این هفته یکی از مهمترین موضوعات در رابطه با زندانیان سیاسی این بود که هزاران معلم و بازنشسته فرهنگی در تظاهرات سراسری خود خواستار آزادی زندانیان سیاسی، از جمله زندانیان سیاسی معلم شدند.
اهمیت این موضوع از آن جهت بود که رژیم آخوندی اساساً منکر وجود زندانی سیاسی است، و اسم این زندانیان را زندانی امنیتی میگذارد، اما وقتی دهها هزار نفر شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردند میدهند، معنایش این است که اولاً تبلیغاتش علیه زندانیان سیاسی هیچ اثری نداشته، ثانیا دستگیری و به زندان انداختن فعالان سیاسی و مبارز به زندان، نه تنها مردم را مرعوب نکرده، بلکه بیشتر از قبل نامشروع بودن رژیم و پوشالی بودن دستگاه سرکوبش را برای مردم برجسته کرده است. بنابراین شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد چه زمانی که در دانشگاهها، چه در تظاهراتهای معلمان یا کارگران داده میشود، شعار بسیار مهم و ارزندهایست.
این هفته همچنین روز جهانی زن را داشتیم و دو زندانی سیاسی با پیامهایی این روز را گرامیداشتند، ابوالحسن فولادوند از زندان گوهردشت نوشت: ”در حالی روز جهانی زن را گرامی میداریم که رد پای رژیم ضدبشری و زنستیز آخوندی در تمامی 38سال گذشته با ستم مضاعف در حق زنان میهنم بیش از هر ظلم و ستم دیگری خودنمایی میکند. اگر زنان و دختران آگاه ایرانی نسبت به جنایات رژیم آخوندی اعتراض کنند توسط قصابان اطلاعات سلاخی شده و یا به زندان و زنجیر کشیده میشوند
دور نیست تا زمانی فرا برسد که بقول رئیسجمهور مقاومت، خانم مریم رجوی، این رژیم درهمشکسته ضربه نهایی را از همان جایی دریافت کند که اصلاً فکرش را هم نمیکرده و به حساب نمیآورده! یعنی شیرزنان ایرانی“
همچنین خالد حردانی زندانی سیاسی دیگری از زندن گوهردشت در پیام خودش بهمناسبت روز جهانی زن نوشت: ” مقاومت زنان ایران در برابر زندان، شلاق و شکنجه و اعدام، بهعنوان یک نیروی محرکه و تغییر اساسی در برابر سیاستهای زنستیزی رژیم آخوندی قابل احترام بوده و میبایست شجاعت زنان را ستود و به آن درود فرستاد، کنار آنان ایستاد تا به خواستههای خود مبنی بر آنچه که در اعلامیه جهانی حقوقبشر تأکید شده است، برسند“.
در اقدامي ديگر جلادان خامنهای در زندان زابل، استفاده از کاغذ و قلم را برای زندانی سیاسی ارژنگ داوودی که بهحالت تبعید در این زندان بهسر میبرد منع کردند. سرکرده حفاظت اطلاعات رژیم در این زندان مزدوری به نام غلامرضا رضایی است که با یورش به سلول این زندانی سیاسی همه اقلام کاغذ و قلم و کارت تلفن را با خود برده است. با اینهمه سایر زندانیان تلاش کردهاند به زندانیان سیاسی کاغذ و قلم برسانند، بهطوری که همین سرکرده زندان سراسیمه وارد بند شده و از زندانیان عادی میپرسیده که چه کسی کاغذ و قلم به زندانیان سیاسی داده است.
در زندان گوهردشت کرج هم نیروهای گارد ویژه این زندان با حمله به سالن 11 بند 4 علاوه بر بهم ریختن وسایل زندانیان، به ضربوشتم زندانیان پرداختند و در نتیجه پنج زندانی بر اثر شدت جراحات وارده، روانه بهداری زندان گوهردشت شدند. با اینهمه باز هم نتوانستند جو رعب مورد نیازشان را حاکم کنند. یکی از زندانیان گفت: ”هر چه از این وحشیگریها کنند، نمیتوانند ذرهیی از عزم ما برای ایستادگی را کم کنند.
اهمیت این موضوع از آن جهت بود که رژیم آخوندی اساساً منکر وجود زندانی سیاسی است، و اسم این زندانیان را زندانی امنیتی میگذارد، اما وقتی دهها هزار نفر شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردند میدهند، معنایش این است که اولاً تبلیغاتش علیه زندانیان سیاسی هیچ اثری نداشته، ثانیا دستگیری و به زندان انداختن فعالان سیاسی و مبارز به زندان، نه تنها مردم را مرعوب نکرده، بلکه بیشتر از قبل نامشروع بودن رژیم و پوشالی بودن دستگاه سرکوبش را برای مردم برجسته کرده است. بنابراین شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد چه زمانی که در دانشگاهها، چه در تظاهراتهای معلمان یا کارگران داده میشود، شعار بسیار مهم و ارزندهایست.
این هفته همچنین روز جهانی زن را داشتیم و دو زندانی سیاسی با پیامهایی این روز را گرامیداشتند، ابوالحسن فولادوند از زندان گوهردشت نوشت: ”در حالی روز جهانی زن را گرامی میداریم که رد پای رژیم ضدبشری و زنستیز آخوندی در تمامی 38سال گذشته با ستم مضاعف در حق زنان میهنم بیش از هر ظلم و ستم دیگری خودنمایی میکند. اگر زنان و دختران آگاه ایرانی نسبت به جنایات رژیم آخوندی اعتراض کنند توسط قصابان اطلاعات سلاخی شده و یا به زندان و زنجیر کشیده میشوند
دور نیست تا زمانی فرا برسد که بقول رئیسجمهور مقاومت، خانم مریم رجوی، این رژیم درهمشکسته ضربه نهایی را از همان جایی دریافت کند که اصلاً فکرش را هم نمیکرده و به حساب نمیآورده! یعنی شیرزنان ایرانی“
همچنین خالد حردانی زندانی سیاسی دیگری از زندن گوهردشت در پیام خودش بهمناسبت روز جهانی زن نوشت: ” مقاومت زنان ایران در برابر زندان، شلاق و شکنجه و اعدام، بهعنوان یک نیروی محرکه و تغییر اساسی در برابر سیاستهای زنستیزی رژیم آخوندی قابل احترام بوده و میبایست شجاعت زنان را ستود و به آن درود فرستاد، کنار آنان ایستاد تا به خواستههای خود مبنی بر آنچه که در اعلامیه جهانی حقوقبشر تأکید شده است، برسند“.
در اقدامي ديگر جلادان خامنهای در زندان زابل، استفاده از کاغذ و قلم را برای زندانی سیاسی ارژنگ داوودی که بهحالت تبعید در این زندان بهسر میبرد منع کردند. سرکرده حفاظت اطلاعات رژیم در این زندان مزدوری به نام غلامرضا رضایی است که با یورش به سلول این زندانی سیاسی همه اقلام کاغذ و قلم و کارت تلفن را با خود برده است. با اینهمه سایر زندانیان تلاش کردهاند به زندانیان سیاسی کاغذ و قلم برسانند، بهطوری که همین سرکرده زندان سراسیمه وارد بند شده و از زندانیان عادی میپرسیده که چه کسی کاغذ و قلم به زندانیان سیاسی داده است.
در زندان گوهردشت کرج هم نیروهای گارد ویژه این زندان با حمله به سالن 11 بند 4 علاوه بر بهم ریختن وسایل زندانیان، به ضربوشتم زندانیان پرداختند و در نتیجه پنج زندانی بر اثر شدت جراحات وارده، روانه بهداری زندان گوهردشت شدند. با اینهمه باز هم نتوانستند جو رعب مورد نیازشان را حاکم کنند. یکی از زندانیان گفت: ”هر چه از این وحشیگریها کنند، نمیتوانند ذرهیی از عزم ما برای ایستادگی را کم کنند.