دولت کویت، روز پنجشنبه 29تیر 96 دفتر رایزنی فرهنگی رژیم در کویت را بست و تعداد دیپلوماتهای رژیم در این کشور را کاهش داد. این اتفاق پس از آن روی داد که اعضای یک گروه 14نفره تروریستی که بهدلیل ارتباط با رژیم ایران محکوم شده بودند، از کویت به ایران گریختند. اعضای این گروه متهم به واردکردن مواد منفجره، تسلیحات و مهمات از ایران و استفاده از دستگاههای غیرقانونی استراق سمع بودند.
بهطور همزمان یک تیم از تروریستهای مزدور رژیم در بحرین و دو شهروند عربستانی به اتهام جاسوسی برای رژیم در عربستان در حال محاکمه هستند. به این ترتیب دخالتهای توطئهگرانهٴ رژیم بهعنوان پدر خوانده تروریسم در کشورهای منطقه، یک بار دیگر در کانون توجهات منطقهیی و بینالمللی قرار گرفته است.
کاهش سطح مناسبات کویت با رژیم، آخوندهای حاکم را بسیار نگران و سراسیمه کرده است، چرا که جدای از اهمیت خود کویت، این کشور برای رژیم کانالی بود برای ارتباط با کشورهای منطقه. مهمتر از آن، کویت از جمله کشورهایی بود که رژیم در تبلیغات خود مدعی بود بعد از عمان و قطر، از سیاستهای قاطع عربستان و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در رابطه با رژیم فاصله گرفته است. اما اکنون که این کشور هم از رژیم فاصله میگیرد و بهصورت تحقیرآمیزی دیپلوماتهای رژیم را بیرون میکند، بهمعنی تنگتر شدن حلقه انزوای منطقهیی رژیم است؛ بهخصوص که همزمان است با محاکمه مزدوران رژیم در عربستان و بحرین و همچنین فراخوان نخستوزیر یمن از شورای امنیت و سازمان ملل برای مقابله با دخالتهای رژیم در این کشور که طی آن، خواستار اقدامات بازدارنده علیه رژیم شده است.
اگر چه تشنج در روابط رژیم با کشورهای منطقه، سابقهیی دیرینه دارد و به اولین ماههای روی کار آمدن خمینی برمیگردد، اما اکنون موقعیت و شرایط سیاسی رژیم چه در منطقه و چه در جهان، جایگاه آن را در تعادلقوا بسیار تنزل داده است. کما اینکه هیچگاه دولتهای منطقه این چنین با صراحت علیه رژیم و دخالتهایش موضع نمیگرفتند و واکنش نشان نمیدادند. از جمله میبینیم یکی از مسائل کشورهای عرب منطقه با قطر این است که رابطهاش با رژیم را قطع کرده و به همسوییهایش با آن پایان دهد.
مهمتر اینکه بعد از تغییر دوران و پایان سیاست شکست خوردهٴ مماشات، سیاستهای جهانی نیز پشتیبان سیاستهای منطقهیی علیه رژیم شده است. کمااینکه در گزارش سالانهٴ وزارتخارجه آمریکا در مورد حقوقبشر که روز چهارشنبه (28تیر) منتشر شد دو فصل مستقل بهرژیم و اقدامات تروریستیاش اختصاص یافته است؛ علاوه بر آن در سایر فصلهای این گزارش نیز جابهجا بهرژیم اشاره شده و بر نقش آن بهعنوان دولت اصلی حامی تروریسم در جهان و بیثبات کننده امنیت کشورهای منطقه، مورد تأکید قرار گرفته است.
قابل توجه اینکه همان روز کاهش حضور دیپلوماتیک رژیم ایران در کویت (29تیر) همزمان بود با بیست و سومین سالگرد انفجار تروریستی مرکز آمیا در بوئنسآیرس پایتخت آرژانتین که در آن 85تن به قتل رسیدند؛ تحقیقات آلبرتو نیسمن قاضی شجاع آرژانتینی که جانش را بر سر آن گذاشت، نشان میدهد که این جنایت تروریستی توسط بالاترین مقامهای رژیم ایران، از جمله خود خامنهای، ولایتی، فلاحیان، محسن رضایی و پاسدار وحیدی دستور داده شده و طراحی گردیده و توسط حزبالشیطان لبنان، از بازوهای تروریستی رژیم، بهمرحله اجرا درآمده است. در ژانویه ۲۰۱۵، جسد گلوله خورده قاضی نیسمن در حالی در خانهاش به دست آمد که قرار بود او تنها ساعتهایی بعد از آن گزارش نهایی خود را در مورد بمب گذاری بهمجلس آرژانتین ارائه کند.
تحقیقات پیرامون این قتل، یک بار دیگر در مراسم بیست و سومین سالگرد انفجار «آمیا» در بوئنسآیرس مورد تأکید بالاترین مقامهای سیاسی این کشور قرار گرفت. تقارن معنیدار این سالگرد با اقدامات و توطئههای تروریستی رژیم در کشورهای منطقه، حاکی از آن است که رژیم نمیتواند از دخالتهای تروریستی خودش دست بردارد، گرچه آن قدر ضعیف است که در حالیکه حلقه انزوایش روز به روز تنگتر میشود ولی در عینحال تا این رژیم که سر پا ماندش به دخالتهای تروریستیاش مربوط به میشود، وجود دارد، منطقه و جهان به امنیت نخواهد رسید.
این که رژیم بهرغم آن که میداند اوضاع کنونی تا کجا برایش خطرناک است، اما باز هم به اقدامات و توطئههایی، نظیر فراری دادن تروریستها از کویت یا دخالت آشکار در بحرین یا سلاح فرستادن به یمن؛ از یک سو اهداف سیاسی مانند مرعوب کردن کشورهای منطقه و باجگیری از آنها و قدرتهای جهانی را دنبال میکند و از سوی دیگر اینگونه اقدامات، بروز ماهیت واقعی رژیم است و رژیم تا واپسین دم حیات خود نیز از آن دست برنخواهد داشت. کمااینکه سرکردگان سپاه از بیان علنی این مطلب ابایی ندارند که همسایگان باید از ما و قدرت ما حساب ببرند! و تئوریسینهای رژیم نیز از تروریسم بهعنوان نوع دیگری از قدرت، نام میبرند؛ اما با تغییر دوران، تروریسم که زمانی برای رژیم درآمدهای کلان مقطعی داشت، اکنون بر سر خود رژیم خراب شده و جز محکومیت بینالمللی و تنگتر شدن حلقه محاصره و انزوا بر گردنش، حاصل دیگری برای رژیم ندارد.
بهطور همزمان یک تیم از تروریستهای مزدور رژیم در بحرین و دو شهروند عربستانی به اتهام جاسوسی برای رژیم در عربستان در حال محاکمه هستند. به این ترتیب دخالتهای توطئهگرانهٴ رژیم بهعنوان پدر خوانده تروریسم در کشورهای منطقه، یک بار دیگر در کانون توجهات منطقهیی و بینالمللی قرار گرفته است.
کاهش سطح مناسبات کویت با رژیم، آخوندهای حاکم را بسیار نگران و سراسیمه کرده است، چرا که جدای از اهمیت خود کویت، این کشور برای رژیم کانالی بود برای ارتباط با کشورهای منطقه. مهمتر از آن، کویت از جمله کشورهایی بود که رژیم در تبلیغات خود مدعی بود بعد از عمان و قطر، از سیاستهای قاطع عربستان و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در رابطه با رژیم فاصله گرفته است. اما اکنون که این کشور هم از رژیم فاصله میگیرد و بهصورت تحقیرآمیزی دیپلوماتهای رژیم را بیرون میکند، بهمعنی تنگتر شدن حلقه انزوای منطقهیی رژیم است؛ بهخصوص که همزمان است با محاکمه مزدوران رژیم در عربستان و بحرین و همچنین فراخوان نخستوزیر یمن از شورای امنیت و سازمان ملل برای مقابله با دخالتهای رژیم در این کشور که طی آن، خواستار اقدامات بازدارنده علیه رژیم شده است.
اگر چه تشنج در روابط رژیم با کشورهای منطقه، سابقهیی دیرینه دارد و به اولین ماههای روی کار آمدن خمینی برمیگردد، اما اکنون موقعیت و شرایط سیاسی رژیم چه در منطقه و چه در جهان، جایگاه آن را در تعادلقوا بسیار تنزل داده است. کما اینکه هیچگاه دولتهای منطقه این چنین با صراحت علیه رژیم و دخالتهایش موضع نمیگرفتند و واکنش نشان نمیدادند. از جمله میبینیم یکی از مسائل کشورهای عرب منطقه با قطر این است که رابطهاش با رژیم را قطع کرده و به همسوییهایش با آن پایان دهد.
مهمتر اینکه بعد از تغییر دوران و پایان سیاست شکست خوردهٴ مماشات، سیاستهای جهانی نیز پشتیبان سیاستهای منطقهیی علیه رژیم شده است. کمااینکه در گزارش سالانهٴ وزارتخارجه آمریکا در مورد حقوقبشر که روز چهارشنبه (28تیر) منتشر شد دو فصل مستقل بهرژیم و اقدامات تروریستیاش اختصاص یافته است؛ علاوه بر آن در سایر فصلهای این گزارش نیز جابهجا بهرژیم اشاره شده و بر نقش آن بهعنوان دولت اصلی حامی تروریسم در جهان و بیثبات کننده امنیت کشورهای منطقه، مورد تأکید قرار گرفته است.
قابل توجه اینکه همان روز کاهش حضور دیپلوماتیک رژیم ایران در کویت (29تیر) همزمان بود با بیست و سومین سالگرد انفجار تروریستی مرکز آمیا در بوئنسآیرس پایتخت آرژانتین که در آن 85تن به قتل رسیدند؛ تحقیقات آلبرتو نیسمن قاضی شجاع آرژانتینی که جانش را بر سر آن گذاشت، نشان میدهد که این جنایت تروریستی توسط بالاترین مقامهای رژیم ایران، از جمله خود خامنهای، ولایتی، فلاحیان، محسن رضایی و پاسدار وحیدی دستور داده شده و طراحی گردیده و توسط حزبالشیطان لبنان، از بازوهای تروریستی رژیم، بهمرحله اجرا درآمده است. در ژانویه ۲۰۱۵، جسد گلوله خورده قاضی نیسمن در حالی در خانهاش به دست آمد که قرار بود او تنها ساعتهایی بعد از آن گزارش نهایی خود را در مورد بمب گذاری بهمجلس آرژانتین ارائه کند.
تحقیقات پیرامون این قتل، یک بار دیگر در مراسم بیست و سومین سالگرد انفجار «آمیا» در بوئنسآیرس مورد تأکید بالاترین مقامهای سیاسی این کشور قرار گرفت. تقارن معنیدار این سالگرد با اقدامات و توطئههای تروریستی رژیم در کشورهای منطقه، حاکی از آن است که رژیم نمیتواند از دخالتهای تروریستی خودش دست بردارد، گرچه آن قدر ضعیف است که در حالیکه حلقه انزوایش روز به روز تنگتر میشود ولی در عینحال تا این رژیم که سر پا ماندش به دخالتهای تروریستیاش مربوط به میشود، وجود دارد، منطقه و جهان به امنیت نخواهد رسید.
این که رژیم بهرغم آن که میداند اوضاع کنونی تا کجا برایش خطرناک است، اما باز هم به اقدامات و توطئههایی، نظیر فراری دادن تروریستها از کویت یا دخالت آشکار در بحرین یا سلاح فرستادن به یمن؛ از یک سو اهداف سیاسی مانند مرعوب کردن کشورهای منطقه و باجگیری از آنها و قدرتهای جهانی را دنبال میکند و از سوی دیگر اینگونه اقدامات، بروز ماهیت واقعی رژیم است و رژیم تا واپسین دم حیات خود نیز از آن دست برنخواهد داشت. کمااینکه سرکردگان سپاه از بیان علنی این مطلب ابایی ندارند که همسایگان باید از ما و قدرت ما حساب ببرند! و تئوریسینهای رژیم نیز از تروریسم بهعنوان نوع دیگری از قدرت، نام میبرند؛ اما با تغییر دوران، تروریسم که زمانی برای رژیم درآمدهای کلان مقطعی داشت، اکنون بر سر خود رژیم خراب شده و جز محکومیت بینالمللی و تنگتر شدن حلقه محاصره و انزوا بر گردنش، حاصل دیگری برای رژیم ندارد.