728 x 90

بدترین روز برای زن ایرانی

سرکوب زنان  توسط نیروهای سرکوبگر رژیم
سرکوب زنان توسط نیروهای سرکوبگر رژیم
تقریبا تمامی روزهای سال در ایران آخوندی، برای زنان، خاطرات بدی دارند، اما سرآغاز این‌ روزهای بد، یک روز است: 12بهمن57!

آن روز کسی به خاک ایران قدم گذاشت که هر قدمش، فرود ضربه‌ای بر پیکر زن ایرانی بود: یا روسری یا توسری، سنگسار، تفتیش خیابانی، دار، اسیدپاشی، ... بقیه‌ی ضربه‌ها را خودتان می‌توانید در نظر بیاورید.

حالا ببینیم این کسی که رهبری انقلاب را در حقیقت دزدید، چه دیدگاهی در مورد زنان داشت:
از تلگراف خمینی به علم، نخست‌وزیر وقت، در 28مهرماه 1341: «ورود زن‌ها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف است با قوانین محکم اسلام که تشخیص آن به نص قانون اساسی محول به علمای اعلام و مراجع فتواست».

این دیدگاه در عمل چطوری پیاده شد؟ شاید فکر کنید که خمینی صبر کرد چند سالی بگذرد و بعد سرکوبی زنان را شروع کرد؟ اما یک نگاه به همان روزهای اول نشان می‌دهد که خمینی خیلی عجله داشت. اولین اقدام خمینی علیه زنان 15روز بعد از پیروزی انقلاب است. خوب است به فهرستی از عملکردهای خمینی در یک‌سال و نیم اول انقلاب نگاه کنید:
7اسفند 57: اعلامیه‌ی دفتر خمینی «قانون حمایت خانواده» ملغی شده است. این قانون که در زمان شاه تصویب شده بود، امتیازات اندکی برای زنان در سطح خانواده در نظر گرفته بود.

8اسفند57: لغو قانون خدمات اجتماعی زنان.
9اسفند57: اعمال تبعیض جنسی علیه زنان در امر ورزش.
11اسفند57: جلوگیری از قضاوت توسط زنان و اخراج صدها زن قاضی

16اسفند57: صدور فتوای حجاب اجباری زنان شاغل در اداره‌های دولتی. (صفحه 3 کیهان 16اسفند)

1خرداد58: اولین زن را در ملأعام شلاق زدند.
21تیر58: برای اولین بار 3زن را به اتهام منکرات اعدام کر‌دند.

8مهر58: قانون جدیدی جایگزین قانون حمایت خانواده شد که همان امتیازات اندک زمان شاه را هم از زنان سلب می‌کرد.

14بهمن 58: اولین بخشنامه دولتی درباره حجاب اجباری پرستاران و زنان پزشک صادر شد.

30فرودین59: خوانندگان زن را به دادگاه فراخواندند و پس از تحقیر و تهدید، آنان را برای همیشه از خواندن محروم کردند.

8تیر59: برای اولین بار، مجازات سنگسار را درباره دو زن نگونبخت درکرمان به اجرا درآوردند. اجرای این حکم، دو سال قبل از تصویب قانون خمینی ساختهٴ قصاص، در مجلس ارتجاع بود.

پابه‌پای صدور این احکام، دسته‌های چماقدار در خیابانها به اهانت و آزار زنان، پرداختند.

بقیه‌ی داستان این سی و هشت سال را خودتان بهتر می‌دانید. اوراق زندگی زن ایرانی تماما، توسط آخوندها لگدکوب شده. به‌طوری‌که دیدن آنها، طاقت انسان را به انتها می‌رساند.

بنابراین بگذارید فقط به چند نمونه از رهاوردهای شوم این رژیم برای زنان اشاره کنیم:
ـ از شروع عصر تیربارانها، تاکنون، هزاران زن تیرباران شدند، بالای دار رفتند و زیر شکنجه جان باختند.

ـ در دورهٴ اول ریاست‌جمهوری خاتمی 10 زن و از دیماه 78 تا اردیبهشت79 شش زن یا به‌ سنگسار محکوم شده یا سنگسار شدند.

ـ مطابق گزارشهای رسمی، مأموران رژیم تنها در عرض یک سال از 93 تا 94 با سه میلیون و ۶۰۰ هزار به‌اصطلاح «بدحجاب» در خیابانها برخورد کرده‌ و ۱۸هزار نفر را به دادگاه کشانده‌اند.

ـ اسیدپاشی مکرر عوامل رژیم، به‌صورت شماری از زنان در شهرهای مختلف.

ـ در سالهای اخیر، شمار زیادی از زنان به ‌اتهام جرم‌های معمولی و بعضاً به‌خاطر اتهام‌های اثبات نشده اعدام شدند. و تا پایان سال 94 در زمان آخوند روحانی دست‌کم ۶۴ زن در ایران حلق‌آویز شدند.

ـ ۸۷ درصد از جمعیت غیرفعال کشور را زنان تشکیل می‌دهند،
ـ زنان فارغ‌التحصیل بیکار به بیش از چهار میلیون نفر رسیده‌اند،
ـ در یک دهه اخیر، سالانه بیش از صدهزار زن از بازار کار ایران کنار گذاشته شده‌اند.

ـ 13شهریور 95، خامنه‌ای، سیاستهای کلی «خانواده» را به‌عنوان بخشی از قانون اساسی کشور ابلاغ کرد که در بندهای 12 و 16 آن نقش زنان را این‌گونه بر شمرد:
«حمایت از عزت و کرامت نقش مادری و خانه‌داری زنان.
۱۶۶. ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقاء سلامت همه‌جانبه خانواده‌ها به‌ویژه سلامت باروری و افزایش فرزندآوری».

ـ 1اردیبهشت 94: بجنورد – خبرگزاری حکومتی ایرنا: مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور بانوان گفت: برخی از زنان کارگر اکنون تنها با یک سوم حقوق واقعی کار می‌کنند.

اینها فقط مشتی از خروار رنجهای زنان ایران در عصر آخوندهاست. اما روی دیگر واقعیت زن ایرانی چیست؟

شاعر بلندآوازهٴ زن در میهن ما کلامی دارد که خبر از آمدن کسی می‌دهد، و این امید در دل زنان ایران، نه تنها خاموش نشده بلکه روز به روز بیشتر شعله کشیده. اگر به مقاومت زنان ایران در برابر حکومت ولایت‌فقیه نگاه کنیم می‌بینیم که یک روی درخشان مبارزه‌ی ملت ایران علیه استبداد ولایت‌فقیه، مبارزه‌ی زنان برای آزادی‌ست. این مبارزه، به‌خصوص با نقش درخشانی که زنان در مقاومت ایران برعهده گرفتند، رژیم را به سراشیب سرنگونی انداخته و امروز ما صدای امیدبخش زنان را در کلام مریم رجوی داریم.

مریم رجوی در کنفرانس زنان متحد علیه بنیادگرایی به‌مناسبت روز جهانی زن در ۸اسفند ۹۴ گفت:
«خواهران عزیز!
برای ایران پس از سرنگونی ولایت‌فقیه، برنامه ما برقراری یک دموکراسی بر اساس آزادی، برابری و جدایی دین از دولت و لغو حکم اعدام است. ما برآنیم که زنان باید در همه زمینه‌ها حقوق برابر داشته باشند. از جمله برابری در آزادیها و حقوق اساسی برابری در مقابل قانون، برابری اقتصادی، برابری در خانواده و آزادی انتخاب پوشش و مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی... ... ... ... ما بر حداکثر دخالت زنان یعنی مشارکت برابر آنها در رهبری سیاسی تأکید داریم. اما این خواست، فقط شعار و برنامه‌یی برای آینده ایران نیست، بلکه مبنای عمل این مقاومت است. مقاومتی که طی ۵۰سال نبرد با دو دیکتاتوری، و با برخورداری از راهبری با یک اندیشه عمیقاً ضدبهره‌کشانه و توحیدی، راه پیشروی جنبش برابری را باز کرده است.».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fac63db5-18ba-4726-9251-916891f6d2df"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات