باسلام و هزار تبریک به تکتک شما بهخاطر همه دستاوردها و قهرمانیهایتان در یکسال گذشته و همچنین دستاوردها و قهرمانیهای زنان و مردان بهپاخاسته ایران که در 8ماه گذشته کاخ ولایتفقیه را به لرزه انداخته و دنیایی را از خواب بیدار کردند
و با درود به قیام کنندگان 22بهمن 88 که نشان میدهند که مردم ایران مصمماند تا دیکتاتوری ولایتفقیه را سرنگون کنند.
و با درود به شهیدان از بهمن 57 تا بهمن 88
در گرماگرم قیامهای شعلهور که از مقابل زندان اوین در تهران تا شهر لار جاری و خروشان است، سالگرد انقلاب ضدسلطنتی را گرامی میداریم.
و با درود و احترام به راهگشایان و پیشوایان حقیقت حقیقی آن انقلاب بزرگ؛ حنیف نژاد، سعید محسن، بدیع زادگان جزنی، احمد زاده و پویان و زنان پیشتازی چون فاطمه امینی، مرضیه احمدی اسکویی و اعظم روحی آهنگران ستارگان تابناک انقلاب ایران
و سلام بر عاشورای مجادهدین بذرافشان قیامهای جوشان و بیپاپان
سلام بر مشعلداران مقاومت در تیرهترین شب جهل و ظلمت، خروشندگان قاطعترین «نه» تاریخ ایران به سرنوشت غدار که صدای قیامهای امروز است.
و سلام بر اشرف و موسی و یارانشان، که سنت فدا و قربانی برای نیل به آزادی یعنی راه و رسم مجاهدین را به اوج رساندند. قهرمانانی که به رژیم آخوندی و انحصارطلبی و استبداد آن با فدای مطلق و دست شستن از همه تعلقات خود پاسخ گفتند و در این مسیر ارزشهای انسانی تازهیی خلق کردند. سحر آورانی که در لحظه جاودانگی، سنگ بنای انقراض رژیم ولایت را استوار کردند.
انقلابی که 31سال پیش در 22بهمن به پیروزی رسید، برای آزادی و حاکمیت مردم بود. پیشتازان مجاهد و فدایی که اندیشه انقلاب و برهم زدن جزیره ثبات شاه را در میان جوانان و دانشجویان اشاعه دادند، و تودههای مردم که برای آن از خودگذشتگیها کردند، هرگز خواستار حاکمیت انحصاری آخوندهای خونآشام نبودند.
خمینی و همدستان او با خواستهای مردم ایران و سطح پیشرفت فرهنگی و سیاسی جامعه تناسبی نداشتند، از اینرو برای حفظ خود در قدرت، تمام کشور را در نسلکشی و صدور تروریزم فرو بردند.
به همین دلیل در این 31سال، جامعه ایران هیچ روزی آرام و در سکون و رضایت نبوده و هیچ وقت این رژیم را نپذیرفته است.
قیام امروز مردم ایران فوران همین نارضایتیهاست.
امروز هشت ماه از شروع قیام برای آزادی میهن اسیر در سراسر ایران میگذرد.
هشت ماهی که در آن جامعه ایران سیمای حقیقی خود و آنچه را که میتواند باشد نشان داد و ظرفیت شگرف خود برای دستیابی به آزادی و دمکراسی را بارز کرد.
در این هشت ماه، چند حقیقت اساسی به روشنی میدرخشد:
-اولین حقیقت این است که با قیامهای ایران، نسلی از زنان و جوانان برای کسب آزادی و برابری به میدان آمدند که دیگر از پای نخواهند نشست، نسلی پیشرو و بیباک که از افسون ارعاب و دجالیت رژیم خود را رها کرده و با تهور و از خودگذشتگی در برابر قوای سرکوب میایستد و از زندان و شکنجه باکی ندارد.
باند خامنهای از نسل قیام بیاندازه میترسد.
از جوانانی که در قیام روز عاشورای امسال کنترل چند خیابان در پایتخت را به دست گرفتند.
و از کسانی که شعار مجاهدان اشرفی را فریاد میکنند و راه و رسم آنها را پیروی میکنند.
-حقیقت دیگر، حضور چشمگیر زنان در قیامهاست:
زنان و دختران جوانی که در خطیرترین لحظههای قیام گروههایی از جوانان را هدایت میکنند یا سایرین را به پیوستن به تظاهرات برمیانگیزند.
زنانی که نیروی عمده اجتماعات شجاعانه در برابر زندان اویناند، زنانی که با برپایی اجتماعات در شنبههای هر هفته در پارک لاله تهران یا سایر نقاط، حیات و جوشش قیامها را حفظ میکنند و زنان دلیری که پایندگی این جنبش رو تضمین کرده و خواستهای آن را ارتقا بخشیدهاند.
درود به همه زنان شجاع ایران از دختران دانشجو و دانش آموز تا زنان معلم و استاد و کارگر و کارمند در سراسر ایران میفرستم. و درود به شما زنان اشرفی به به شما هزار زن پیشتاز در اشرف.
-سومین حقیقت آشکار این قیامها، سمتگیری و خواست قطعی جامعه ایران برای به زیر کشیدن تمامیت رژیم ولایتفقیه است.
بدون این خواست بنیادی، استمرار قیامها از هشت ماه پیش تا امروز ممکن نبود.
و دیدید که اعدام بیرحمانه دو تن از دستگیرشدگان نتوانست جامعه را مرعوب و متوقف کند این قیام انگیزه خود را از چشمانداز برپایی یک نظام دموکراتیک و پیشرفته به جای فاشیسم مذهبی میگیرد به همین دلیل ادامه خواهد داشت. این قیام نه با ولایتفقیه نه با قانون اساسی آن و نه با هیچ بخشی از این رژیم سرآشتی ندارد. این قیام بر آن است که برای از بین بردن ولایتفقیه تمام آن را از بین ببرد.
-حقیقیت دیگر این است که دیکتاتوری ولایتفقیه هر روز ناتوان تر میشود. همچنان که مسعود گفت «رژیم ولایت حالا دیگر گرگ کاغذی شده است»، از خطایی به خطایی بزرگتر میغلتد و از شکستی به شکستی وخیمتر. خامنهای از بستن شکاف مهلک پدید آمده درأس حکومتش عاجز است و رژیمش چنان پوسیده است که دیگر ظرفیت سود بردن از اظهار وفاداری باند مغلوب به قانون اساسی ولایت را هم ندارد. همچنین تخطئه مجاهدین و مقاومت ایران توسط آنها از گرفتاریهای انباشتهاش چیزی کم نمیکند.
اقتدار ولیفقیه کیفاً تنزل پیدا کرده و سمبلها و شعارها و دعاوی رژیم و ترفندهای سیاسی و دجالگری مذهبیاش که قوای رژیم رو بسیج میکرد یا باعث مصونیت حکومتش میشد، حالا به ضد خودش تبدیل شده است.
از هر طرف که نگاه کنیم، رژیم ولایت گرفتار فرسایش و انحطاط است و راهحلی ندارد.
بعد از قیام بزرگ روز عاشورا، باند خامنهای داستانسرایی در مورد انقلاب مخملی و جنگ نرم را کنار گذاشت و یک راست سراغ دشمن اصلی خودش یعنی مجاهدین و اشرف رفت
در بیدادگاهی که برای دستگیرشدگان قیام تشکیل شد، قاضیها و دادستانهای رژیم، بیش از هر چیز روی رابطه دستگیرشدگان با قرارگاه اشرف متمرکز بودند. هرگاه پای کمترین رابطهیی با مجاهدین یا هر رفت و آمدی به اشرف به میان میآمد، جامه چاک میدادند که این محاربه است.
آنها باز هم ماده 186 قانون مجازات ضداسلامی یا قانون هواداری مساوی است با اعدام را عنوان کردند تا شاید جوانهای ایران زمین را از رو آوردن به راه و رسم مجاهدین و نبرد برای به زیر کشیدن این رژیم بترسانند.
در بیرون بیدادگاهها، زندانیان سابق و هواداران مجاهدین، اعضای خانوادههای اشرفی و بسیاری دیگر را به جرم یک بار رفت و آمد به اشرف پیدرپی دستگیر کردند، و عدهیی از دستگیرشدگان را بهعنوان محارب به اعدام محکوم کردند تا شاید از اوجگیری قیام جلوگیری کنند.
اگر خواسته سرنگونی رژیم این همه در جامعه ایران رسوخ نکرده بود، سراپای رژیم این چنین از فعالیت هواداران مجاهدین به لرزه در نمیآمد.
اما شما ای اشرفیهای قهرمان؛
میدانید که سال گذشته در همین ایام خامنهای در دیدار علنی بیسابقهیی با مقامهای عراقی، خطاب به دولت این کشور دستور انهدام اشرف را صادر کرد. این آغاز کشاکش بزرگی بود که بخشی از قیام و رویارویی بزرگ مردم ایران در برابر رژیم را تشکیل میداد.
در دوازده ماه گذشته حمله و توطئه علیه اشرف بخشی از عملیات سرکوبگرانه رژیم علیه قیام و پایداری اشرفیها هم الگوی ایستادگی مردم و قیامآفرینان شد.
فشارهای رژیم و جریان وابستهاش در عراق انتها نداشته و ندارد، از محاصره، قطع دارو، سوخت، مواد غذایی، ممنوعیت ورود پزشکان، تا انواع دسیسههای اطلاعاتی و تروریستی تا یورش فاجعهبار با تیر و تبر و شلیک بیرحمانه و استفاده از هاموی و لودر.
حمله 6 و 7مرداد با شهادت یازده مجاهد قهرمان و جراحت صدها تن دیگر و آن مقاومت و جانفشانی شکوهمند در برابر تیر و تبر حماسه فروغ ایران را خلق کرد و توطئه خامنهای و مهرههای عراقی تحت امرش را به شکست کشانید.
36 گروگان اشرفی بعد از 72روز اعتصاب غذا و آن ایستادگی حماسی فاتحانه به اشرف بازگشتند.
و محاصره اشرف با کوه استقامت شما روبهرو شد و پایداری هفتساله رو به اوج رساند. حالا اگر چه محاصره ادامه دارد اما نخواهد توانست شعلههای پایداری و امید، کانون استراتژیکی نبرد و الهام بخش مبارزه زنان و جوانان ایران برای آزادی را از میان بردارد.
بله بدین ترتیب اشرف که در نقشه شوم رژیم ولایتفقیه میبایست ظرف چند هفته یا چند ماه منهدم میشد، الهام بخش و انگیزاننده قیامها شد. اشرف که میبایست براساس خواسته ولیفقیه ارتجاع تجزیه و پراکنده شود، محور همبستگی بیسابقه ایرانیان شد و انگیزه نیرومندی برای ابراز واکنش و موضعگیری دهها دولت جهان، ارگانهای مختلف ملل متحد، صدها گروه حقوقبشری و صدها کشیش و اسقف معروف در پنج قاره جهان.
اشرف در یک ساله گذشته یکی از بزرگترین شکستهای دوران حکومت خامنهای و یکی از بزرگترین پیروزیهای مقاومت را آفرید.
درود و سلام بر همه شما آفرینندگان این پیروزیهای بزرگ که کلید فتح و آزادی رو در دست دارید.
قیام خروشان امروز ایران از نارضایتی انباشته و انفجاری علیه ستم و سرکوب و غارتگری نیرو میگیرد. از درجه دو انگاشتن زنان ایران و پایمال کردن ابتداییترین حقوق انسانی آنها، از تضییع حقوق قومیتها و پیروان مذاهب، از فقر دردناک کارگران و کارمندان، از سرکوب و تحقیر جوانان، از اختناق ضدبشری حاکم و از این همه دستگیری و شکنجه و اعدام. با این همه این تنها دردها و جراحتها نیست که انگیزاننده قیام آزادیخواهانه کنونی است. این قیام همچنین برآمده از غنای فرهنگی و مبارزاتی جامعه ایران است که ارتجاع و بنیادگرایی رو در امالقرایش به زانو درآورده است.
با حماسههایی که هر کدام به راستی افتخار تاریخ ایران است.
با قیام سرخفام سی خرداد،
با عاشورای 19بهمن
با ایستادگی 30هزار زندانی مجاهد و مبارز قتل عام شده که به خمینی نه گفتند،
با حماسه فروغ جاودان،
با پایداری هفتساله اشرف
و با مقاومتی که سی سال است با فاشیسم مذهبی چنگ در چنگ است. همچنین با مشعلی فرا راهشان یعنی اشرف، الگوی پایداری و ایستادگی
با گنجینهیی از فداکاریها و پیشرفت انسانی و آرمانی که آمادگی تغییر در جامعه ایران را شکوفا کرده خواستها و شعارهایش را به پیشروترین هدفها ارتقا بخشیده است.
و بهخصوص با حضور مسعود در راهبری یک مبارزه بیامان علیه دیکتاتوری ولایتفقیه نه فقط فرمانده مراحل صعب و سخت این مبارزه بوده بلکه بهعنوان مربی و آموزگار و تئوریسینی توانا برای مقاومت در برابر پدیده بغرنج و پیچیده دیکتاتوری دینی و همچنین بهعنوان پیشکسوت و جلودار میدان فدا و صداقت در راه آرمان آزادی و حاکمیت مردمی عمل کرده است. به همین دلیل توانسته است چنین نسلی تربیت کند که حالا همگان شاهد خیرات و تأثیرات آن هستند.
همه هموطنانم رو به فشردهتر کردن صفوفشون و همبستگی هرچه عالیتر فرا میخوانم.
همبستگی برای به زیر کشیدن رژیم ولایتفقیه
و همبستگی برای برقراری یک جمهوری کثرت گرا مبتنی بر جدایی دین و دولت
و به دولتهای غرب میگویم به فریادهای مرگ بر اصل ولایتفقیه، که از چند صدمتری بیت خامنهای شنیده میشود، گوش کنید. آیا میخواهید همچنان با این رژیم تعامل و مبارزه کنید؟ اگر میخواهید به این سیاست عقبمانده ادامه بدهید، به خودتان مربوط است. در جهل مرکب ابدالدهر بمانید. اما تا آن جا که به ایران و مردم ایران برمیگردد، صفحه ارتجاع و استبداد و غارت و ویرانگری در حال ورق خوردن است. در ایران دوران تازهیی آغاز شده است. دوران پیشروی به سوی آزادی و دمکراسی و هیچ نیرویی در جهان نمیتواند آن را متوقف کند.
سرانجام خطاب من به ولیفقیه درمانده ارتجاع است.
به سردمدار رژیمی که نه در برابر پیشروی قیام مردم ایران و نه در قبال گسلهای درونی رژیمش هیچ برون رفتی ندارد.
به او میگوییم امروز دیگر جز آن که مانند شاه از قدرت دستبرداری و پایت را از روی گلوی مردم ایران برداری و ایران را ترک کنی، راهی نداری.
در هر حال اراده مردم ایران بر سرنگونی تمامیت رژیم ولایتفقیه تعلق گرفته است و چنین خواهد شد.
سلام بر شهیدان انقلاب ضد سلطنتی
سلام بر شهیدان 19بهمن عاشورای مجاهدین
و سلام بر شهدای حماسه سیاهکل
سلام بر شهیدان قیام سراسری
سلام بر زندانیان سیاسی
سلام بر اشرف و اشرفیها و اشرفنشانها
و سلام بر آزادی