728 x 90

آب و هوا و خاک و آتش را به نابودی کشاندند

نابودی آب و هوا و خاک و آتش
نابودی آب و هوا و خاک و آتش

ایرانیان فرهیخته در دوره باستان به آب و خاک و باد و آتش حرمت می‌نهادند و برای حفظ و پایداری آنها کوشش‌های زیادی می‌کردند اما چهل سالی است که دیو ارتجاع و دشمن آب و خاک این سرزمین دیگر رمق و رونقی برای طبیعت این خطه باقی نگذاشته و حرث و نسل را به فنا کشانده است.

 

آب نداریم، تمام شد

نزدیک به یک دهه پیش یک استاد دانشگاه هشدار داده بود که دیگر زمان هشدار دادن به سر رسیده است! وی تأکید کرده بود که دیگر نیازی به ارائه آمار و اعداد عجیب و غریب نیست! این‌که بگوییم چه بر سر آب و چه بلایی بر سر اهالی این میهن آورده شد، کهنه شده است. مسئولان و متولیان حاکم بر کشور باید بپذیرند که آب را به تاراج برده‌اند...

«زمان هشدارها به سر رسید... آب تمام شد؛ به همین سادگی! باید ما و مسئولان بپذیریم که آب را تمام کردیم. آب این سرزمین و میراث آیندگان را چقدر سریع و غیرمسئولانه به تاراج و یغما بردیم» (پایگاه سیویلیکا۱۳۹۴).

 

نسل آینده پیشکش؛ امروز هم آب نداریم

همه شواهد و قرائن هم نشان می‌دهند که کار از کار گذشته است. متخصصان مربوطه اذعان می‌کنند که اقدامات نمایشی و سطحی دولتهای حاکم، وضعیت را بدتر کرده است: «زمانی ما نگران تأمین آب برای نسل‌های آینده بودیم اکنون برای نسل فعلی هم نگرانیم، برای همین سال جاری نگرانی داریم، با این مسیری که می‌رویم امیدی به اصلاح نیست. ». (ایلنا۱۳تیر۱۴۰۱).

یک نمونه آن هم از مدار خارج شدن سد اکباتان همدان است. ذخیره آب سد به انتها رسیده است و سد خشک می‌شود!

 

سد اکباتان همدان از مدار خارج می‌شود

«معاون مدیریت منابع آب گفت: «حجم ذخیره آب سد اکباتان همدان به حدود یک میلیون متر‌مکعب رسیده و پیش‌بینی می‌شود این سد در پایان هفته نخست شهریور خشک و از مدار خارج شود» (خبر آنلاین۳۱ مرداد ۱۴۰۱).

گفته می‌شود کدورت آب سد اکباتان نسبت به گذشته ۱۰برابر شده که این موضوع مشکلاتی را در زمینه شست و شوی فیلترهای تصفیه خانه ایجاد کرده است. گسترش «بحران آب» به استانهای مرکزی و پرآب ایران، از جمله همدان نمایانگر عمق فاجعه هدر دادن آب است.

 

فرسایش خاک در ایران، هفت برابر حد مجاز است

از چشمه‌ها و رودهای خشک شده ایران که بگذریم به خاک تفتیده و تشنه و فرسوده‌ای می‌رسیم که دیگر نای و توانی برای ثمردهی ندارد. بارها خوانده‌ایم که پوشش گیاهی اقلیم ما فقیر و فقیرتر شده است. حتی بارانهای سیل‌آسای ماه گذشته هم نتوانست آبی به لب تشنه خاک بچشاند و جز خرابی و مرگ به‌بار نیاورد. حالا مرتب گفته می‌شود که فرسایش خاک از حد و مرزهای هشدار هم گذشته است.

«کارشناس حفاظت خاک می‌گوید میزان فرسایش خاک در ایران با رقم متوسط سالانه ۱۶ تُن در هکتار به بیش از هفت برابر حد مجاز رسیده است. عرصه‌های منابع طبیعی نیز از نظر پوشش گیاهی فقیرند؛ موضوعی که روند فرسایش خاک را سریع‌تر می‌کند» (ایسنا۳۱مرداد۱۴۰۱)

متخصصان خاک می‌گویند به‌علت تغییر کاربری اراضی کشاورزی، تجاوز به حریم رودخانه‌ها و نبود طرح‌های جامع و عملی آبخیزداری و نداشتن برنامه‌های علمی و مناسب برای این شرایط، چنان فرسایش خاکی را موجب گردید که با اندک بارشی، وقوع سیل‌های ویرانگر ناگزیر می‌نماید. علاوه بر این‌که مسألهٔ لاینحل «فرو نشست» های پی‌درپی زمین در سراسر کشور و به‌خصوص مراکز شهری پرجمعیت، یک خطر عاجلی است که بی‌امان رها شده است.

 

«باد» هم بر باد رفته است

تاریخ این سرزمین نشان می‌دهد که استفاده از آسیابهای بادی قرنها پیش از میلاد رواج گسترده‌یی داشته است. سرزمین ما با دارا بودن ظرفیت بالایی از انرژیهای تجدیدپذیر به‌ویژه انرژی بادی، می‌توانست تأمین کننده بخش قابل توجهی از انرژی مورد نیاز مان باشد. استفاده از انرژیهای فسیلی قطعاً ضرر و زیان هنگفتی دارد و صرفه‌جویی در مصرف آن بسیار ضروری است. علاوه بر این بهره‌برداری از انرژی بادی در سرزمین محروم و باد خیزی مانند سیستان و بلوچستان، می‌توانست کمی از بار رنج و عقب‌ماندگی عامدانه این خطه ستم‌زده را بر زمین گذارد اما اینک از این انرژی استفاده نمی‌شود.

 

سهم انرژیهای نو، تنها یک درصد ظرفیت نیروگاهی

تحقیقات نشان می‌دهد متوسط ظرفیت نیروگاهی در جهان که از انرژی‌های تجدیدپذیر تأمین می‌شود، ۳۰درصد است اما در ایران تجدیدپذیرها تنها ۱درصد ظرفیت نیروگاهی کشور را در بر گرفته‌اند. یعنی این‌که حتی به هزار مگاوات هم نرسیده است.

«از۹۰۰ مگاوات نیروگاه انرژی تجدیدپذیر نصب شده در کشور، ۳۱۰ مگاوات مربوط به نیروگاههای بادی است. در ایران تجدیدپذیرها تنها یک درصد ظرفیت نیروگاهی کشور را در برگرفته‌اند» (ایسنا۱۰ آذر۱۴۰۰)

 

ایران وارد کننده نفت و گاز می‌شود!

اگر نفت و گاز و دیگر مشتقاتی که در زیر خاک‌های ایران قرار داشتند و با بدترین وسایل و تجهیزات و فن‌آوریهای قدیمی بیرون کشیده شدند تا خرج و مخارج دیکتاتوری مذهبی در ایران را تأمین کنند، نمادی از آتش بگیریم، این عنصر گرمابخش و مددکار، از دستان صاحبان اصلی‌اش یعنی مردم تحت ستم ایران خارج گردید و چنان به غارت و تاراج رفت که برای تأمین نیازهای داخلی می‌بایست آنها را نیز وارد کرد!

«به گفتهٔ کارشناسان، ایران بدترین الگوی مصرف انرژی در جهان را دارد و در صورت ادامه روند فعلی تا سال۱۴۱۱ نه تنها از فروش نفت و گاز درآمدی نخواهد داشت بلکه به وارد کننده آن تبدیل می‌شود» (سایت مدیران آهن۶تیر۱۴۰۱).

 

بیگانگان غارتگر به باد فنا می‌روند

این میزان غارت و تاراج منابع قابل تجدید و غیرقابل تجدید یک ملت به‌دست یک حکومت در تاریخ جهان بی‌سابقه است. آخر چطور می‌شود غیر از یک لشکر بیگانه که برای چپاول داراییهای یک ملت اسیر آمده است، این‌گونه با ثروت و سرمایه‌های نسل‌های حال وآینده، بازی کرد. بنابراین برای حفظ همه امکانات و ذخایر ساکنان ایران و جان و مال و شرافتشان، جز خروج سپاه سیاه دلان راهی نمانده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/14190f14-f8af-48a1-a14b-9f6b0f232a1d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات