مملکت و هلاک خلق به دست بی‌کفایت سران نظام ولایت فقیه صورت می‌گیرد. دیگر با چه زبانی باید گفت؟ همین چند نمونه بالا مگر داده‌های کارشناسان حکومتی نیست؟

«شرایط از سال۱۳۹۷ تاکنون به‌گونه‌یی بوده که تکانه‌های اقتصادی، کشتی اقتصاد کشور را به یک دریای توفانی کشانده است. اگر نگاه اندکی به بازار کالا و خدمات داشته باشیم، متوجه سردرگمی اقتصاد در تصمیم‌گیریها و مواجهه با شرایط می‌شویم» (روزنامه حکومتی اخبار صنعت. ۱۸اسفند۹۹).

پنهان کردن ناکارآمدی با پول نفت

حرف آخر در مورد وضعیت بحرانی و ابر چالشهای رژیم آخوندی را علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی زده است. «وی ناکارآمدی را بزرگترین معضل جمهوری اسلامی ایران دانسته و اعتراف کرده که تاکنون تنها به‌زور درآمدهای نفتی این مشکل در دوره‌هایی که نظام اسلامی با کمبود منابع نفت روبه‌رو نبوده پوشانده یا جبران شده است. علی شمخانی این کارآمدی را کارآمدی نفتی خوانده که به‌گفته او در واقع نمایش کارآمدی است و ارزش خاصی ندارد» (رادیو فرانسه. ۱۸اسفند۹۹).

همه مشکلات ذکر شده در بالا، چند پیمانه کوچک از اقیانوس نابسامانیها و ابر چالشهای رژیمی است که با استبداد و سرکوب بی‌رحمانه مردم درصدد ادامه بقای ویرانگرانه خویش است؛ اما طوفانی در اقیانوس خشم مردم در حال وزیدن است و کشتی شکسته خامنه‌ای در سونامی امواج آن، به صخره‌ای کوبیده خواهد شد که ایرانیان کهن، ضحاک را در آن به بند کشیدند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0f4e7815-9cc2-4032-8f63-767c2b09439f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات