هدف از طرح موضوع چیست؟
در گیر و دار حمله موشکی به آرامکو در عربستان و بازتاب منطقهیی و جهانی آن علیه نظام آخوندی و مزدوران نیابتیاش در یمن، ناگهان حسن روحانی فیل «ابتکار صلح هرمز» را از طرف رژیم آخوندی هوا کرد که سه هدف را برای پوشاندن این واقعه و برای تحتالشعاع قرار دادن آن به پیش ببرند:
ــ توجه و تمرکز منطقه و جهان را نسبت به واقعهٔ آرامکو که نظام را زیر ضرب برده بود، منحرف کنند.
ــ با تکیه بر محور اول، موضوع را وارونه جلوه دهند؛ مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی خواستار صلح و تأمین امنیت در خلیجفارس است!
ــ بهزعم خود فضای ایجاد شده علیه رژیم از جانب کشورهای خلیجفارس را خنثی کرده و توپ را به زمین این کشورها بیاندازند که گویی تنها راه امنیت خلیجفارس، اتحاد و ائتلاف با نظام ولایتفقیه است!
روحانی بر روی این بهاصطلاح «ابتکار» (بخوانید دجالگریِ عمروعاصیِ خاصالخاص آخوندی) خیلی حساب باز کرد. روحانی در حقیقت با این بالون تو خالی و با سر و صدای تبلیغاتی پیرامون آن به آمریکا برای شرکت در جلسهٔ سالانهٔ سازمان ملل رفت.
اقتضای طبیعت ولایتفقیه
پیش از پرداختن به بازتاب منطقهیی و جهانی نسبت به این بهاصطلاح «ابتکار»، باید یادآوری نمود که منطقه و جهان در چهار دههٔ گذشته همواره نعرهٔ جنگ و تجاوز و تهدید و صدور ارتجاع را از نظام آخوندی میشنید و شاهد جنایات ناشی از آنها بوده است. خمینی در جنگ خودش با عراق، چند سال پیشنهاد آتشبس و صلح از جانب سازمان ملل را نمیپذیرفت و هوای اشغال منطقه و قدس و دنیا را در سر داشت که آخر سر به یک جامزهر رضایت داد و آن دود و دمها با خفت و خواری بهسر آمد. این سیاست دجالگرانه که برای پوشاندن بحرانهای داخلی پیشه میشود، همراه با جنایات مستمر همواره در منطقه جریان داشته است. آخرین نمونهٔ آن موشکپرانی به آرامکو و انداختن آن بر گردن حوثیها است که آثار و خطرات آن علیه رژیم هنوز بارش را به زمین نگذاشته است.
آثار تغییر مختصات جامعه ایران، منطقه و جهان
حالا با توجه به چنین سابقهای از جنگافروزی و ترور و تجاوز، باید پرسید پس از آرامکو چه اتفاقی افتاده و سمت و سوی تعادلقوای منطقهیی و جهانی چه چرخش و دگرگونی مهمی علیه حاکمیت ولایتفقیه داشته است که روحانی از جانب خامنهای «ابتکار صلح هرمز» را رو میکند؟
در پاسخ به این پرسش مهم باید گفت که نظام ولایتفقیه علاوه بر بحران موجودیت که در داخل ایران با آن رو بهرو گشته است، پس از شلیک و تجاوز به آرامکو، در معرض یک حسابرسی مهم و استراتژیک منطقهیی و جهانی واقع شده است.
نظام آخوندی روی فعال شدن سیاست مذاکره با نقش محوری فرانسه، حسابها باز کرد. اما با شلیک موشک به آرامکو که نبض طلای سیاه در دنیا محسوب میشود، به ریسکی دست زد که پتانسیلش را از همان سیاست بحرانآفرینی در سه دههٔ پیش تغذیه کرد؛ اما واقعیت جامعه ایران، تغییر تعادلقوای منطقه و جهان در همان مختصات سه دههٔ پیشین نبود و نیست.
چه فکر کردند و چه شد!
واکنش منطقهیی و جهانی نسبت به تجاوز به آرامکو، موجب سیلیهای پیاپی بر بناگوش حاکمیت ولایتفقیه شد.
پیش از این واقعه هم بر اثر تجاوزات مستمر نظام آخوندی در خلیجفارس و تنگه هرمز، کشورهای امارات متحده عربی، عربستان، یمن و استرالیا به ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا علیه نظام پیوسته بودند.
در یک اقدام مهم خلاف مماشات پیشین، سه کشور آلمان و انگلستان و فرانسه بیانیه مشترک علیه تجاوز به آرامکو با تأکید بر نقش داشتن نظام آخوندی صادر کردند. این ضربه آنچنان سنگین بود که دستگاه تبلیغاتی آخوندی آن را «خیانت» تعبیر کرد. بیشک این بیانیه بر روی سیاست برجام اروپا با نظام آخوندی هم اثر مهم خواهد گذاشت. یک نمونهٴ آن موضعگیری آنگلا مرکل است که از تحریم علیه رژیم ایران حمایت کرد.
بالون تو خالی «ابتکار صلح هرمز» در منطقه هم ترکید و روحانی به کاهدان زد. بحرین آشکارا از این ائتلاف دوری جست. بیاعتبار بودن «طرح هرمز» حتی کشور تحتالحمایه نظام آخوندی را هم به واکنش واداشت؛ محمد علیالحکیم وزیر خارجه عراق در توئیترش نوشت: «بغداد فعلاً تصمیمی برای پیوستن به ائتلاف پیشنهادی ایران را در خلیجفارس ندارد».
مشت سنگین منطقه و دنیا
در دو سه سال گذشته همواره شاهد بودهایم که در نشستهای کشورهای اسلامی و عرب، هر گونه مذاکره و ارتباط با نظام آخوندی را مشروط پایان دادن رفتار ماجراجویانه از طرف رژیم آخوندی میدانستند. در بیانیههای صادر شده در این جلسات هم ادبیات و لفظ و لحن تقبیحکننده و محکومکننده نسبت به حاکمیت ولایتفقیه داشتهاند.
در جلسهٔ سالانهٔ سازمان ملل هم که روحانی «ابتکار صلح هرمز» را با دبدبه و کبکبه برده بود، هیچ واکنش قابل توجهی از جانب کشورهای جهان به آن داده نشد. در تمام انعکاسات جلسات سازمان ملل که در رسانههای جهان و بهطور خاص رسانههای نظام آخوندی گزارششده است، هیچ حمایت رسمی و علنی که وزن و اعتبار سیاسی داشته باشد، وجود ندارد. آنقدر این طرح با مشت سنگین منطقهیی و جهانی مواجه شد که روحانی وقتی به ایران برگشت، گله کرد که «در ورود به آمریکا نگاهی سرد وجود داشت که شبهه ایجاد شده بود که در توان یمنیها نبود به آرامکو حمله کنند».
حسابرسی از تجاوز به کانون طلای سیاه جهان ادامه دارد
مشاهده میشود که منطقه و جهان نه تنها هیچ حسابی روی این بهاصطلاح «ابتکار» باز نکرد و وقعی بر آن ننهاد، بلکه با تأکید و تمرکز بر نقش رژیم آخوندی در حمله به آرامکو، دنبال حسابرسی از نظام و تعیینتکلیف عواقب سنگین تجاوز به یکی از کانونهای طلای سیاه جهان است.