ابـرها پـل زدهاند
بر سر شاخهی خورشید و ابر
جرئت چیدن سیب یک عشق
شیشة حوصله را میشکند...
بر سر شاخهی خورشید و ابر
جرئت چیدن سیب یک عشق
شیشة حوصله را میشکند...
باد گیجِ پشت پنجره
در پر و بال هوا میپیچد...
ـ وقت پروردن فکر
وقت گشتن پی چیزی
گمشده در پشت
سالهای ابری... ـ
در پر و بال هوا میپیچد...
ـ وقت پروردن فکر
وقت گشتن پی چیزی
گمشده در پشت
سالهای ابری... ـ
وقت نو کردن سال
به تو اندیشیدن:
دست بردن تا سر شاخهی پاسخ به بهار
جرئت روئیدن
نعرة لاله شدن
بانگ شیپور بنفشه
ارثیه بردن از این ساز و نوا و واژه.
به تو اندیشیدن:
دست بردن تا سر شاخهی پاسخ به بهار
جرئت روئیدن
نعرة لاله شدن
بانگ شیپور بنفشه
ارثیه بردن از این ساز و نوا و واژه.
وقت نو کردن سال
به تو اندیشیدن
سفر یک واژه:
پیش اندیشهی قرن میهن
روی پرهای امید مردم
در شکوه باغ آیینة شعر.
به تو اندیشیدن
سفر یک واژه:
پیش اندیشهی قرن میهن
روی پرهای امید مردم
در شکوه باغ آیینة شعر.
در پر و بال هوا
بر سر شاخهی خورشید و ابر
جرئت عشق تو
شیشهی حوصلهام میشکند...
وقت نو کردن سال
وقت آمیختگی با تو و رؤیای تو
بر سر وعدة نوروز و بهار
با توأم
عشق من: آزادی... !
بر سر شاخهی خورشید و ابر
جرئت عشق تو
شیشهی حوصلهام میشکند...
وقت نو کردن سال
وقت آمیختگی با تو و رؤیای تو
بر سر وعدة نوروز و بهار
با توأم
عشق من: آزادی... !
27 اسفند 95
س.ع.نسیم.
س.ع.نسیم.