728 x 90

كنفرانس در سازمان ملل - ژنو,

کنفرانس در مقر سازمان ملل، حفاظت اشرف و التزامات ملل متحد با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت- قسمت اول

-

کنفرانس در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو 30 شهریور
کنفرانس در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو 30 شهریور
ژنو-۲۱سپتامبر۲۰۱۱ (۳۰شهریور۹۰)

میشل ژولی، دبیرکل بنیاد دانیل میتران
خانمها و آقایان
به‌عنوان دبیرکل بنیاد فرانسه ـ آزادی دانیل میتران به شما در این کنفرانس خوش‌آمد می‌گویم.

می‌خواهم به‌طور خاص از مهمان ویژه‌مان خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت تشکر کنم. ایشان برای دفاع از اشرف، به‌دعوت ما برای سفر به ژنو پاسخ دادند.

در ابتدا می‌خواستم در مورد حضور ۲شخصیت اروپایی که همیشه در صف مقدم کارزار گسترده بین‌المللی برای دفاع از اشرف هستند و با وجود برنامه بسیار سنگین‌شان در پارلمان اروپا به این پنل پیوستند، تأکید کنم: آقای آلخو ویدال کوآدراس و آقای استرون استیونسون.

همان‌طور که می‌دانید کمپ اشرف نزدیک به ۳۴۰۰ عضو اپوزیسیون اصلی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای داده است. امنیت و حفاظت جسمانی ساکنان این کمپ از دغدغه‌های خاطر «فرانس لیبرته» بنیاد دانیل میتران است که از چندین سال پیش تا‌کنون در آن با مقاومت ایران سهیم بوده است. در واقع خانم میتران نخستین شخصیتی بود که پس از کشتار ژوئیه ۲۰۰۹ اشرف به ژنو رفت و شخصاً با خانم ناوی پیلای کمیسر عالی ملاقات کرد تا نگرانیهای عمیق خود را در مورد احتمال قوی حملات خونین دیگر علیه اشرف در میان بگذارد.

همه ما می‌دانیم که رژیم ایران به‌شدت از عواقب و بازتابهای بهار عرب نگران است. این امر در مورد دولت عراق به ریاست نوری المالکی نیز که سرنوشت خود را به سرنوشت استبداد دینی حاکم بر ایران گره زده، صادق است. به همین دلیل است که بر بستن کمپ اشرف تا پایان سال جاری به هر وسیله ممکن اصرار می‌ورزد.

محاصره پزشکی که از ۸آوریل به قیمت از دست رفتن جان ۱۱تن با جراحتهای شدید انجامیده، شکنجه روانی با استفاده از ۳۰۰ بلندگوی قوی، ممانعت از ورود سوخت و استقرار وسایل ایجاد اختلال در مخابرات و ارتباطات نزدیکی کمپ همگی از علائم هشدار دهنده است.

بیانیه اخیر کمیساریای عالی که حق برخورداری از حفاظت و یک استاتو را برای ساکنان اشرف، به‌رسمیت می‌شناسد، پیشرفتی قابل ملاحظه به‌شمار می‌رود، اما هنوز یک تضمین کافی نیست.

لذا استقرار یک تیم دائم ناظران یونامی در اشرف و گشودن یک پرونده تحقیق بی‌طرفانه و شفاف از سوی دفتر کمیساریای عالی حقوق‌بشر که ما ۳سال پیش درخواست کرده بودیم، اقداماتی اکیداً ضروری هستند.

پیش از سپردن رشته کلام به سخنرانان، مایلم متنی را که خانم دانیل میتران چند روز پیش در بیمارستان تهیه کرده برای حضار بخوانم. عنوان متن نوشته او «حصارهای اشرف» است:
«در دوران اشغال فرانسه از سوی نازیها، ما هزاران جوان سرکوب شده، اسیر و خاموش بودیم که رویایمان ساختن آینده‌یی بود در یک اروپای بدون مرز که در آن هر کس بر حسب فرهنگ و زبان خود و درعین وفاداری و دلبستگی به سرزمین زادگاهش جایگاه حقه خویش را بیابد.

ما را در آن زمان تروریست می‌نامیدند. در همین دوران بود که من درک کردم که تنگ‌ترین و سخت و سیاه‌ترین حصارها، دیوارهای بتونی، سنگی یا آهنین زندانها نیست بلکه حصارهایی است که یک دیکتاتوری ما را به حمل آن درخودمان مجبور می‌کند، حصارهای تحقیر، وادادگی و فرسودگی، حصارهایی تحمیلی تا آن‌جا که همه چیزمان و حتی هویتمان را نفی کنیم.

برای اشرف همه گونه حصارهای تازه مجازی یا نامریی اختراع کرده‌اند. ابتدا حصار فراموشی، سپس حصار دروغ، بعد سکوت و بعد حصار ممنوعیت غذایی و بهداشتی. و نهایتاً حصارهای صوتی و دکلهای شنود و اخلال الکترونیک.

پیشرفتهای تکنولوژیک همواره قوه تخیل دژخیمان را تحریک کرده است. کشتن و زجرکش کردن، رها کردن مجروحان و ربودن گروگانهای بیگناه و بی‌دفاع.

چنین است که تصور می‌کنند می‌توانند به مقاومت یک خلق پایان دهند. اما در اشرف، امید به فوریت باز می‌گردد زیرا به‌رغم دیوارها و حصارها، تک‌تک آنان می‌دانند که هزاران تن از برادران و خواهران پناهنده‌شان در ۴گوشه جهان در این امید سهیم هستند و شما، مریم رجوی عزیز، اینجا آن امید را نمایندگی می‌کنید.

پس انرژی همراه با عشق به زندگی و رویای جهانی عادلانه که در آن صلح و امنیت برای تک‌تک افراد تضمین شده باشد، باز می‌گردد و آیا مضمون اصلی گردهمایی امروز ما چیزی جز اینست؟

دریک کمپ مسأله زنده ماندن به‌خاطر خود مطرح نیست، بلکه برای دیگران زیستن است. این مشابه فداکاری روزمره مادران است. ما همه این الگوی زیبا را که شقایق کوچولو در نامه‌اش به خانم پیلای تصویر کرده می‌شناسیم.

و اینست وجه تمایز دژخیم از قربانی، و زندانبان از زندانی: این آینده را تدارک می‌بیند درحالی که آن تلاش می‌کند حال را نابود کند. تدارک آینده، دوستان عزیز و نازنین اشرفی من، به بهای فداکاری شما به دست می‌آید، اما تنها این نیست: همه باید الگویی را که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم می‌کنید و پیام امیدی که با خونتان خطاب به بشریت می‌نویسید همواره مد نظر داشته باشند.

متشکرم.
رشته سخن را به خانم مریم رجوی می‌سپارم.

خانم مریم رجوی:
خانمها آقایان، آقای رئیس
با تشکر از همه شما،
لحظه خطیری است که این‌جا باشم، به‌خصوص پس از دستاوردهای مقاومت ایران که بدون حمایت شما امکانپذیر نبود.

از آن‌جا که در ساختمان ملل ‌متحد هستیم؛
اجازه بدهید به یاد بیاوریم ارزشهایی که این مکان نمایندگی می‌کند:
امید یک جهان برای حراست از حقوق‌بشر، صلح، دموکراسی و جلوگیری از نسل کشی.

جایی که از ۶۶سال پیش با هدف حفاظت از آرزوهای مردمی تأسیس شد که نیازمند امنیت و کرامت هستند و صدای کسانی که شنیده نمی‌شوند.

سؤال این است که با گسترش بهار عرب مردم منطقه، مسئولیت سازمان ملل ‌متحد چیست؟

موضوع بحث من طرح این سؤال حیاتی است که چرا سازمان ملل ‌متحد در ایفای مسئولیت اخلاقی و تاریخی خود در این چالشها، تعلل می‌کند؟

اما قبل از پاسخ دادن به این موضوعات، مایلم از سازمانهای برگزار کننده‌این اجلاس و توجه آنان به حقوق‌بشر ایران و موضوع مهم اشرف سپاسگزاری کنم.

هم‌چنین مایلم قدردانی خودم را از خانم میتران به‌عنوان بانوی اول بزرگ حقوق‌بشر که همواره پیشتاز دفاع از مردم و ساکنان اشرف بوده است، ابراز نمایم.

مقاومت ایران به دموکراسی، حقوق‌بشر و صلح و حق پناهندگی احترام زیادی می‌گذارد.

به روشنی دلیل وجود سازمان ملل متحد، حراست از این ارزشهاست

بیش از ۱۲۰هزار تن از اعضای این مقاومت برای حفاظت از همین ارزشها توسط فاشیسم مذهبی جان باختند.

و من یک آرزو دارم که روزی در وطنمان ایران، آزادی و دموکراسی و برابری و صلح و همزیستی برقرار شود، سرزمینی که در آن حاکمیت قانون، احترام به حقوق‌بشر و قانون بین‌المللی حاکم باشد.

یکشنبه گذشته، ملاها ۲۳تن را تنها در یک روز اعدام کردند.

ظرف ۸ماه، ۴۹۰تن اعدام شده‌اند.
اعتراضات به‌طور خشونت‌باری سرکوب می‌شوند.
اخیراً صدها تن به‌خاطر شرکت در اعتراضات مردمی ارومیه و تبریز در شمال غرب ایران، دستگیر شده‌اند.

زندانیان، به‌ویژه زندانیانی که اعضای خانواده‌شان ساکنان اشرف هستند، مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند و تا حد مرگ شکنجه می‌شوند.

با در نظر گرفتن همه این موارد، جای تأسف است که در اجلاس اخیر شورای حقوق‌بشر ملل متحد، کمیسر عالی حقوق‌بشر خانم ناوی پیلای، اشاره‌یی به موضوع نقض فاحش حقوق‌بشر در ایران نکرد.

تغییر اوضاع در خاورمیانه، سرنگونی دیکتاتورها، به‌وضوح خامنه‌ای را به این باور رسانده که باید سریعاً به سلاح اتمی دست یابد و موضع خود را در عراق، محکم کند.

هدف اصلی او سرکوب قیامها در ایران است که اشرف در کانون آن قرار دارد.

کمپ اشرف نقطه امید برای مردم ایران است و نمی‌تواند از قیامهای مردم ایران جدا شود.

پس از هر قیام در ایران، ملاها به اشرف حمله می‌کنند. ماه گذشته پروفسور ژان زیگلر، نایب‌رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق‌بشر ملل ‌متحد در همین جا گفت اشرف کانون تشعشع ارزشهای دموکراتیک است و مستمراً مشروعیت رژیم ملاها را از بین می‌برد.

بنابراین توطئه برای انهدام اشرف در ضدانسانی‌ترین شکل خود ادامه می‌یابد.

بیانیه کمیساریای عالی پناهندگی به تاریخ ۱۳سپتامبر درباره موقعیت حقوقی ساکنان اشرف، بر مسئولیت ملل متحد، هیأت مساعدت سازمان ملل در عراق (یونامی) و کمیسر عالی حقوق‌بشر خانم پیلای تأکید می‌کند.

کمیساریای عالی پناهندگان ساکنان اشرف را پناهجو اعلام کرده است. کمیساریا تصریح می‌کند «قانون بین‌الملل ایجاب می‌کند که آنها باید قادر باشند از حفاظت بنیادین امنیت و رفاه برخوردار باشند».

به‌علاوه، از دولت عراق می‌خواهد که ضرب الاجلش را برای بستن اشرف تمدید کند. این یک قدم بسیار لازم اما ناکافی است

با در نظر گرفتن عدم حاکمیت قانون و عدم احترام به حقوق بین‌الملل توسط دولت فعلی عراق، وظیفه مقدم و مسئولیت جامعه بین‌المللی است که از این نیازها در عمل حراست کند:
نخست ضروری است که دبیرکل ملل ‌متحد و یونامی به اقدامات عملی برای تضمین شناسایی بین‌المللی حفاظت اشرف دست بزنند. این از طریق دستورالعمل دبیرکل حاصل می‌شود.

اعلام اشرف به‌عنوان یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت دائمی ملل ‌متحد ضروری است

وی هم‌چنین باید دستور استقرار ناظران ملل ‌متحد در اشرف را صادر کند.

اگر تیم ناظران ملل ‌متحد پس از ژوئیه ۲۰۱۰ اشرف را ترک نکرده بود، کشتار ۸آوریل واقع نمی‌شد.

دوم، کمیساریای عالی پناهندگی برای ممانعت از حملات رژیم ایران و عوامل دست‌نشانده آن در عراق، موقعیت پناهندگی سیاسی همه ساکنان اشرف را به‌طور کامل به‌رسمیت بشناسد.

سوم، ایالات متحده باید در تأمین و تحقق حقوق و حفاظتهای تأکید شده در بیانیه کمیساریا مشارکت کند. مشخصاً آمریکا باید از نقض حقوق ساکنان اشرف توسط دولت عراق ممانعت کند. و در عین حال الزامات حفاظتی را برای انجام مأموریت هیأت ناظران ملل متحد، تأمین کند.

هم‌چنین می‌خواهم به دولت سوئیس به‌عنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو فراخوان بدهم تا به اقدامات عاجل جهت تضمین حفاظت ساکنان اشرف دست بزند.

در انتها، مایلم چند موضوع را که از زمان کشتار ۸آوریل حل‌ و فصل نشده است، با کمیساریای عالی حقوق‌بشر طرح کنم.

اگر تحقیقات مربوط به کشتار ۸آوریل که توسط خانم پیلای مورد تأکید قرار گرفته، تاکنون انجام شده بود، اکثر فشارهای ضدانسانی علیه ساکنان اشرف امروز صورت نمی‌گرفت.

ـ استفاده از ۳۰۰ بلندگو برای شکنجه روانی ساکنان اشرف
ـ احداث ایستگاه شنود و پارازیت و کنترل در اطراف کمپ اشرف
ـ محروم کردن مجروحان و بیماران از نیازهای درمانی
و بسیاری دیگر از این موارد، آیا اینها نقض اساسی حقوق‌بشر نیست؟

ضرب‌الاجل بستن کمپ اشرف پایان سال ۲۰۱۱ هشداری است برای کشتاری دیگر.

کمیساریای عالی حقوق‌بشر در مورد التیماتوم دولت عراق برای بستن اشرف، مطلقاً سکوت کرده است.

حتی در گزارش خود به شورای حقوق‌بشر در ماه ژوئن و سپتامبر ۲۰۱۱، کمیساریای عالی حقوق‌بشر هیچ اشاره‌یی به نقض حقوق‌بشر در ایران و اشرف نکرده است.

اکنون ۱۵۰روز است که ایرانیان و اعضای خانواده‌های ساکنان اشرف در برابر نهادهای ملل ‌متحد در ژنو تحصن کرده بر حفاظت بین‌المللی ساکنان اشرف پافشاری می‌کنند.

ما ایالات متحده، اتحادیه اروپا و هم‌چنین دولت سوئیس را فرا می‌خوانیم تا تحقق یک راه‌حل صلح‌آمیز و پایدار حفاظت ساکنان اشرف را تأمین کنند.

سکوت نسبت به اعدامها و شکنجه زندانیان سیاسی در ایران باید خاتمه یابد. درخواست مشخص مقاومت ایران ارجاع پرونده نقض حقوق‌بشر ایران به شورای امنیت ملل ‌متحد است.
از همه شما متشکرم.

آقای استرون استیونسون، رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا

ما به علت یک نگرانی مشترک بسیار بزرگ و عمیق برای ساکنان اشرف در این‌جا هستیم.

دیروز، وقتی که به این‌جا آمدم با یک خانم جوان صحبت کردم که در میان حضار است.

او به من گفت که خواهرش در اشرف است.
من گفتم که امیدوارم خواهر شما جزء مجروحان آن حمله دهشتناک وحشیانه و کشتار ۱۸ آوریل اشرف نباشد.

او گفت که خواهرش در اشرف توسط اسپری فشار بالا با آب جوش سوزانده شده بود.

من تا به‌حال نشنیده بودم که در آن‌جا چنین اتفاقی افتاده است.

بنابراین، وقتی که ۲۰۰۰ پرسنل نظامی با خودروهای زرهی به ۳۴۰۰تن ساکنان غیرمسلح حمله کردند و مانند شلیک به خرگوش، آنها را به ضرب گلوله بر زمین انداختند ، و وقتی که با زرهی از روی آنها عبور کرده و آنها را له کردند، و دختران را با آب‌پاشهای فشار قوی با آب جوش سوزاندند، آنها برای ضرب‌وجرح و حداکثر آسیب رساندن تا سر حد مرگ و برای کشتار به آن‌جا رفته بودند.

و در این رابطه هیچ ندامت و پشیمانی از سوی مالکی و دولت او ابراز نشده است.

من ۲هفته پس از کشتار، همراه با یک هیأت کوچک از پارلمان اروپا برای نکوهش و اعتراض به پرزیدنت طالبانی، وزیر امور خارجه زیباری، رئیس پارلمان النجیفی، و سران دولت عراق به بغداد رفتم. نوری مالکی به علت سفرش به کره جنوبی در آن‌جا حاضر نبود.

ما گفتیم این رفتار کاملاً غیرقابل‌قبول است. ما در اتحادیه اروپا سعی داریم به بازسازی عراق کمک کنیم و شما با کشتار شهروندان غیرمسلح به ما بازپرداخت می‌کنید.

همان‌طور که خانم رجوی مشخص نمود، گوترز کمیسر عالی پناهندگان از ۳۴۰۰ نفر ساکنان اشرف خواست که تقاضاهای پناهندگی سیاسی ارائه کنند و بلافاصله ۳۴۰۰ تقاضا نامه روی میزش قرار گرفت.

ظرفیت سازمان مجاهدین خلق را نباید دست‌کم گرفت. تمامی این افراد اکنون افراد حفاظت‌شده تحت قوانین بین‌المللی هستند.

نوری مالکی باید به این توجه کند که ما هرگونه خشونت و حمله علیه ساکنان اشرف را به هیچ‌وجه تحمل نخواهیم کرد.

زمان آن فرا رسیده که دفتر کمیساریای عالی حقوق‌بشر اقدام کند.

یک استراتژی مشترک از سوی ملل ‌متحد ضروریست.
در زمانی که کمیسیاریای پناهندگی مصاحبه‌های فردی خود را با این افراد انجام می‌دهد و مراحل ثبت‌نام آنها به پیش می‌رود، لازم است که از این افراد حفاظت کنیم.

ما باید پرچم آبی ملل ‌متحد را در کمپ اشرف به اهتزاز در آوریم زیرا این بیانگر همان موقعیتی است که آنها مشمول آن هستند.

تا زمانی که این سطح از حفاظت را برای آنها دریافت نکنیم جانشان در خطر خواهد بود.

امروز معاون وزیر امور خارجه عراق بیانیه وزارت‌خارجه عراق را که از سایت رسمی این وزارتخانه گرفته بود به من تحویل داد. این بیانیه حاکی از این است که عراق مصمم است تا قرارگاه اشرف را تا پایان سال جاری ببندد.

آنها از ابراز ندامت و پشیمانی در مورد آن‌چه که در ماه آوریل اتفاق افتاد بسیار فاصله دارند.

آنها به این ضرب‌الاجل مسخره، غیرقابل قبول، و غیرقابل حصول که باید ملغی شود، چسبیده‌اند.

ما نیازی به تهدید، ارعاب، و شکنجه‌های روانی که توسط بلندگوها در قرارگاه اشرف بر آنها اعمال می‌شود و خانم رجوی به آن اشاره کرد، نداریم.

خانمها و آقایان، من مدتی است که با این مسأله درگیر بوده‌ام، و ما انواع اطلاعات نادرست، و داستانها و دروغها را شنیده‌ایم.

در مواقع مختلف به من گفته شده که صبر کن این افراد تروریست هستند.

خوب، پرونده‌های مکرر در دادگاههای اروپا گفته‌اند که آنها تروریست نیستند و حالا دادگاه فدرال آمریکا در واشنگتن دی.سی گفته که آنها تروریست نیستند.

خانم هیلاری کلینتون، لطفاً به آن‌چه که دادگاهها به وزارت امور خارجه می‌گویند توجه کنید.

به ما بارها گفته شده که قراگاه اشرف و ساکنان آن بخشی از یک فرقه هستند.

این افراد بخشی از یک فرقه نیستند. آنها مبارزان راه آزادی هستند و می‌خواهند دموکراسی و آزادی را به کشورشان ایران بازگردانند.

اطلاعات دروغ و نادرست که سیاست ما را، این بار به سمت منفی و غلط سوق داده بود به پایان رسیده است.

زمان عمل فرا رسیده است.
قبل از هر چیز، این تهدید مسخره که اشرف تا آخر امسال پاکسازی می‌شود، باید لغو شود.

و بعدهم لازم است حفاظت اشرف تأمین شود و پرچم آبی‌سازمان ملل ‌متحد در کمپ اشرف نصب شود

دکتر آلخو ویدال کوآدراس، نایب‌رئیس پارلمان اروپا
متشکرم آقای رئیس.
خانم رئیس‌جمهور، خانمها، آقایان، دوستان گرامی، بسیار خوشوقتم که همزمان با بحث حقوق‌بشری جاری در سازمان ملل متحد، از من دعوت شده تا در اینجا حضور داشته باشم و درباره یکی از مهمترین مسائل انسانی در دنیای امروز به دفاع برخیزم که همان مسأله کمپ اشرف در عراق است. بررسی موضوع اشرف بررسی مسأله مهمی است، به ویژه در منطقه خاورمیانه که هر روزه انسانهای زیادی جان خود را به‌وسیله دیکتاتورها و تروریستها از دست می‌دهند. هم‌چنین به‌خصوص برای کسی که کشتار افراد بی‌گناه بدون در نظر گرفتن ملیت، دین، دیدگاههای سیاسی و یا نژادی به بخشی از چشم‌اندازش در منطقه تبدیل شده است.

اگر‌چه موضوع اشرف اهمیت فوق‌العاده دیگری دارد که من می‌خواهم بدان اشاره کنم. رژیم ایران آرزو دارد بتواند با هدایت کردن جنایت در اشرف، قیام ۸۰میلیون ایرانی را سرکوب نماید. این امر باعث زدودن منبع امید و انگیزه برای تعداد کثیری از ایرانیانی می‌شود که آرزو دارند در کشوری با فضای دموکراتیک و آزاد زندگی کنند. اما ملاهای حاکم بر تهران هدف بالاتری را نیز دنبال می‌کنند، آنان می‌خواهند با از بین بردن اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران مهمترین مانع فرهنگی و سیاسی در مقابل اسلام بنیادگرا را از میان بردارند.

در دنیای اسلام؛ هم‌اکنون شاهد رویارویی ۲نوع قرائت و تفسیر از اسلام هستیم. اولی اسلام خشونت طلب، واپسگرا و زن‌ستیز است که توسط ملایان در تهران ارائه می‌شود.

دیگری، اسلام بردبار، صلح‌طلب و حافظ حقوق انسانی است که توسط مقاومت ایران، خانم رجوی و ساکنان اشرف ارائه و عمل می‌شود. جان کلام این است که، سرکوب اشرف، زمینه را برای انجام جنایت در داخل ایران و صدور بنیادگرایی اسلامی در منطقه فراهم می‌کند. در مقابل، حفاظت از اشرف، به‌معنای دفاع از دموکراسی در این منطقه آشوب زده از جهان است.

۳سال پیش در اکتبر ۲۰۰۸ یک بازدید فراموش نشدنی از اشرف داشتم که با صدها تن از صحبت کردم و در آن‌جا به‌وضوح دریافتم که ساکنان این کمپ نمونه‌های برجسته ارزشهای اخلاقی و آرمانی مردم ایران و مورد احترام جامعه اسلامی هستند.

آن‌چه که در اشرف شاهدش بودم، یک مرجع اخلاقی و همبستگی و برادری بود. این جانمایه آن چیزی است که باعث شده تا ساکنان اشرف در مقابل همه فشارها در این سالها مقاومت نمایند. مطمئنم که هر بازدیدکننده دیگری از این کمپ نیز به نتیجه مشابه با این تجربه فراموش نشدنی من خواهد رسید.

من در اینجا نمی‌خواهم حرفهایی را تکرار کنم که متخصصان بین‌المللی برجسته به آن اشاره کرده‌اند یا موضوعاتی که سایر سخنرانان در صحبتهای خود خواهند گفت، تکرار کنم، بلکه مایلم از وقتی که در اختیارم گذاشته شده، استفاده کنم و ۳نکته را با شما در میان بگذارم.

اولین نکته این است، آن‌چه که خانم رجوی از سازمان ملل ‌متحد برای حفاظت اشرف درخواست می‌کند، در واقع امری واقعی و عملی است. کمیساریای عالی سازمان ملل ‌متحد در امور پناهندگان، چندی قبل گام مهم و مفیدی را در این زمینه برداشت و اکنون دبیرکل محترم، کمیساریای عالی و هیأت همیاری سازمان ملل در عراق باید با استقرار ناظران و انجام نظارت دائمی گام بعدی را بردارند.

بیانیه ۲۵نوامبر ۲۰۱۰ پارلمان اتحادیه اروپا که با رأی اکثریت اعضا به تصویب رسید، به این معناست که می‌گوید، من آن را برایتان می‌خوانم: نمایندگان عالی وزاری خارجه و سیاستهای امنیتی اتحادیه اروپا را فرا می‌خواند از سازمان ملل ‌متحد مصرانه بخواهند که حفاظت سریع برای اشرف را فراهم نماید.

در پی تصمیم اتخاذ شده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، ما نیز در اتحادیه اروپا با تمام توان کار می‌کنیم تا در امر استقرار ناظرین، تسهیلات لازم را فراهم کرده و از آن حمایت کنیم. حتی خانم رجوی اعلام کرده است که جامعه ایرانیان در سراسر جهان و خانواده‌های اشرفیان آماده‌اند تا هزینه‌های مربوط به حفاظت از این ناظران را بپردازند. این امر ظرفیت منحصربه‌فرد این مقاومت را نشان می‌دهد. هر چند باید در نظر داشته باشیم که همیشه برای مشکلات راه‌حلی وجود دارد.

اما مسأله در اینجا، بیش از آن که به‌عمل مربوط باشد، ناشی از سیاست است، یعنی مسأله این است که باید سیاسیونی را درون سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و در آمریکا پیدا کرد که بخواهند عملی را در این باره انجام دهند. به ویژه اتحادیه اروپا باید فشارهای سیاسی را بر دولت عراق وارد نماید تا این دولت خود را به بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان مقید بداند و تاریخ تعیین شده برای بستن اشرف را از میان بردارد.

نکته دومی که بیان می‌کنم این است که شخصاً با جنگ روانی و کارزار اهریمنی رژیم ایران علیه اشرف و مجاهدین آشنایی کامل دارم.

رژیم ایران سرمایه‌گذاری کلانی کرده است تا ما در اتحادیه اروپا از حمایت مقاومت ایران دست بکشیم. اما به‌رغم همه تلاشهایی که انجام داده است، ما این جنگ روانی را می‌شناسیم و در مقابل آن ایستادگی می‌کنیم.

باید بگویم که گاه مایه تأسف شدید من است که می‌شنوم در این باره انبوهی اطلاعات جعلی به سازمان ملل ‌متحد و نهادهای مرتبط با آن می‌رسد و مورد توجه قرار می‌گیرد. تاکنون ۵هیأت نمایندگی از اتحادیه اروپا به اشرف رفته‌اند و همه چیز را در آن‌جا مورد بازرسی قرار داده‌اند.

دوست و همکار خوب من، آقای پائولو کازاکا که تاکنون چندین هیأت نمایندگی را رهبری کرده است، گزارش مفیدی به چند زبان درباره اشرف منتشر نمود که به تمام سؤالات مرتبط با موضوع پاسخ می‌دهد. من به کمیساریای عالی سازمان ملل ‌متحد پیشنهاد می‌کنم که ترتیب اعزام یک هیأت را به اشرف بدهد تا با داشتن زمان کافی و به‌دقت به تمام جنبه‌های زندگی در آن‌جا بپردازد و سپس گزارش خود را بر اساس تحقیقات دسته اول منتشر نماید نه این‌که به گزارشهای ساختگی رژیم ایران اتکا کند.

سومین و آخرین نکته‌یی که مطرح می‌کنم این است که مقاومت ایران در اشرف شواهدی ارائه کرده‌اند از پایبندی به ارزشهای اخلاقی و سیاسی که ما در جهان دموکراتیک آنها را مبنای بنیادین ساختن یک جامعه آزاد می‌دانیم.

هنگامی که من برنامه ارائه شده از سوی رئیس‌جمهور رجوی درباره آینده کشورش را مطالعه می‌کنم، همواره به خود می‌گویم «من نیز کجا می‌توانم امضای خود را پای آن قرار دهم؟» به این دلیل که این دقیقاً همان چیزی است که ما در اروپا به آن اعتقاد داریم.

هیچ اختلافی متأسفانه، وجود ندارد. آمریکا و اتحادیه اروپا گاهی اوقات موانعی را در سر راه مقاومت ایران در اشرف ایجاد می‌نمایند. به‌عنوان یک اروپایی، وقتی به این فکر می‌کنم که چگونه به جای اطلاعات واقعی و بهره‌مندی از قانون، به این جنبش برچسب تروریستی می‌زنیم، عمیقاً متاسف می‌شوم.

وقتی که می‌بینم در عراق، کشوری که قرار بود آن را آزاد کنیم، آمریکا، افراد غیرمسلح و بدون دفاع در اشرف را در مقابل حمله مرگبار نیروهای نظامی تنها می‌گذارد. صادقانه می‌گویم که نمی‌توانم این تناقض را درک کنم.

ما نباید اجازه دهیم این جنایت بزرگ علیه حقوق‌بشر مجدداً تکرار شود. آینده‌ این منطقه و برقراری صلح و ثبات جهانی در آن عمیقاً به وجود تغییر ایران به دموکراسی واقعی بستگی دارد، جایی که در آن حاکمیت قانون، برابری حقوق زن و مرد، احترام به حقوق‌بشر، آزادی ادیان، اصول پایه‌یی باشند و مبنای روابط و رفتارها قرار گیرد.

ما باید با تمام قوا در این باره به پیش رویم و به مسئولیت خود در مورد حمایت از مقاومت دموکراتیک ایران و حفاظت از اشرف عمل کنیم.

این، آینده‌ایران و آینده منطقه خاورمیانه است، اما قبل از آن، این آینده ماست که در گرو آن است.

با سپاس از همه

میشل ژولی: حالا صحبت را به خانم نیومی سیسیلا توتو می‌دهم که اسمش قطعاً چیزهایی را به شما خواهد گفت.

نونتومبی توتو، مدافع حقوق‌بشر و مبارز ضدنژاد پرستی (فرزند اسقف توتو)

متشکرم آقای رئیس، متشکرم خانم رجوی، و از همه شما که این‌جا هستید متشکرم.

من امروز در کلاههای مختلف ظاهر می‌شوم. اولین کلاه به‌عنوان یک اهل آفریقای جنوبی که تحت آپارتاید بزرگ شده است. در آن روزها به‌عنوان یک انسان جوان، یکی از چیزهایی که خیلی به آن فکر می‌کردم و دوستان و خانواده‌ام از خودمان و از همدیگر می‌پرسیدیم این بود: وقتی ما این‌طور رنج می‌کشیم، بقیه جهان کجاست؟ آیا آنها مسأله‌شان نیست که برادران و خواهران ما دستگیر می‌شوند؟ آیا مسأله‌شان نیست که فرزندان ما در خیابانها کشته می‌شوند؟ آیا مسأله‌شان نیست که پدران و مادران ما از خانه اجدادیشان جابجا می‌شوند؟ جامعه بین‌المللی کجاست؟

امروز ما خود را در همان شرایط می‌بینیم که افراد کمپ اشرف همان سؤالات را از ما می‌کنند. کجا هستید؟ کجا هستید درحالی‌که ما رنج می‌کشیم؟ کجا هستید در حالی که ما کشته می‌شویم. کجا هستید درحالی‌که ما شب و روز مورد آزار قرار داریم، زنان ما از طریق بلندگوهایی که در اطراف کمپ هستند مورد توهین قرار می‌گیرند. جامعه جهانی کجاست که از حقوق‌بشر حمایت کند؟

من به‌عنوان یک آفریقای جنوبی در زمانی بزرگ شدم که دولت آپارتاید به لولوی غرب که در آن زمان کمونیسم بود توجه می‌کرد. و در نتیجه به قانونی که هرگونه انتقاد از آپارتاید را غیرقانونی می‌کرد، قانون سرکوب کمونیسم نام نهاد تا در غرب وقتی اهالی آفریقای جنوبی دستگیر یا محروم می‌شدند یا مجبور به فرار از کشور می‌شدند مورد سؤال قرار نگیرد.

و ما می‌دانیم رژیمهای سرکوبگر در سراسر جهان لولوی امروز را می‌شناسند: تروریسم. بنابراین اگر شما به اپوزیسیون‌تان برچسب تروریسم بزنید جهان سؤال نخواهد کرد که با مردمتان چکار می‌کنید. به این دلیل افراد کمپ اشرف برچسب تروریسم، خورده‌اند اگر‌چه تحقیق پشت تحقیق نشان داده است که این درست نیست. بنابراین من به‌عنوان کسی آمده‌ام که می‌گوید نمی‌خواهم بخشی از آن جهانی باشم که مورد سؤال قرار می‌گیرد «وقتی ما کشتار می‌شدیم شما کجا بودید؟ برای خاتمه رنج ما چه گفتید؟ برای حفاظت از خانواده‌های ما چکار کردید» ؟ ما حالا این فرصت را داریم که برای کمپ اشرف صحبت کنیم و روی دولتهایمان و سازمان ملل ‌متحد فشار بیاوریم تا افراد آن‌جا را محافظت کند. من می‌دانم کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان ملل ‌متحد خانم پیلای کسی است که مبارزه علیه سرکوب را می‌فهمد، نیاز به حفاظت در مقابل خشونت را می‌فهمد. می‌دانم او کسی است که قلبش در جای درستی است. و ما این‌جا هستیم که او را تشویق کنیم نه تنها قلبش را به تپش بیندازد بلکه کارهای کمیساریای عالی را برای حفاظت از افراد کمپ اشرف و فرستادن یک گروه ناظر جهت اطمینان از امنیت کمپ اشرف را انجام دهد.

من همین‌طور نقش شهروندی هم آفریقای جنوبی و هم آمریکا را دارم و می‌دانم نیروهای تحت فرماندهی ایالات متحده بودند که سلاح افراد کمپ اشرف را گرفتند و به آنها تضمین حفاظت دادند.

می‌دانیم که سپس آن حفاظت به دولت عراق تحویل داده شد و حفاظت تبدیل به حمله شد.

بنابراین من به‌عنوان کسی آمده‌ام که می‌گوید «من هم صدایی دارم»، تا بگویم «کشور دیگر من، وطن دیگر من، ما در مقابل افراد کمپ اشرف مسئولیت داریم».

و نهایتاً من با داشتن کلاه دختر توتو آمده‌ام. و این کلاهی است که من همه عمرم داشته‌ام که به فواید و هزینه‌های خودش می‌آید. امروز با این افتخار آمده‌ام که بیانیه‌یی از طرف پدرم برای این گردهمایی بخوانم.

و من نقل‌قول می‌کنم: «من در گذشته حمایت خودم را از افراد کمپ اشرف ابراز کرده‌ام. به آنها هم توسط ملل متحد، هم نیروی چند‌ملیتی به رهبری ایالات متحده در عراق موقعیت افراد حفاظت‌شده داده شد. از وقتی مسئولیت حفاظت آنها به ارتش عراق واگذار شد، این کمپ هم مورد آزار نیروهای رژیم ایران و هم مورد آزار نیروهای عراقی قرار گرفت. حملات و آزاری که بر ساکنان کمپ رفته است، در واقع نقض حقوق‌بشر هستند و لازم است که توسط همه افراد آزادی‌خواه محکوم شود. درست همین ماه، کمیساریای عالی پناهندگان ملل ‌متحد اعلام کرد که در نظر دارد تقاضاهای موقعیت پناهندگی ساکنان کمپ را در نظر بگیرد.

من از دولت عراق و جامعه بین‌المللی می‌خواهم به این روند احترام بگذارند و کاری کنند که امنیت و حفاظت برای ساکنان کمپ اشرف تضمین شود تا کمیساریا بتواند وظیفه‌اش را در یک محل امن انجام دهد. من دزموند توتو اسقف کیپ تاون هستم. ۲۰سپتامبر ۲۰۱۱. نیویورک.

میشل ژولی: اکنون از خانم مادلن ریس دبیرکل لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی دعوت می‌کنم صحبتهایشان را شروع کنند.

مادلین ریس، دبیرکل لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی

متشکرم که به من امکان صحبت می‌دهید و خوشوقتم از این بابت که حضار تعدادشان این اندازه زیاد است و هم‌چنین می‌بینم که سخنرانان متعددی این‌جا آمده‌اند تا درباره این موضوع بسیار با اهمیت صحبت کنند.

من صحبتم کوتاه خواهد بود زیرا لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی سالهاست از کمپ اشرف حمایت می‌کند.

من بر تعهد و فعالیت مستقیم تأکید می‌کنم چرا که ما مانند بسیاری از سازمانهای غیردولتی که در ژنو فعالیت دارند علاقمندیم ببینیم که سیستمها واقعاً کارآیی مؤثر داشته باشند. و باید بگویم که پس از شنیدن گفتگوها و سخنرانیها پیرامون مسأله کمپ اشرف به‌خصوص برخی اظهارات بسیار قوی از سوی پنل شرکت کننده، وضعیت طوری است که‌گویی ما این‌جا دریک ملاء سورئالیستی هستیم.

قضیه چیست؟
کمپ اشرف به نظر می‌رسد عملاً شاخصی شده برای اسکیزو فرنی سازمان ملل ‌متحد و کشورهای عضو آن. از یک طرف ما این‌جا در خانه حقوق‌بشر نشسته‌ایم، جایی‌که از حقوق‌بشر حفاظت‌شده است و جایی که مبتکر دکترینهای مسئولیت حفاظت و اصل حفاظت بین‌المللی است. و از طرف دیگر ۳۴۰۰تن را می‌بینیم که سلاحهای خود را تحویل داده و خواستار حفاظت بین‌المللی شده‌اند و به آنها گفته شده که حفاظتشان تأمین خواهد شد اما هم‌چنان نشسته‌اند تا کشتار بعدی به‌محض اتمام ضرب‌الاجل اخراج از کمپ اتفاق بیافتد.

راه‌حل این مسأله کدام است؟ راه‌حل عبارت پردازیهایی نیست که ما در راهروها و از کسانی می‌شنویم که در شورای حقوق‌بشر سخنرانی می‌کنند و همین طور عبارت پردازیهای شورای امنیت که به قدر کافی فعال نیست.

مسأله به‌وضوح اینست که چه باید کرد تا این سیستم فعال شود و ما به‌عنوان سازمانهای غیردولتی که در ژنو کار می‌کنیم چگونه می‌توانیم به فعال شدن سیستم کمک کنیم؟

روشن است تمام مسائلی که اعضای پنل از زاویه نقض حقوق‌بشر مطرح کردند باید مورد رسیدگی قرار گیرد و کسانی که این حقوق را نقض کرده‌اند باید حساب پس بدهند.

این سیستم برای آن ایجاد شده که همین کار را بکند، اما کجاست و چه می‌کند؟ چرا کاری نمی‌کند؟ این به منزله پیروزی سیاست بر حقوق بین‌الملل است و ما نمی‌توانیم چنین اجازه‌یی بدهیم در غیراین صورت حقوق بین‌الملل منتفی خواهد شد.

این را به‌عنوان یک اظهارنظر شخصی بگویم که من به دفعات به میان تظاهرکنندگان پشتیبان کمپ اشرف رفته‌ام که بسیار خوب سازماندهی شده‌اند، واقعاً عالی. آری ما قطعاً کاری خواهیم کرد اما یکی از مسائلی که تمام مدت با آن روبه‌رو می‌شویم اینست که مقادیری اطلاعات نادرست در گردش است. به من می‌گویند که اینها تروریست هستند، مرتکب جنایات جنگی شده‌اند، با زنان بدرفتاری می‌کنند و الی آخر. گویی وقتی پای حقوق‌بشر در میان است این‌گونه اتهامات اهمیتی دارد زیرا اصل جهانشمول بودن حقوق‌بشر شامل تک‌تک انسانها می‌شود و تازه اگر این حرفها واقعیت هم داشته باشد، باید درباره‌شان تحقیق می‌شد و اگر دلیل و مدرکی وجود می‌داشت تحت محاکمه قرار می‌گرفتند. پس این حرفها را کنار بگذاریم و بپردازیم به آن‌چه که باید درکادر تعهدات حقوق‌بشر بشود و هم‌چنین تعهدات به موجب حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه که کمیساریای عالی پناهندگان ملل ‌متحد برقرارکرده است. این نهاد به تأمین حفاظت و امنیت متعهد است اما به تنهایی از عهده‌این کار بر نمی‌آید پس اصل مسئولیت حفاظت ایجاب می‌کند که به ایالات متحده یعنی کشوری که بر دولت عراق نفوذ مستقیم دارد، گفته شود که باید از نفوذ خود در کادر تعهد قانونی بین‌المللی برای ممانعت از ارتکاب قتل‌عام استفاده کند. نه این‌که وقتی کار از کار گذشت برود و عراق را بمباران کند. مسئولیت حفاظت را این طور اعمال نمی‌کنند. وقتی که می‌دانیم این اتفاق اساساً نباید بیفتد.

آن‌چه ما به‌دنبال آن هستیم یافتن راه‌حلی مسالمت‌آمیز است بر پایه حقوق بین‌الملل با استناد به دکترینهایی که قبلاً ابتکار و اجرا شده و هم زمان طوری طرف مربوطه را تحت فشار سیاسی و محظور اخلاقی قرار دهیم که این اصول تحقق یابد و عملی شود. البته مشکل است. نباید مشکل باشد، اما هست. لیکن ما دست‌کم به این شفافیت و بیان واضح نیاز داریم.

من از تمام کسانی که در این سالن حضور دارند و در رابطه با شورای حقوق‌بشر و مکانیسمهای دیگر حقوق‌بشر کار می‌کنند دعوت می‌کنم تا فشار بیشتری بر شورای مزبور وارد کنیم برای آن‌که یک تیم ناظر از سوی کمیساریای عالی پناهندگان یا اتحادیه اروپا یا هر دو در امر حفاظت شرکت داده شوند و همین‌طور نماینده دبیرکل برای جلوگیری از کشتار زیرا تنها مسأله پیشگیری از کشتار مطرح نیست بلکه هدف جلوگیری از نقض فاحش و انبوهی حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه است. اگر راجع به پیشگیری جدی هستیم پس دست به کار شویم تا مکانیسمهای موجود را طوری فعال کنیم که مطمئن شویم چنان اتفاقی نخواهد افتاد.

پایدار باشید.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2f59b1d3-5c82-41c4-a5f3-1167b5541347"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات