728 x 90

شعله‌های آذر زبانه می‌کشند

تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه ملی به مناسبت روز 16آذر
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه ملی به مناسبت روز 16آذر
اعتراضات و سایر تحرکات اخیر دانشجویی پاسخ جدی بود به رژیم که سالیان با ارگانهای سرکوب مثل حراست و غیره در دانشگاهها با انواع ترفندها و اعمال سیاستهای کنترل و... تلاش می‌کرد دانشجویان و فضای دانشجویی را مرعوب و نهایتاً غیرسیاسی کند. ولی اعتراضات دانشجویی یکماهه اخیر نشان داد که به‌رغم سکوت نسبی و فضای به ظاهر آرام محیطهای دانشجویی در سالهای اخیر، دانشجویان به تضادها و مشکلات و معضلات اجتماعی هم‌چنان نگاهی فعال و توأم با احساس مسئولیت داشته و دارند.

رژیم تلاش کرد با سرکوب جنبش دانشجویی تأثیرات منفی خودش را در به انفعال کشاندن دانشجویان بگذارد اما از آنجا که جنبش دانشجویی جدا از مسائل و مشکلات خودش، متأثر از شرایط اجتماعی مثل فقر، فساد، بیکاری و سرکوب و... در جامعه است، بنابراین به‌موازات اعتراضات اجتماعی، دامنه اعتراضات و خیزشهای دانشجویان مجدداً بالا گرفته و به همه دانشگاههای کشور نیز کشیده شد.
بویژه که با شرایط سیاسی مساعدی نیز مواجه هستیم: از یکطرف طلسم‌شکستگی ولی‌فقیه نظام و از طرفی موقعیت به‌شدت متزلزل داخلی و بین‌المللی رژیم که دست باز همیشگی را در سرکوب از رژیم می‌گیرد.
کلا دستگاه سرکوب رژیم به‌دلیل همین تزلزل داخلی و بین‌المللی که ذکر شد و به‌خاطر این‌که اوضاع از دست در نرود و اعتراضات رادیکالیزه و قهرآمیز نشود، خیلی دست به عصا عمل می‌کند،
در اعتراضات دانشجویی چند روز اخیر نیز به‌خوبی فعال شدن این قشر اجتماعی را می‌توان مشاهده کرد. از اعتراضات دانشجویان صنعت نفت اهواز و آبادان که به‌رغم برخورد ضدبشری بستن درب خوابگاهها توسط رژیم و قطع کردن آب و برق و غذا و... . دانشجویان به اعتراض و تحصن خود ادامه دادند و جالب این‌که دانشجویان صنعت نفت اهواز ابراز همبستگی کرده و برای آنها غذا فرستادند. همین‌طور اعتراضات دانشجویی دانشگاه تهران که رو در روی مهره‌های اطلاعاتی و حراست دانشگاه و بی‌اعتنا به مزدوران و ترس از شناسایی شدن انجام می‌شد.

در این دور شعارهایی که داده می‌شد چپ تر و سیاسی‌تر و همه جانبه‌تر بود. شعارهایی مثل:
«تدبیر این وزارت علم است یا تجارت»، «با سنوات و وامها، شدیم برده بانکها» و «دانشجو آگاه است، با کارگر همراه است»، «تدبیر دولتمردان، ستم علیه زنان»، «مسکن و کار و درمان، آموزش رایگان، خواسته زحمتکشان» و «با تهدید، با احضار، ساکت نمی‌شیم این بار» «تشکل وابسته نمی‌خوایم، نمی‌خوایم»... خشم و اعتراض خود از رژیم آخوندی را اعلام کردند و بساط فریبکارانه‌یی را که رژیم برای مصادره روز دانشجو چیده بود، بر سر خودش خراب کردند.

اکنون با نگاهی به تئاتر شورایی دانشجویان که در تهران اجرا شد به‌خوبی می‌توان این تغییر فضا را چه بلحاظ شکستن فضای امنیتی دانشگاه و چه بلحاظ ارتقاء جنبش دانشجویی و قیام به مسئولیتهای تاریخی آن مشاهده کرد.

به این قطعه از تئاتر شورایی دانشجویان توجه کنید:
«بمن نگاه کنید جای گلوله‌ها را روی تنم نگاه کنید... چند حکم انضباطی به گردنم آویخته است؟ حضار عزیز، معرفی می‌کنم این منم کشته شده در کلاسهای درسی که حالا آرام در آنها نشسته‌ایم.
من خون پاشیده شده‌ام بر دیوارهای مسیر دانشگاه.
توفان سرد انقلاب فرهنگی چه جانها... .
من چهره زخمی تبعیضم
من پرت شده شبانه‌ام از بالکن دانشگاه که امروز لباسهای دانشجویی‌مان را بر فرازش آویزان می‌کنیم.
آیا صدای اسفند 57 را از گلوگاه من میشنوید؟ در کنار شما بودیم وقتی شما را دست بسته می‌بردند، آنجا که در هیاهوی انقلاب صدایتان خاموش می‌شد ما در آخرین سنگرمان دانشگاه با بیرق های شما جنگیدیم...

این تئاتر به‌خوبی و به زبانی ساده سرکوب و معضلات و مشکلات فزاینده را چه در دانشگاه و چه در کل جامعه در دیکتاتوری آخوندی به نمایش می‌گذارد.
در ابتدا با ذکر نمونه‌های سرفصلی، تاریخچه مبارزات دانشجویی و سرکوب وحشیانه این جنبش توسط رژیم را بیان کرده و خود را معرفی می‌کند:
ما صدای تاریخیم صدای کارگران و سرکوب شدگان
من را میشناسید؟ من امتداد صمدم تکرار و تکرار ماهی سیاه‌های کوچولو
و در ادامه به سرکوب زنان و کارگران و جنگ ضدمیهنی می‌پردازد:
آنگاه که شما آقایان فریاد می‌زدید یا روسری یا توسری و ما که شوهرانمان در جنگ و خون بودند... آیا رد اسید بر روی صورتم پیدا نیست؟
رانش زنان از کارخانه‌ها و... به کنج خانه‌ها - من چهره زخمی تبعیضم

همینطور نگاهی همه‌جانبه به مشکلات سراسری جامعه از جمله سرکوب و ملیتها دارد:
از همه جا تفنگها با چشمان کورشان ما را مینگریستند – از فراز برجهای نگهبانی قراولان فریاد می‌زدند کیست؟
از کردستان - بلوچستان - خوزستان
خاک در زمینهای کشاورزی ما به‌جای گندم سرطان می‌روید
از معدنچیان -کارگران - ماهیگیران انزلی
و باتون خوردن کارگران اراک – هفت تپه – آق دره - اسلامشهر

و نهایتاً این‌که:
اکنون چیزهای تازه آموخته‌ایم این‌که آسمان از نان آغاز می‌شود. این‌که عادلانه نیست که بعضی نان در بیاورند و بعضی نان بخورند.
ما چیزهای ساده می‌گوییم. این‌که می‌ارزد انسان زندگی کند و بمیرد به‌خاطر برابری و صلح
آری نمایشی علنی و بدون ترس از بگیر و ببند و ستاره‌دار شدن و پوشاندن چهره، با انبوهی بازیگر و تماشاچی که در تمام مدت نمایش کف زده و تشویق می‌کردند.

موضوع قابل‌توجه دیگر این‌که امسال رژیم تلاش می‌کرد مثل سالهای قبل روز دانشجو را به نفع خودش مصادره کند و به همین خاطر گله‌ای از مقامات مثل نمایندگان مجلس و فرماندهان سپاه و... را کاندید کرده بود تا در دانشگاههای سراسر کشور به‌مناسبت 16آذر سخنرانی کنند که وقتی واکنش دانشجویان سیستان بلوچستان را با روحانی و هم‌چنین با پزشکیان در دانشگاه موسوم به بهشتی و حاج بابایی در دانشگاه قم... را دید، عبرت گرفته و از خیر آن گذشت.

به بلایی که دانشجویان بر سر پزشکیان آوردند توجه کنید:
«پزشکیان نایب رئیس مجلس ارتجاع که خیلی هم ژست اپوزیسیون می‌گیرد و ادعای اصلاحات دارد، وقتی هم که دانشجویان او و همپالگیهایش را بی‌کفایت خواندند، ماهیت لومپنی خود را بروز داد و گفت: «شما بی‌کفایت هستید که به‌ این نمایندگان بی‌کفایت رأی دادید.» (1)

آری وقتی دانشجو و سایر اقشار جامعه اراده کنند می‌توانند و باید که بر جبر شرایط غلبه کرده و دشمن را با همه کبکبه و دبدبه‌اش و به‌رغم سرکوب وحشیانه‌اش به عقب رانده و اراده خلق را محقق کرد.
إذا الشعــب یومــا أراد الحیــاة فلا بـــد أن یستجیب القــدر
بنابراین با توجه به تاریخچه مبارزاتی دانشگاه و به‌ویژه در شرایط کنونی انتظار از دانشگاه و دانشجو این است که آن نقش و موقعیتی را که در گذشته به‌لحاظ تأثیرگذاری در فضای سیاسی ایران داشتند، باز یافته و برخلاف تمایل رژیم هم‌چنان نقش پیشتازانه خود را در رادیکالیزه کردن تحولات آینده با سمت و سوی سرنگونی ایفا کنند.

موفق باشید
م. ایمان
پانویس:
به‌نقل از سایت مجاهد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ec33151b-dab1-49f9-b8a6-87da21c6f9a9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات