در عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی، به ندرت تصویری کاملی از آنچه که در کنفرانس مونیخ بر رژیم گذشته است درج شده، در برخی از تیترها تأکیدهای بر ضرورت عقبنشینی و دست کشیدن از دخالت نظامی بهصورت غیرمستقیم مطرح شده است، بهرغم سکوت خبری در خلال عنوانها تشدید فشارها بر رژیم و انزوای جهانی و منطقهییاش در میان صفحات اول روزنامهها بارز شده است:
آرمان: ظریف: مسائل منطقهای باگفتگو قابل حل است
آفتاب یزد: ظریف: باید مسائل منطقهیی را باگفتگو حل کرد
ابرار: لاورف و تیلرسون درباره توافق هسته ایگفتگو کردند
ابرار: ظریف: مسائل منطقهای را باید باگفتگو حل کرد
ابتکار: علی لاریجانی: از مذاکرات بدون پیششرط با عربستان استقبال میکنیم
ابتکار: سخنگوی وزارتخارجه مطرح کرد: اظهارات مقام ترکیه در مونیخ غیرسازنده بود
اعتماد: نطق دیپلوماتیک ظریف، زبان تند چاووش اوغلو- الجبیر
جهان صنعت: وزیر خارجه: احترام بهترین راه برای تعامل با ایران است
جهان صنعت: کنفرانس امنیتی مونیخ به پایان رسید؛ همدستی عربستان و اسراییل علیه ایران
جمهوری اسلامی: در کنفرانس امنیتی مونیخ مطرح شد، پیشنهاد ایران برای تشکیل مجمع گفتگوهای منطقه ای
رسالت: ظریف: ماجراجوییهای آمریکا عامل بیثباتی منطقه
جوان: موضع هماهنگ ترکی-عربی- اسراییلی علیه مصالحه جویی ظریف
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در واکنش به فشارهای جهانی در جریان اجلاس امنیتی مونیخ دو راهی ذلت و تسلیم را یادآوری کرده و بر ضرورت عقبنشینی و تسلیم برای حفظ نظام تأکید کردهاند:
جهان صنعت: بازبینی تعریف امنیت در روابط بینالملل
کنفرانس امنیتی مونیخ که جمعه 17 فوریه در مرکز ایالت بایرن آغاز شده بود، دیروز به کار خود پایان داد. کنفرانس امسال مونیخ با توجه به دستور کار خود، نسبت به دورههای قبل، بیشتر در کانون توجه رسانهها قرار داشت چرا که در آغاز فصل تازهیی از بینظمی جهانی و منطقهای، بازبینی مقوله امنیت و جایگاه آن در روابط بینالملل، ضرورتی گریزناپذیر به حساب میآید.
در این راستا و بیشتر به جهت آن که جهان در شرایط کنونی با چالشهای امنیتی و سیاسی بسیاری روبهرو است، این کنفرانس فرصتی را به وجود آورد که «ایران» در کنار سایر موضوعات اجلاس بیش از همیشه مطرح شود.
در این ارتباط مایک پنس، معاون اول دولت دونالد ترامپ به تکرار دعاوی یک ماه گذشته دولت جدید آمریکا علیه کشورمان پرداخت و دوباره ایران را اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان و منطقه خاورمیانه خطاب کرد.
برای عبور از این مرحلهایران دو راه پیشرو دارد؛ اول واکنش متقابل مبتنی بر شدت عمل در حوزههایی است که آمریکا در آن حوزهها منافع حیاتی دارد و دوم آن که ایران بتواند بهمنظور تداوم نقش در منطقه و خروج از وضعیت مهار در چارچوبهای موردنظر آمریکا رفتار کند. این امر بهمعنای آن است که نهتنها سیاستهای مورد پیگیری آمریکا در قالب و قاعده خاصی ارائه میشود بلکه آنان مسأله محدودیتهای زمانی را نیز مورد تأکید قرار میدهند. بدون شک گزینه دوم متضمن مطلوبیتهای راهبردی بیشتری برای ایران است
در دیگر مطالب روزنامههای باند رفسنجانی روحانی اظهارات ظریف و تأکیداتش مبنی بر تمکین به نظم جدید جهانی و منطقهیی انعکاس یافته است:
آرمان: ظریف در ادامه این جلسه در پاسخ به خبرنگار واشینگتن پست درباره تهدیدات دولت ترامپ علیه ایران و تاثیر آن بر برجام، گفت: درباره تهدیدات آمریکا من توئیت کردهام چنانکه توئیتکردن این روزها مُد است. در این هنگام حاضران در نشست خندیدند. وزیر امور خارجه افزود: ایران تاثیری از تهدیدها نمیپذیرد. ایران بهخوبی در برابر احترام پاسخ میدهد اما در برابر تهدید پاسخ نمیدهیم. همگان ما را به مدت سالها آزمایش کردند.
ظریف تأکید کرد: بنابراین، ایران به تهدید و ارعاب جواب نمیدهد ما به تحریم جواب نمیدهیم اما بهخوبی به احترام متقابل جواب میدهیم. ما بهخوبی به ترتیباتی برای رسیدن به سناریوهای قابلقبول متقابل جواب میدهیم چنانکه با برجام این کار را کردیم. این درسی است که تاریخ به همه ما یاد داده است.
ظریف در پاسخ به سؤال این خبرنگار آمریکایی که پرسید «اگر به فرض بخواهید سلاح هستهیی بسازید چه مدت طول میکشد؟» گفت: ما به هیچوجه قصد ساخت سلاح هستهیی را نداریم، بنابرین تا ابد برای ایران طول میکشد که بمب هستهیی بسازد.
شرق: در اجلاس مونیخ رخ داد
صفبندی آنکارا، ریاض و تلآویو علیه تهران
وزیر خارجه ایران با بیان اینکه «در جهان امروز، رسیدن به امنیت به قیمت ناامنی دیگران، امری غیرواقعبینانه و حتی پوچ است»، به کشورهای منطقه پیشنهاد داد برای برقراری هماهنگیهای منطقهیی «مجمع گفتگوی منطقهای» را تشکیل دهند.
اما آنها که باید گیرنده این پیام باشند، مدعی مباحثی دیگر بودند. نماینده اسراییل در این اجلاس راهحل را ساده کرده و مدعی شده مشکلات منطقه نه درگیری یهودیان و مسلمانان، بلکه تنها ایران است و ایران و ایران. وزیر خارجه عربستان هم که به ادعاهای ضدایرانی شهره است، خواستار تغییر رویکرد ایران در منطقه شده و مدعی شد ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است. خط موازی شکلگرفته در مونیخ، البته سابقهای دراز دارد که یکبار دیگر در این اجلاس خود را نشان داد. اما این دو تنها نبودند؛ وزیر خارجه ترکیه که همین چندی پیش در تهران با همتای ایرانی خود چای خورده بود هم مدعی بود. مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، در سخنرانیاش در نشست مونیخ مدعی شد ایران در تلاش است سوریه و عراق را به دو کشور شیعه تبدیل کند که این بسیار خطرناک است!
ظریف که سخنرانی خود را با تأکید بر یک گذار شناختی متناسب با واقعیات جهانی آغاز کرد، گفت: واقعیتهای جهانی رویکردهای بازی با حاصل جمع صفر را به چالش کشیده و «قالببندیها» و «حقایق جایگزین» را مخدوش کرده است. همه باید درک کنیم در محیط جهانیشده امروز، رسیدن به امنیت به بهای ناامنی دیگران امری غیرواقعبینانه و حتی پوچ است. باید درک کنیم در جهانی که شمار بازیگران امنیتی افزایش یافته و بازیگران غیردولتی، جایگاه درخور ملاحظه و البته عمدتاً منفی در صحنه امنیت جهانی کسب کردهاند، هیچ قدرتی بهتنهایی نمیتواند با چالشهای جهانی یا منطقهیی برخورد کند.
سایر روزنامههای باند رفسنجانی روحانی وجوه دیگری از انزوای منطقهیی رژیم را در جریان اجلاس مونیخ انعکاس دادهاند:
جمهوری اسلامی: جهت اطلاع
صفحه خبر: * علاوه بر اردوغان، وزیر خارجه او هم زبان به اهانت نسبت به ایران گشوده است. وزیر امور خارجه ترکیه طی سخنانی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت: ایران ثبات را در یمن، بحرین و عربستان با خطر مواجه کرده است. مولود چاوش اوغلو، درباره سوریه گفت: باید مذاکرات ژنو برای رسیدن به راهحل سیاسی در سوریه از سر گرفته شود. وی اضافه کرد: سیاستهای طائفهگری ایران صلح را در بسیاری از کشورها با مشکل مواجه کرده است. ایران تلاش دارد دو کشور شیعی در سوریه و عراق ایجاد کند و ایران با مداخلهگریهای خود ثبات را در یمن و بحرین و عربستان با مشکل مواجه کرده است.
ترکیه با روسیه درباره سرنوشت اسد اختلاف دارد و مذاکرات آستانه قزاقستان جایگزینی برای مذاکرات ژنو نبوده بلکه مسیری رو به جلو بهشمار میآید.
* وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در جریان سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ بار دیگر به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. به گزارش پایگاه لبنانی النشره، عادل الجبیر مدعی شد: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا فردی صاحب دستاوردهای مختلف است. او به ضرورت رهایی از خطر داعش ایمان دارد. ترامپ همچنین تلاش میکند ایران را مهار کند و این، همان چیزی است که ما میخواهیم... ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است! ایران جزیی از مشکل است و نه راهحل. ما نمیتوانیم بدون آن که رفتار ایران تغییر کند، با آن همکاری کنیم.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع بدون ارائه راهحل نسبت به پیامدهای خط مذاکره جویی در اجلاس مونیخ و قبل از آن ابراز نگرانی کردهاند:
جوان: حسن روحانی، رئیسجمهور ایران هفته پیش به کویت و عمان سفر کرد، مسافرتی که بهنوشته رویترز، او در آن بهدنبال بهبود روابط با کشورهای عربی بوده است. حالا وزیر خارجه روحانی هم در مونیخ همین مسیر را دنبال میکند و پیشنهاد تشکیل مجمع گفتکوی منطقهیی برای هماهنگی امور منطقه را میدهد. محمد جواد ظریف، یکشنبه در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ با اشاره به اینکه تروریسم در خاورمیانه ناشی از دخالتهای نظامی بیگانگان است، تأکید کرد که مناقشههای این منطقه از جمله در عراق، بحرین و سوریه راهحل نظامی نداشته و نیازمند روند سیاسی است.
ظریف و دیگر مقامات دولت یازدهم پیش از این بارها برای تنشزدایی در روابط ایران و اعراب از مقامات این کشورها دعوت به همکاری کردهاند اما تحت تأثیر لابی سعودی، پاسخ مثبتی دریافت نکردهاند. تنشها بین ایران با شیخ نشینهای خلیجفارس پس از قطع روابط دیپلوماتیک ایران و سعودی در سال 1394 افزایش یافته است. وزیر امور خارجه در بخش دیگری از سخنرانی خود با بیان اینکه مهار افراطگرایی در منطقه وجود دارد، تأکید کرد: «از این دیدگاه، کابوس خشونت افراطی و ترور در غرب آسیا نه صرفاً محصول پویاییهای منطقه است و نه همانطور که همه دیدهاند، میتوان آنها را در درون منطقه مهار کرد... هر چند طرح مجمع گفتگوی منطقهیی ظریف برای کاهش تنشها در منطقه مثبت به نظر میرسد، اما ظاهراً برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در مسیر عادیسازی مناسبات با تلآویو، توجه چندانی به آن نشان نمیدهند. مقامات سعودی- صهیونیستی که از هر تریبون بینالمللی برای محکوم کردن رفتارهای منطقهیی ایران استفاده میکنند، از فرصت کنفرانس مونیخ نیز برای تکرار ادعاهای ضدایرانی خود بهره جستهاند.
نمایندگان عربستان و رژیم صهیونیستی در جریان نشست امنیتی مونیخ بهشدت ایران را هدف حمله و انتقاد قرار دادند
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان هم که کشورش در جبهه واحد در کنار صهیونیستها ایستاده است، در نشست مونیخ از ایران «بهعنوان بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان» نام برد.
وزیر خارجه سعودی گفت: «ایرانیها میگویند که خواستاربازگشایی فصلی جدید هستند. آنها از آینده سخن میگویند نه از گذشته. این خیلی خوب است، اما در شرایط فعلی چهکاری باید انجام داد. ما نمیتوانیم اقدامات آنها را در منطقه نادیده بگیریم. همانطور که قبلاً هم گفتم آنها خواستار صدور انقلاب هستند. چگونه ما میتوانیم با ملتی که هدفش نابودی ما است، ارتباط داشته باشیم. تا زمانی که ایران در رفتارش و در اصولی که این کشور بر پایه آن اداره میشود، تغییر ندهد، بسیار دشوار است که با چنین کشوری در ارتباط بود».
مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه هم در سخنانی در نشست مونیخ مدعی شد که ایران ثبات را در یمن، بحرین و عربستان با چالش مواجه کرده و در تلاش است سوریه و عراق را به دو کشور شیعه تبدیل کند که این بسیار خطرناک است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز هفته گذشته در سخنانی مدعی شد که ایران به جنگ فرقهیی در عراق و سوریه دامن میزند و باید جلوی این اقدامات گرفته شود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که پیشتر اعلام کرده بود اولویت اول دولتش، مبارزه با تروریستهای داعش خواهد بود در موضعی متفاوت از ایجاد منطقه امن در سوریه حمایت کرد. ترامپ شنبه شب در سخنرانی خود گفت که در سوریه منطقه امن ایجاد خواهد کرد...
روزنامههای باند خامنهای باند رقیب را در موقعیت بر سر دوراهی قرار گرفتن نظام همراه با بلوغ شقه درونی آن در آستانهٴ جنگ قدرت در انتخابات 96 تهدید به حذف کردند:
کیهان: نقشه راه پیشرفت کشور در معرض دو جبهه معارض مدعی تغییر قرار دارد. دو جریان فکری از تغییر دم میزنند؛ یکی جریان اسلامی- ایرانی که بر استحکام ساخت داخلی کشور در کنار استفاده از ظرفیتهای بیرونی و تعامل با دیگران از موضع قدرتمندی تأکید دارد؛ و دومی که یک طیف را شامل میشود، در گفتار یا رفتار چنان مشی میکند که از متن آن، بوی ضرورت اتکا به غرب و ناچاری در این زمینه استشمام میگردد.
اکنون در حالی که در آستانه یک تصمیم ملی (انتخابات) برای تغییر دولت و تشکیل «دولت دوازدهم» قرار داریم، میارزد در ابعاد این دوگانه تغییرطلبی بیشتر تأمل کنیم.
- حفظ یا تغییر وضع موجود، یک دوگانه مهم است که اگر درست تبیین نشود، راه به ناکجاآباد میبرد. برخی تغییرطلبیها مصداق کور کردن چشم به جای درست کردن ابروست؛ نقطه قوتها و قدرتمندیهای داخلی را هدف تغییر قرار میدهد اما نقطه ضعفها را مثبت میشمارد و بر حفظ آنها تأکید میورزد. درست در همین بزنگاه است که دشمنان ما، ارکان قدرت ایران جدید را «مایه دردسر و مزاحمت» برای ملت که باید به قیمت ارزان به شرخرها فروخت و از شرشان خلاص شد، جا میزنند. برنامه هستهیی بهعنوان نوک کوه یخ رشد علمی و فنی در کشور، جزو اولین اهداف قدرتهای انحصارطلب غربی بود که با همین مغالطه بر زبان غربگرایان نیز جاری شد؛ مبنی بر اینکه با این همه دردسر فشار و تحریم، برنامه هستهیی میخواهیم چه کنیم؟! آمریکا و غرب پس از آن، بلافاصله سراغ نفوذ منطقهای، برنامه موشکی، احکام اسلامی، نهادهای اقتدار نظام و حوزههای خودکفایی علمی و اقتصادی ایران رفتند.
- بنابراین شروع مسیر تغییر به سمت بهبود و پیشرفت، بیاعتمادی مطلق به دولتهای بدسابقه غربی و گرفتن خود از شیر آنهاست. اعتماد و اتکا به غرب، برای دههها بلکه بالغ بر یکصد سال، تبدیل به عادت عمومیبخشی از روشنفکران و سیاستمداران ایرانی شد. دولتهای غربی حتی اگر سابقه خصومت چند ده ساله با ما را نیز نداشتند، عقل و حکمت اقتضا میکرد، علیالدوام وابستگی انحصاری به آنها را کاهش دهیم؛ نه اینکه به بهانه- مثلاً- کاهش دشمنی، خود را در تله برخی همکاریهای زیانبار با آمریکا یا انگلیس و فرانسه بیاندازیم.
عقل و مصلحت حکم میکند که انسان بهخاطر باران، زیر دیوار شکسته و در آستانه فرو ریختن پناه نگیرد. شاید اگر روزی از «پساغرب» سخن گفته میشد، برخی روشنفکران با تعجب و سرزنش مینگریستند و تئوری «پایان تاریخ» فرانسیس فوکوما مبنی بر آقایی آمریکا و غرب را به رخ ما میکشیدند. اما امروز سیاستمداران درجه اول غرب رسماً از جهان «پساغرب» سخن میگویند. همین روزها که کنفرانس امنیتی مونیخ بهعنوان یکی از مهمترین نشست ارزیابی تحولات قدرت جهانی در حال برگزاری است، دو مقام ارشد اروپایی سخنانی بهغایت قابل تأمل گفتند که هرچند، با فرو خوردن و نگفتن برخی واقعیتها همراه است، اما درعینحال، بسیار عبرتآموز است. چراغ اول را خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روشن کرد که در گفتگو با روزنامه آلمانی «ولت» تأکید کرد «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال است.
- دومین اظهارنظر مهم مربوط به آقای «ولفگانگ ایشینگر» رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ است. به گزارش روزنامهایندیپندنت، وی در این گزارش سالانه تأکید میکند «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده است تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ، نهادهای جهانی همچون اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده است...
متعاقب این سخنان، آقای ظریف برای اولین بار (در حاشیه همین کنفرانس) گفت «جهان وارد مرحله پسا غربی شده است». خب! سؤال مهم از وزیر محترم امور خارجه و دیگر دولتمردان این است که آیا اولاً در همین 3-4سال گذشته خبر داشتید جهان در حال عبور از غرب است یا خیر و ثانیاً چرا برخلاف همین روند، وارد تعامل یکطرفه و در عینحال انحصاری با آمریکا و غرب شدید؟
اگر طیف خوشبین به غرب در دولت مدعی اصلاحات به کمک اشغالگران آمریکایی- انگلیسی افغانستان شتافتند و عنوان «محور شرارت» را بهعنوان دستخوش دریافت کردند، در پسابرجام نیز امتیازاتی را در حوزه هستهای، اقتصادی و تجاری- و بعضاً - سیاسی واگذار کردند که خروجی آن، زبان درازی و طلبکاری و فشار بیشتر غرب بود. از پژوی ورشکسته و توتال بدعهد فرانسه بگیرید تا شرکت نیمه ورشکسته اسکانیا در سوئد. ما برای فرانسویها، انگلیسیها و آلمانیها فرصت شغلی درست کردیم و آنها در عوض نام خلیجفارس را تحریف کردند، ایران را مایه تهدید منطقه خواندند و قطعنامه محکومیت حقوقبشری علیه کشورمان تدارک کردند؛ کسی هم نپرسید که مثلاً آیا همین اتوبوسهای از رده خارج اسکانیا نیست که سالی چند بار در جادهها دچار آتشسوزی و سقوط به دره و قتلعام مسافران میشود و قاتل جادهها لقب گرفته است؟! یا مثلاً همین توتال نبود که با وجود بدهبستان چند ده میلیون دلار رشوه با برخی مقامات متخلف نفتی، سر بزنگاه زیر قرارداد زد و سپس بدون پرداخت جریمه بازگشت و باز هم تفاهمنامه امضا کرد و اطلاعات میادین مشترک در پارس جنوبی را جمعآوری نمود و پس از آن هم میگوید قرارداد منتفی است؟ تکلیف این اطلاعات بسیار مهم جمعآوری شده از سوی شرکتی که در آن سو، شریک قطر در میادین مشترک است چه میشود؟! و... آیا این دست فرمان، ما را به مقصد پیشرفت میرساند؟ و آیا مثلاً سفیر ما در فیلیپین باید شرکتهای آن کشور را دعوت به صادرات لوازم آرایشی به ایران کند؟!
- دولت یازدهم در همین مسیر پرهزینه و کمدستاورد، ارثیههای تلخی را برای دولت دوازدهم بر جای میگذارد. 3 برابر شدن هزینههای جاری (از 104هزار میلیارد به 340هزار میلیارد تومان)، افزایش بدهیها از 250هزار به رقم خیرهکننده 700هزار میلیارد تومان که احتمالاً تا پایان دولت به 750هزار میلیارد میرسد و افزایش تورمزای حجم نقدینگی از 430هزار به 1148هزار میلیارد تومان، تنها گوشهیی از بدخرجیها و بدعملیهای دولتی است که حتی یک پروژه متوسط ملی در حوزه اقتصادی به یادگار نگذاشته است. یک سال پس از اجرای برجام، در حالی که ادعا میشد روزانه 170 میلیون دلار درآمد عاید کشور خواهد شد - و لابد تا الآن باید بالای 60 میلیارد دلار شده باشد - اعلام میشود که دولت با کسری بودجه 53هزار میلیارد تومانی مواجه است و این در حالی است که ادعا میکنند نرخ تورم را به 8 درصد رساندهاند.
ملت و کشور ما اکنون در آستانه یک انتخاب مهم قرار دارد؛ اینکه دولت دوازدهم تکرار بیعملیهای دولت فعلی باشد یا با عبور از گفتمان عقیم این دولت، در تراز تدبیر و طراحی و اقدام و عمل ملی تغییر کند. باید نقطه پایان بر روند مدیریتی گذاشت که به اذعان رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری «سوئیسی حرف میزند اما آفریقایی عمل میکند»!
بحرانهای اجتماعی همراه با سیل و موضوع ریزگردهای خوزستان موضوع حملات باند و هشدارهای امنیتی در روزنامههای هر دو باند حکومتی شده است:
وطن امروز: خوزستان مدافعان حرم میخواهد
اظهارنظر اخیر برخی مدعیان اصلاحطلبی پیرامون ناکارآمدی مدیریتی اخیر در استان خوزستان و متصل کردن آن به مسأله سوریه، نمونه بارزی از این رفتارهاست.
برخی از این افراد بهمنظور سرپوش گذاشتن بر کوتاهیها و کمکاری همفکرانشان در دولت نسبت به حل مشکلات مردم خوزستان و ناکارآمدی در مدیریت بحران، اعلام میکنند آیا بهتر نیست به جای کمک به بشار اسد (!) به وضع خوزستان رسیدگی شود؟
آیا براستی احزاب اصلاحطلب از درک این ضرورت عاجزند یا از دیدگاه آنها منافع حزبی بر منافع ملی کشور ارجحیت دارد؟ آیا باید به انتظار نشست تا پس از ورود این غدههای بدخیم به داخل سرزمینمان، آنگاه نه در فراسوی مرزها بلکه در داخل شهرها به مبارزه با آنان اقدام کنیم؟ و خلاصه! در صورت به خطر افتادن امنیت ملی و سلب آرامش شهرهای کشور ما توسط این گروهکهای وحشی، آیا این عده از اصلاحطلبان گمان میکنند از حاشیه امنی برخوردار بوده و جان سالم به در خواهند برد؟
جای بسی شگفتی است که این اظهارات غیرمنطقی و سخیف از سوی کسانی مطرح میشود که کمترین هزینهای در راه این مبارزه مقدس پرداخت نکردهاند و به جای دلگرمی و افزایش غیرت دینی و انقلابی جوانان برای مبارزه یا به جای ارج نهادن به صبر و روحیه ایثارگرانه خانوادههای شهدای مدافع حرم، متأسفانه نوای دشمنان این ملت را بر زبان جاری کرده و همچون ستون پنجم دشمن در داخل، به خالی کردن عقبه فکری و سیاسی این مبارزه مشغولند. آیا خیانتی از این بالاتر هست؟ کسی تردید دارد که این قبیل حرفهای اصلاحطلبان دقیقاً در راستای تأمین منافع تروریستهای ابوبکر البغدادی است؟
باید به مدعیان اصلاحطلبی یادآور شد که اگر انقلابی نیستید، اگر به آموزههای دینی خود هم در این زمینه وفادار نماندهاید، آیا بهتر نیست دستکم به پاس ادعای ایرانی بودن خود، درک بهتری از شرایط منطقهیی و امنیت ملی کشور پیدا کنید؟
کیهان: حمایت: سرمقاله: گذری بر گلایهها
نگاهی به آنچه در سطح کشور میگذرد و نیز نگاهی به اوضاع معیشتی مردم گویای آن است که دولت در این عرصه، نه تنها توفیقی نداشته که به قهقرا هم رفته و اکنون اوضاع بد معیشتی، بیکاری، رکود و فساد گسترده در جای جای دولت همچون صندوق ذخیره فرهنگیان و... آشکارترین کارنامهای است که به چشم میآید!
گره کور بیکاری
سه سال و اندی پس از سخنان امیدوارکننده روحانی در تبلیغات انتخاباتی، حال و روز این روزهای اشتغال، بینیاز از توضیح است. در تمامی شهرها و روستاهای دور و نزدیک، خیل بیکاران و جویندگان شغلهای حداقلی از حد تصور فراتر است. هر چند دولت مردان میکوشند با بازیهای آماری و عددی، این باور را القا کنند که موفق به ایجاد اشتغال شدهاند، اما واقعیات بازار کار و نامیزان بودن چرخ معیشت مردم در اثر بیکاری، چیزی نیست که قابل انکار و پنهان کردن باشد.
اکنون همه آنچه در داخل تولید میشود، از خارج هم وارد میشود و با گستردگی ورود کالای قاچاق، عملاً هیچ تعرفه و گمرکی هم پرداخت نمیشود و در نتیجه تولیدکننده داخلی توان رقابت با محصول وارداتی را ندارد. کار به جایی رسیده که واردات ، از محصولاتی مثل منسوجات و... گذشته و به واردات ذرت بو داده و آب گوشت و سوپ آماده رسیدهایم! قطعاً اقدام و عمل دولت، بیشترین منفعت را برای تولیدکنندگان داشته است اما تولیدکنندگان خارجی!
معیشت مردم در دست رانتخواران
در مقابل این بیمهریها، اتفاقی میافتد که مردم را از دولت تدبیر و امید کاملاً ناامید میکند. این موضوع، آثار سوء اجتماعی و اقتصادی زیادی در بردارد، چیزی نیست جز میدان دادن به رانتخواران و ویژهخواران و مفسدان اقتصادی. در دولت یازدهم از این قبیل موضوعات به فراوانی میتوان نشان داد. چندی قبل یک مقام ارشد اتاق بازرگانی اعلام کرد برخی وزرا در کنار خودشان یک مافیا دارند و همه پروژهها را از دست بخش خصوصی به نفع خودشان درمیآورند!
کیهان: مدیر مسئول روزنامه کیهان در برنامه جهانآرا:
آمریکا با ایران وارد بازی غرق مصنوعی شده است
مدیرمسئول کیهان در برنامهیی تلویزیونی گفت: اگر کسانی دست به کمکاری و اخلال و سوءاستفاده و کلاهبرداری بزنند تا مردم در تنگنا قرار بگیرند و بعد به مردمی که در تنگنا قرار گرفتهاند آمریکا را بهعنوان آدرس نجات معرفی کنند، احتمال دارد در بازی غرق مصنوعی بهکار گرفته شده باشند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان در ادامه به عدم وجود عزم و اراده انقلابی برای پیگیری و حل مشکلات مردم اشاره کرد و گفت: چیزی که امروزه بیشتر شاخص است، این است که مشکلات هست و مردم احساس میکنند کسانی به فکر رفع آنها نیست. مثلاً بیکاری و عدم اشتغال. مردم انتظار دارند اشتغال ایجاد شود. انتظارشان بیرون از حد وسع نیست.
واقعیت این است، وقتی مردم وعدهها را میبینند، بعد وقتی به زمان وفای بهعهد میرسد چیزی نمیبینند، طبیعی است ممکن است دو حالت پیدا کنند. یکی اینکه مسئولان مربوط نمیتوانند، و یکی اینکه نمیخواهند. در هر دو حالت مردم میتوانند گلهمند باشند. مثلاً در مورد این حقوقهای نجومی، بعضی آقایان اعلام کردند که مجموع اینها مگر چقدر است؟! یکی گفت نهایتاً دو میلیارد است. اصلاً بحث مبلغ آن نیست.
در چنین حالتی مردم احساس میکنند که یک دایره بستهای ایجاد شده و عدهیی برای خودشان هستند. طبیعی است که احساس ناامنی میکنند و احساس اینکه کسی بهفکر اینها نیست.
شریعتمداری افزود: برداشتم این است که غرب یعنی آمریکا با ما وارد یک بازی شده که میتوان اسم آن را «غرق مصنوعی» گذاشت. اگر احیاناً شما را در حالتی قرار دهند که احساس کنید غرق میشوید، به هرچیزی چنگ میاندازید. اگر حریف آن چیزی را که قرار است شما به آن چنگ بزنید در اختیار شما قرار دهد، وارد بازی حریف شدهاید. این یک نگرانی است که اگر کسانی دست به کمکاری و اخلال و سوءاستفاده و کلاهبرداری بزنند تا مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردمی که در تنگنا قرار گرفتهاند را آدرس نجات دهند، کسانی که در این شرایط آمریکا را بهعنوان آدرس نجات معرفی میکنند احتمال دارد در بازی غرق مصنوعی بهکار گرفته شده باشند.
وی گفت: فرض کنید میگویند مگر قرار نبود تحریمها برداشته و روابط بانکی برقرار شود، بعضی مسئولان میگویند بله قرار بود، ولی اینها در یک حدی است و به ما اجازه ندادند وارد فازهای دیگری شویم. یعنی چه که وارد فازهای دیگر شویم؟ من نمیخواهم مسئولان را متهم کنم، میخواهم بگویم این فضا ممکن است وارد شدن در بازی غرق مصنوعی باشد. اگر غرق مصنوعی باشد واقعاً خطرناک است.
آرمان: ظریف: مسائل منطقهای باگفتگو قابل حل است
آفتاب یزد: ظریف: باید مسائل منطقهیی را باگفتگو حل کرد
ابرار: لاورف و تیلرسون درباره توافق هسته ایگفتگو کردند
ابرار: ظریف: مسائل منطقهای را باید باگفتگو حل کرد
ابتکار: علی لاریجانی: از مذاکرات بدون پیششرط با عربستان استقبال میکنیم
ابتکار: سخنگوی وزارتخارجه مطرح کرد: اظهارات مقام ترکیه در مونیخ غیرسازنده بود
اعتماد: نطق دیپلوماتیک ظریف، زبان تند چاووش اوغلو- الجبیر
جهان صنعت: وزیر خارجه: احترام بهترین راه برای تعامل با ایران است
جهان صنعت: کنفرانس امنیتی مونیخ به پایان رسید؛ همدستی عربستان و اسراییل علیه ایران
جمهوری اسلامی: در کنفرانس امنیتی مونیخ مطرح شد، پیشنهاد ایران برای تشکیل مجمع گفتگوهای منطقه ای
رسالت: ظریف: ماجراجوییهای آمریکا عامل بیثباتی منطقه
جوان: موضع هماهنگ ترکی-عربی- اسراییلی علیه مصالحه جویی ظریف
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در واکنش به فشارهای جهانی در جریان اجلاس امنیتی مونیخ دو راهی ذلت و تسلیم را یادآوری کرده و بر ضرورت عقبنشینی و تسلیم برای حفظ نظام تأکید کردهاند:
جهان صنعت: بازبینی تعریف امنیت در روابط بینالملل
کنفرانس امنیتی مونیخ که جمعه 17 فوریه در مرکز ایالت بایرن آغاز شده بود، دیروز به کار خود پایان داد. کنفرانس امسال مونیخ با توجه به دستور کار خود، نسبت به دورههای قبل، بیشتر در کانون توجه رسانهها قرار داشت چرا که در آغاز فصل تازهیی از بینظمی جهانی و منطقهای، بازبینی مقوله امنیت و جایگاه آن در روابط بینالملل، ضرورتی گریزناپذیر به حساب میآید.
در این راستا و بیشتر به جهت آن که جهان در شرایط کنونی با چالشهای امنیتی و سیاسی بسیاری روبهرو است، این کنفرانس فرصتی را به وجود آورد که «ایران» در کنار سایر موضوعات اجلاس بیش از همیشه مطرح شود.
در این ارتباط مایک پنس، معاون اول دولت دونالد ترامپ به تکرار دعاوی یک ماه گذشته دولت جدید آمریکا علیه کشورمان پرداخت و دوباره ایران را اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان و منطقه خاورمیانه خطاب کرد.
برای عبور از این مرحلهایران دو راه پیشرو دارد؛ اول واکنش متقابل مبتنی بر شدت عمل در حوزههایی است که آمریکا در آن حوزهها منافع حیاتی دارد و دوم آن که ایران بتواند بهمنظور تداوم نقش در منطقه و خروج از وضعیت مهار در چارچوبهای موردنظر آمریکا رفتار کند. این امر بهمعنای آن است که نهتنها سیاستهای مورد پیگیری آمریکا در قالب و قاعده خاصی ارائه میشود بلکه آنان مسأله محدودیتهای زمانی را نیز مورد تأکید قرار میدهند. بدون شک گزینه دوم متضمن مطلوبیتهای راهبردی بیشتری برای ایران است
در دیگر مطالب روزنامههای باند رفسنجانی روحانی اظهارات ظریف و تأکیداتش مبنی بر تمکین به نظم جدید جهانی و منطقهیی انعکاس یافته است:
آرمان: ظریف در ادامه این جلسه در پاسخ به خبرنگار واشینگتن پست درباره تهدیدات دولت ترامپ علیه ایران و تاثیر آن بر برجام، گفت: درباره تهدیدات آمریکا من توئیت کردهام چنانکه توئیتکردن این روزها مُد است. در این هنگام حاضران در نشست خندیدند. وزیر امور خارجه افزود: ایران تاثیری از تهدیدها نمیپذیرد. ایران بهخوبی در برابر احترام پاسخ میدهد اما در برابر تهدید پاسخ نمیدهیم. همگان ما را به مدت سالها آزمایش کردند.
ظریف تأکید کرد: بنابراین، ایران به تهدید و ارعاب جواب نمیدهد ما به تحریم جواب نمیدهیم اما بهخوبی به احترام متقابل جواب میدهیم. ما بهخوبی به ترتیباتی برای رسیدن به سناریوهای قابلقبول متقابل جواب میدهیم چنانکه با برجام این کار را کردیم. این درسی است که تاریخ به همه ما یاد داده است.
ظریف در پاسخ به سؤال این خبرنگار آمریکایی که پرسید «اگر به فرض بخواهید سلاح هستهیی بسازید چه مدت طول میکشد؟» گفت: ما به هیچوجه قصد ساخت سلاح هستهیی را نداریم، بنابرین تا ابد برای ایران طول میکشد که بمب هستهیی بسازد.
شرق: در اجلاس مونیخ رخ داد
صفبندی آنکارا، ریاض و تلآویو علیه تهران
وزیر خارجه ایران با بیان اینکه «در جهان امروز، رسیدن به امنیت به قیمت ناامنی دیگران، امری غیرواقعبینانه و حتی پوچ است»، به کشورهای منطقه پیشنهاد داد برای برقراری هماهنگیهای منطقهیی «مجمع گفتگوی منطقهای» را تشکیل دهند.
اما آنها که باید گیرنده این پیام باشند، مدعی مباحثی دیگر بودند. نماینده اسراییل در این اجلاس راهحل را ساده کرده و مدعی شده مشکلات منطقه نه درگیری یهودیان و مسلمانان، بلکه تنها ایران است و ایران و ایران. وزیر خارجه عربستان هم که به ادعاهای ضدایرانی شهره است، خواستار تغییر رویکرد ایران در منطقه شده و مدعی شد ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است. خط موازی شکلگرفته در مونیخ، البته سابقهای دراز دارد که یکبار دیگر در این اجلاس خود را نشان داد. اما این دو تنها نبودند؛ وزیر خارجه ترکیه که همین چندی پیش در تهران با همتای ایرانی خود چای خورده بود هم مدعی بود. مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، در سخنرانیاش در نشست مونیخ مدعی شد ایران در تلاش است سوریه و عراق را به دو کشور شیعه تبدیل کند که این بسیار خطرناک است!
ظریف که سخنرانی خود را با تأکید بر یک گذار شناختی متناسب با واقعیات جهانی آغاز کرد، گفت: واقعیتهای جهانی رویکردهای بازی با حاصل جمع صفر را به چالش کشیده و «قالببندیها» و «حقایق جایگزین» را مخدوش کرده است. همه باید درک کنیم در محیط جهانیشده امروز، رسیدن به امنیت به بهای ناامنی دیگران امری غیرواقعبینانه و حتی پوچ است. باید درک کنیم در جهانی که شمار بازیگران امنیتی افزایش یافته و بازیگران غیردولتی، جایگاه درخور ملاحظه و البته عمدتاً منفی در صحنه امنیت جهانی کسب کردهاند، هیچ قدرتی بهتنهایی نمیتواند با چالشهای جهانی یا منطقهیی برخورد کند.
سایر روزنامههای باند رفسنجانی روحانی وجوه دیگری از انزوای منطقهیی رژیم را در جریان اجلاس مونیخ انعکاس دادهاند:
جمهوری اسلامی: جهت اطلاع
صفحه خبر: * علاوه بر اردوغان، وزیر خارجه او هم زبان به اهانت نسبت به ایران گشوده است. وزیر امور خارجه ترکیه طی سخنانی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت: ایران ثبات را در یمن، بحرین و عربستان با خطر مواجه کرده است. مولود چاوش اوغلو، درباره سوریه گفت: باید مذاکرات ژنو برای رسیدن به راهحل سیاسی در سوریه از سر گرفته شود. وی اضافه کرد: سیاستهای طائفهگری ایران صلح را در بسیاری از کشورها با مشکل مواجه کرده است. ایران تلاش دارد دو کشور شیعی در سوریه و عراق ایجاد کند و ایران با مداخلهگریهای خود ثبات را در یمن و بحرین و عربستان با مشکل مواجه کرده است.
ترکیه با روسیه درباره سرنوشت اسد اختلاف دارد و مذاکرات آستانه قزاقستان جایگزینی برای مذاکرات ژنو نبوده بلکه مسیری رو به جلو بهشمار میآید.
* وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در جریان سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ بار دیگر به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. به گزارش پایگاه لبنانی النشره، عادل الجبیر مدعی شد: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا فردی صاحب دستاوردهای مختلف است. او به ضرورت رهایی از خطر داعش ایمان دارد. ترامپ همچنین تلاش میکند ایران را مهار کند و این، همان چیزی است که ما میخواهیم... ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است! ایران جزیی از مشکل است و نه راهحل. ما نمیتوانیم بدون آن که رفتار ایران تغییر کند، با آن همکاری کنیم.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع بدون ارائه راهحل نسبت به پیامدهای خط مذاکره جویی در اجلاس مونیخ و قبل از آن ابراز نگرانی کردهاند:
جوان: حسن روحانی، رئیسجمهور ایران هفته پیش به کویت و عمان سفر کرد، مسافرتی که بهنوشته رویترز، او در آن بهدنبال بهبود روابط با کشورهای عربی بوده است. حالا وزیر خارجه روحانی هم در مونیخ همین مسیر را دنبال میکند و پیشنهاد تشکیل مجمع گفتکوی منطقهیی برای هماهنگی امور منطقه را میدهد. محمد جواد ظریف، یکشنبه در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ با اشاره به اینکه تروریسم در خاورمیانه ناشی از دخالتهای نظامی بیگانگان است، تأکید کرد که مناقشههای این منطقه از جمله در عراق، بحرین و سوریه راهحل نظامی نداشته و نیازمند روند سیاسی است.
ظریف و دیگر مقامات دولت یازدهم پیش از این بارها برای تنشزدایی در روابط ایران و اعراب از مقامات این کشورها دعوت به همکاری کردهاند اما تحت تأثیر لابی سعودی، پاسخ مثبتی دریافت نکردهاند. تنشها بین ایران با شیخ نشینهای خلیجفارس پس از قطع روابط دیپلوماتیک ایران و سعودی در سال 1394 افزایش یافته است. وزیر امور خارجه در بخش دیگری از سخنرانی خود با بیان اینکه مهار افراطگرایی در منطقه وجود دارد، تأکید کرد: «از این دیدگاه، کابوس خشونت افراطی و ترور در غرب آسیا نه صرفاً محصول پویاییهای منطقه است و نه همانطور که همه دیدهاند، میتوان آنها را در درون منطقه مهار کرد... هر چند طرح مجمع گفتگوی منطقهیی ظریف برای کاهش تنشها در منطقه مثبت به نظر میرسد، اما ظاهراً برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در مسیر عادیسازی مناسبات با تلآویو، توجه چندانی به آن نشان نمیدهند. مقامات سعودی- صهیونیستی که از هر تریبون بینالمللی برای محکوم کردن رفتارهای منطقهیی ایران استفاده میکنند، از فرصت کنفرانس مونیخ نیز برای تکرار ادعاهای ضدایرانی خود بهره جستهاند.
نمایندگان عربستان و رژیم صهیونیستی در جریان نشست امنیتی مونیخ بهشدت ایران را هدف حمله و انتقاد قرار دادند
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان هم که کشورش در جبهه واحد در کنار صهیونیستها ایستاده است، در نشست مونیخ از ایران «بهعنوان بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان» نام برد.
وزیر خارجه سعودی گفت: «ایرانیها میگویند که خواستاربازگشایی فصلی جدید هستند. آنها از آینده سخن میگویند نه از گذشته. این خیلی خوب است، اما در شرایط فعلی چهکاری باید انجام داد. ما نمیتوانیم اقدامات آنها را در منطقه نادیده بگیریم. همانطور که قبلاً هم گفتم آنها خواستار صدور انقلاب هستند. چگونه ما میتوانیم با ملتی که هدفش نابودی ما است، ارتباط داشته باشیم. تا زمانی که ایران در رفتارش و در اصولی که این کشور بر پایه آن اداره میشود، تغییر ندهد، بسیار دشوار است که با چنین کشوری در ارتباط بود».
مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه هم در سخنانی در نشست مونیخ مدعی شد که ایران ثبات را در یمن، بحرین و عربستان با چالش مواجه کرده و در تلاش است سوریه و عراق را به دو کشور شیعه تبدیل کند که این بسیار خطرناک است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز هفته گذشته در سخنانی مدعی شد که ایران به جنگ فرقهیی در عراق و سوریه دامن میزند و باید جلوی این اقدامات گرفته شود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که پیشتر اعلام کرده بود اولویت اول دولتش، مبارزه با تروریستهای داعش خواهد بود در موضعی متفاوت از ایجاد منطقه امن در سوریه حمایت کرد. ترامپ شنبه شب در سخنرانی خود گفت که در سوریه منطقه امن ایجاد خواهد کرد...
روزنامههای باند خامنهای باند رقیب را در موقعیت بر سر دوراهی قرار گرفتن نظام همراه با بلوغ شقه درونی آن در آستانهٴ جنگ قدرت در انتخابات 96 تهدید به حذف کردند:
کیهان: نقشه راه پیشرفت کشور در معرض دو جبهه معارض مدعی تغییر قرار دارد. دو جریان فکری از تغییر دم میزنند؛ یکی جریان اسلامی- ایرانی که بر استحکام ساخت داخلی کشور در کنار استفاده از ظرفیتهای بیرونی و تعامل با دیگران از موضع قدرتمندی تأکید دارد؛ و دومی که یک طیف را شامل میشود، در گفتار یا رفتار چنان مشی میکند که از متن آن، بوی ضرورت اتکا به غرب و ناچاری در این زمینه استشمام میگردد.
اکنون در حالی که در آستانه یک تصمیم ملی (انتخابات) برای تغییر دولت و تشکیل «دولت دوازدهم» قرار داریم، میارزد در ابعاد این دوگانه تغییرطلبی بیشتر تأمل کنیم.
- حفظ یا تغییر وضع موجود، یک دوگانه مهم است که اگر درست تبیین نشود، راه به ناکجاآباد میبرد. برخی تغییرطلبیها مصداق کور کردن چشم به جای درست کردن ابروست؛ نقطه قوتها و قدرتمندیهای داخلی را هدف تغییر قرار میدهد اما نقطه ضعفها را مثبت میشمارد و بر حفظ آنها تأکید میورزد. درست در همین بزنگاه است که دشمنان ما، ارکان قدرت ایران جدید را «مایه دردسر و مزاحمت» برای ملت که باید به قیمت ارزان به شرخرها فروخت و از شرشان خلاص شد، جا میزنند. برنامه هستهیی بهعنوان نوک کوه یخ رشد علمی و فنی در کشور، جزو اولین اهداف قدرتهای انحصارطلب غربی بود که با همین مغالطه بر زبان غربگرایان نیز جاری شد؛ مبنی بر اینکه با این همه دردسر فشار و تحریم، برنامه هستهیی میخواهیم چه کنیم؟! آمریکا و غرب پس از آن، بلافاصله سراغ نفوذ منطقهای، برنامه موشکی، احکام اسلامی، نهادهای اقتدار نظام و حوزههای خودکفایی علمی و اقتصادی ایران رفتند.
- بنابراین شروع مسیر تغییر به سمت بهبود و پیشرفت، بیاعتمادی مطلق به دولتهای بدسابقه غربی و گرفتن خود از شیر آنهاست. اعتماد و اتکا به غرب، برای دههها بلکه بالغ بر یکصد سال، تبدیل به عادت عمومیبخشی از روشنفکران و سیاستمداران ایرانی شد. دولتهای غربی حتی اگر سابقه خصومت چند ده ساله با ما را نیز نداشتند، عقل و حکمت اقتضا میکرد، علیالدوام وابستگی انحصاری به آنها را کاهش دهیم؛ نه اینکه به بهانه- مثلاً- کاهش دشمنی، خود را در تله برخی همکاریهای زیانبار با آمریکا یا انگلیس و فرانسه بیاندازیم.
عقل و مصلحت حکم میکند که انسان بهخاطر باران، زیر دیوار شکسته و در آستانه فرو ریختن پناه نگیرد. شاید اگر روزی از «پساغرب» سخن گفته میشد، برخی روشنفکران با تعجب و سرزنش مینگریستند و تئوری «پایان تاریخ» فرانسیس فوکوما مبنی بر آقایی آمریکا و غرب را به رخ ما میکشیدند. اما امروز سیاستمداران درجه اول غرب رسماً از جهان «پساغرب» سخن میگویند. همین روزها که کنفرانس امنیتی مونیخ بهعنوان یکی از مهمترین نشست ارزیابی تحولات قدرت جهانی در حال برگزاری است، دو مقام ارشد اروپایی سخنانی بهغایت قابل تأمل گفتند که هرچند، با فرو خوردن و نگفتن برخی واقعیتها همراه است، اما درعینحال، بسیار عبرتآموز است. چراغ اول را خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روشن کرد که در گفتگو با روزنامه آلمانی «ولت» تأکید کرد «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال است.
- دومین اظهارنظر مهم مربوط به آقای «ولفگانگ ایشینگر» رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ است. به گزارش روزنامهایندیپندنت، وی در این گزارش سالانه تأکید میکند «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده است تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ، نهادهای جهانی همچون اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده است...
متعاقب این سخنان، آقای ظریف برای اولین بار (در حاشیه همین کنفرانس) گفت «جهان وارد مرحله پسا غربی شده است». خب! سؤال مهم از وزیر محترم امور خارجه و دیگر دولتمردان این است که آیا اولاً در همین 3-4سال گذشته خبر داشتید جهان در حال عبور از غرب است یا خیر و ثانیاً چرا برخلاف همین روند، وارد تعامل یکطرفه و در عینحال انحصاری با آمریکا و غرب شدید؟
اگر طیف خوشبین به غرب در دولت مدعی اصلاحات به کمک اشغالگران آمریکایی- انگلیسی افغانستان شتافتند و عنوان «محور شرارت» را بهعنوان دستخوش دریافت کردند، در پسابرجام نیز امتیازاتی را در حوزه هستهای، اقتصادی و تجاری- و بعضاً - سیاسی واگذار کردند که خروجی آن، زبان درازی و طلبکاری و فشار بیشتر غرب بود. از پژوی ورشکسته و توتال بدعهد فرانسه بگیرید تا شرکت نیمه ورشکسته اسکانیا در سوئد. ما برای فرانسویها، انگلیسیها و آلمانیها فرصت شغلی درست کردیم و آنها در عوض نام خلیجفارس را تحریف کردند، ایران را مایه تهدید منطقه خواندند و قطعنامه محکومیت حقوقبشری علیه کشورمان تدارک کردند؛ کسی هم نپرسید که مثلاً آیا همین اتوبوسهای از رده خارج اسکانیا نیست که سالی چند بار در جادهها دچار آتشسوزی و سقوط به دره و قتلعام مسافران میشود و قاتل جادهها لقب گرفته است؟! یا مثلاً همین توتال نبود که با وجود بدهبستان چند ده میلیون دلار رشوه با برخی مقامات متخلف نفتی، سر بزنگاه زیر قرارداد زد و سپس بدون پرداخت جریمه بازگشت و باز هم تفاهمنامه امضا کرد و اطلاعات میادین مشترک در پارس جنوبی را جمعآوری نمود و پس از آن هم میگوید قرارداد منتفی است؟ تکلیف این اطلاعات بسیار مهم جمعآوری شده از سوی شرکتی که در آن سو، شریک قطر در میادین مشترک است چه میشود؟! و... آیا این دست فرمان، ما را به مقصد پیشرفت میرساند؟ و آیا مثلاً سفیر ما در فیلیپین باید شرکتهای آن کشور را دعوت به صادرات لوازم آرایشی به ایران کند؟!
- دولت یازدهم در همین مسیر پرهزینه و کمدستاورد، ارثیههای تلخی را برای دولت دوازدهم بر جای میگذارد. 3 برابر شدن هزینههای جاری (از 104هزار میلیارد به 340هزار میلیارد تومان)، افزایش بدهیها از 250هزار به رقم خیرهکننده 700هزار میلیارد تومان که احتمالاً تا پایان دولت به 750هزار میلیارد میرسد و افزایش تورمزای حجم نقدینگی از 430هزار به 1148هزار میلیارد تومان، تنها گوشهیی از بدخرجیها و بدعملیهای دولتی است که حتی یک پروژه متوسط ملی در حوزه اقتصادی به یادگار نگذاشته است. یک سال پس از اجرای برجام، در حالی که ادعا میشد روزانه 170 میلیون دلار درآمد عاید کشور خواهد شد - و لابد تا الآن باید بالای 60 میلیارد دلار شده باشد - اعلام میشود که دولت با کسری بودجه 53هزار میلیارد تومانی مواجه است و این در حالی است که ادعا میکنند نرخ تورم را به 8 درصد رساندهاند.
ملت و کشور ما اکنون در آستانه یک انتخاب مهم قرار دارد؛ اینکه دولت دوازدهم تکرار بیعملیهای دولت فعلی باشد یا با عبور از گفتمان عقیم این دولت، در تراز تدبیر و طراحی و اقدام و عمل ملی تغییر کند. باید نقطه پایان بر روند مدیریتی گذاشت که به اذعان رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری «سوئیسی حرف میزند اما آفریقایی عمل میکند»!
بحرانهای اجتماعی همراه با سیل و موضوع ریزگردهای خوزستان موضوع حملات باند و هشدارهای امنیتی در روزنامههای هر دو باند حکومتی شده است:
وطن امروز: خوزستان مدافعان حرم میخواهد
اظهارنظر اخیر برخی مدعیان اصلاحطلبی پیرامون ناکارآمدی مدیریتی اخیر در استان خوزستان و متصل کردن آن به مسأله سوریه، نمونه بارزی از این رفتارهاست.
برخی از این افراد بهمنظور سرپوش گذاشتن بر کوتاهیها و کمکاری همفکرانشان در دولت نسبت به حل مشکلات مردم خوزستان و ناکارآمدی در مدیریت بحران، اعلام میکنند آیا بهتر نیست به جای کمک به بشار اسد (!) به وضع خوزستان رسیدگی شود؟
آیا براستی احزاب اصلاحطلب از درک این ضرورت عاجزند یا از دیدگاه آنها منافع حزبی بر منافع ملی کشور ارجحیت دارد؟ آیا باید به انتظار نشست تا پس از ورود این غدههای بدخیم به داخل سرزمینمان، آنگاه نه در فراسوی مرزها بلکه در داخل شهرها به مبارزه با آنان اقدام کنیم؟ و خلاصه! در صورت به خطر افتادن امنیت ملی و سلب آرامش شهرهای کشور ما توسط این گروهکهای وحشی، آیا این عده از اصلاحطلبان گمان میکنند از حاشیه امنی برخوردار بوده و جان سالم به در خواهند برد؟
جای بسی شگفتی است که این اظهارات غیرمنطقی و سخیف از سوی کسانی مطرح میشود که کمترین هزینهای در راه این مبارزه مقدس پرداخت نکردهاند و به جای دلگرمی و افزایش غیرت دینی و انقلابی جوانان برای مبارزه یا به جای ارج نهادن به صبر و روحیه ایثارگرانه خانوادههای شهدای مدافع حرم، متأسفانه نوای دشمنان این ملت را بر زبان جاری کرده و همچون ستون پنجم دشمن در داخل، به خالی کردن عقبه فکری و سیاسی این مبارزه مشغولند. آیا خیانتی از این بالاتر هست؟ کسی تردید دارد که این قبیل حرفهای اصلاحطلبان دقیقاً در راستای تأمین منافع تروریستهای ابوبکر البغدادی است؟
باید به مدعیان اصلاحطلبی یادآور شد که اگر انقلابی نیستید، اگر به آموزههای دینی خود هم در این زمینه وفادار نماندهاید، آیا بهتر نیست دستکم به پاس ادعای ایرانی بودن خود، درک بهتری از شرایط منطقهیی و امنیت ملی کشور پیدا کنید؟
کیهان: حمایت: سرمقاله: گذری بر گلایهها
نگاهی به آنچه در سطح کشور میگذرد و نیز نگاهی به اوضاع معیشتی مردم گویای آن است که دولت در این عرصه، نه تنها توفیقی نداشته که به قهقرا هم رفته و اکنون اوضاع بد معیشتی، بیکاری، رکود و فساد گسترده در جای جای دولت همچون صندوق ذخیره فرهنگیان و... آشکارترین کارنامهای است که به چشم میآید!
گره کور بیکاری
سه سال و اندی پس از سخنان امیدوارکننده روحانی در تبلیغات انتخاباتی، حال و روز این روزهای اشتغال، بینیاز از توضیح است. در تمامی شهرها و روستاهای دور و نزدیک، خیل بیکاران و جویندگان شغلهای حداقلی از حد تصور فراتر است. هر چند دولت مردان میکوشند با بازیهای آماری و عددی، این باور را القا کنند که موفق به ایجاد اشتغال شدهاند، اما واقعیات بازار کار و نامیزان بودن چرخ معیشت مردم در اثر بیکاری، چیزی نیست که قابل انکار و پنهان کردن باشد.
اکنون همه آنچه در داخل تولید میشود، از خارج هم وارد میشود و با گستردگی ورود کالای قاچاق، عملاً هیچ تعرفه و گمرکی هم پرداخت نمیشود و در نتیجه تولیدکننده داخلی توان رقابت با محصول وارداتی را ندارد. کار به جایی رسیده که واردات ، از محصولاتی مثل منسوجات و... گذشته و به واردات ذرت بو داده و آب گوشت و سوپ آماده رسیدهایم! قطعاً اقدام و عمل دولت، بیشترین منفعت را برای تولیدکنندگان داشته است اما تولیدکنندگان خارجی!
معیشت مردم در دست رانتخواران
در مقابل این بیمهریها، اتفاقی میافتد که مردم را از دولت تدبیر و امید کاملاً ناامید میکند. این موضوع، آثار سوء اجتماعی و اقتصادی زیادی در بردارد، چیزی نیست جز میدان دادن به رانتخواران و ویژهخواران و مفسدان اقتصادی. در دولت یازدهم از این قبیل موضوعات به فراوانی میتوان نشان داد. چندی قبل یک مقام ارشد اتاق بازرگانی اعلام کرد برخی وزرا در کنار خودشان یک مافیا دارند و همه پروژهها را از دست بخش خصوصی به نفع خودشان درمیآورند!
کیهان: مدیر مسئول روزنامه کیهان در برنامه جهانآرا:
آمریکا با ایران وارد بازی غرق مصنوعی شده است
مدیرمسئول کیهان در برنامهیی تلویزیونی گفت: اگر کسانی دست به کمکاری و اخلال و سوءاستفاده و کلاهبرداری بزنند تا مردم در تنگنا قرار بگیرند و بعد به مردمی که در تنگنا قرار گرفتهاند آمریکا را بهعنوان آدرس نجات معرفی کنند، احتمال دارد در بازی غرق مصنوعی بهکار گرفته شده باشند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان در ادامه به عدم وجود عزم و اراده انقلابی برای پیگیری و حل مشکلات مردم اشاره کرد و گفت: چیزی که امروزه بیشتر شاخص است، این است که مشکلات هست و مردم احساس میکنند کسانی به فکر رفع آنها نیست. مثلاً بیکاری و عدم اشتغال. مردم انتظار دارند اشتغال ایجاد شود. انتظارشان بیرون از حد وسع نیست.
واقعیت این است، وقتی مردم وعدهها را میبینند، بعد وقتی به زمان وفای بهعهد میرسد چیزی نمیبینند، طبیعی است ممکن است دو حالت پیدا کنند. یکی اینکه مسئولان مربوط نمیتوانند، و یکی اینکه نمیخواهند. در هر دو حالت مردم میتوانند گلهمند باشند. مثلاً در مورد این حقوقهای نجومی، بعضی آقایان اعلام کردند که مجموع اینها مگر چقدر است؟! یکی گفت نهایتاً دو میلیارد است. اصلاً بحث مبلغ آن نیست.
در چنین حالتی مردم احساس میکنند که یک دایره بستهای ایجاد شده و عدهیی برای خودشان هستند. طبیعی است که احساس ناامنی میکنند و احساس اینکه کسی بهفکر اینها نیست.
شریعتمداری افزود: برداشتم این است که غرب یعنی آمریکا با ما وارد یک بازی شده که میتوان اسم آن را «غرق مصنوعی» گذاشت. اگر احیاناً شما را در حالتی قرار دهند که احساس کنید غرق میشوید، به هرچیزی چنگ میاندازید. اگر حریف آن چیزی را که قرار است شما به آن چنگ بزنید در اختیار شما قرار دهد، وارد بازی حریف شدهاید. این یک نگرانی است که اگر کسانی دست به کمکاری و اخلال و سوءاستفاده و کلاهبرداری بزنند تا مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردمی که در تنگنا قرار گرفتهاند را آدرس نجات دهند، کسانی که در این شرایط آمریکا را بهعنوان آدرس نجات معرفی میکنند احتمال دارد در بازی غرق مصنوعی بهکار گرفته شده باشند.
وی گفت: فرض کنید میگویند مگر قرار نبود تحریمها برداشته و روابط بانکی برقرار شود، بعضی مسئولان میگویند بله قرار بود، ولی اینها در یک حدی است و به ما اجازه ندادند وارد فازهای دیگری شویم. یعنی چه که وارد فازهای دیگر شویم؟ من نمیخواهم مسئولان را متهم کنم، میخواهم بگویم این فضا ممکن است وارد شدن در بازی غرق مصنوعی باشد. اگر غرق مصنوعی باشد واقعاً خطرناک است.