به دنبال تمدید تحریمهای رژیم به مدت 10سال دیگر، توفان و غوغایی در رژیم بهپاشده و بحران درونی رژیم را بیش از پیش اوج و شدت داده است.
مجلس رژیم در این رابطه بیانیهیی را صادرکرد که مشخص بود این بیانیه ژست و نمایشی بود در برابر آن ضربه خرد کننده و شوکهکنندهیی که با آرای یکپارچهٴ مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا به رژیم وارد شد و این حالت شوک، هم در حرفهای لاریجانی و هم در حرفهای روحانی به خوبی پیدا بود. لاریجانی میگفت چطور از اعضای کنگره که حدود نصفشان دموکرات هستند، حتی یک نفر به این مصوبه رأی منفی نداد و از این نتیجه میگرفت که اوباما هم با رژیم دو دوزه بازی کرده.
طبعاً در قبال این ضربه لازم بود که رژیم برای خالی نبودن عریضه و بهعنوان یک ژست هم که شده، موضعی بگیرد و در نتیجه این بیانیه را دادند. بیانیه هم صرفاً اعلام موضع است و ضمانت اجرایی ندارد و البته چیزی هم نگفتند که نیازی به ضمانت اجرا داشته باشد.
اما در همین رابطه روحانی در صحبتی که در مجلس کرد، گفت که اقدام کنگرهٴ آمریکا در تصویب تمدید تحریمها، نقض صریح برجام است، و واکنش در پی خواهد داشت. حالا آیا بهواقع پای این واکنش و تعهد خواهد آمد؟
اگر در صحبتهای روحانی دقت شود، روحانی با زرنگی، ضد و نقیض حرف زده، یک جا گفته که مصوبه کنگره نقض برجام است و ما آن را تحمل نخواهیم کرد، دو جمله بعد گفته که چنانچه این مصوبه به اجرا گذاشته شود، نقض برجام است و ما قاطعانه پاسخ میدهیم. اما تصریح کرده که «همانطور که مقام معظم رهبری اعلام فرمودند هیچگاه نقض کننده برجام نبوده و نخواهد بود ما به تعهدات خود پایبندیم».
چرا؟ چون نقض برجام از طرف رژیم خودکشی است، این چیزی است که هر دو باند رژیم از آن پرهیز میدهند و مثلاً یک کارشناس سیاسی رژیم در روزنامه وطن امروز که سخنگوی دلواپسان محسوب میشود، میگوید: «دولت آقای روحانی ما را در بد مخمصهیی گیر انداخته است. یعنی شرایط به شکلی درآمد که حتی گمان نمیکنم بتوانیم شکایت کنیم… هیچگونه تضمینی نگرفتند و همینطور یک هچل هفی را آوردند که پس از گذشت 10ماه از آن نه راه پیش برای ما مانده است و نه راه پس».
یا حمیدرضا آصفی که سخنگوی اسبق وزارتخارجه در زمان خاتمی بوده، میگوید: «آمریکاییها تلاش میکنند نشان دهند برجام را ما نقض میکنیم و میخواهند به سمتی بروند که ناقض برجام ما باشیم».
و اضافه میکنه «آمریکا تلاش میکند سختگیرانه و با فشار کار را دنبال کند تا جمهوری اسلامی ایران برجام را نقض کند.»
حالا سوالی که پیش روی ماست این است که بالاخره رژیم با این وضعیت چه کار میخواهد بکند؟ از یکطرف نقض برجام از طرف رژیم خودکشی است، ولی از آن طرف رژیم پای برجام آمده که تحریمها رفع بشود، ولی تحریمها هم که تمدید شد؛ با رفتن اوباما هم که وضعیت برای رژیم خیلی بدتر و سختتر میشود؛ پس رژیم چه کار میخواهد و یا میتواند بکند؟
در پاسخ میتوان گفت که رژیم روی دو چیز و دو شکاف به خیال خودش حساب باز کرده بود، یکی شکاف در هیأت حاکمه آمریکا بین دو حزب و بین دولت و کنگره آمریکا که این پوچ از آب در آمد.
یکی هم روی شکاف بین اروپا و آمریکا و تأکیداتی که روحانی و ظریف و سایر اعضای دولت روحانی روی این میکنند که برجام فقط قرارداد دوجانبه ما با آمریکا نیست و با 5+1 است و قطعاً اروپا و چین و روسیه زیر بار نمیروند و در برابر آمریکا میایستند که یک حرف موهوم و بیپایه است. ضمن اینکه آمریکا دلایل خودش را دارد، برای اینکه رژیم را ناقض برجام معرفی کند، از جمله آزمایشهای موشکی و غیره، اما صرفنظر از این حرفها همانطور که آن کارشناس رژیم هم گفت: «آمریکا… از ما طلبکار است. ما هم در ایران به این دلخوشیم که روسیه، اروپا و چین نمیگذارند آمریکا برجام را لغو کند. ما فقط خود را سرگرم میکنیم و دلمان را خوش کردیم. تنها گزینه پیش روی ما همان شکایت است».
از شکایت هم که آبی گرم نمیشود و چه بسا اگر کار به دادگاه و رسیدگی حقوقی بکشد، رژیم در آن محکوم شود. بنابراین واقعاً رژیم هیچ راهی ندارد و بهنظر میرسد همان حرفی که خامنهای در سخنرانی اول فروردین خود در مشهد زد و گفت که ما بر سر یک دو راهی هستیم که یک راهش تنزل بیپایان برجام 2و 3 و 4 و غیره ذلک است که در نهایت به نفی ولایتفقیه راه میبرد و یک طرف دیگرش له شدن زیر فشارهاست کاملاً واقعبینانه است. این همان دو راهی مرگ و خودکشی است.
البته روحانی گفت که چهارشنبه این هفته در هیأت نظارت بر اجرای برجام تصمیم خواهیم گرفت، باید منتظر باشیم و ببینیم که از این هیأت کذایی چه چیزی بیرون میآید ولی بهنظر نمیرسد هر چه هم که در آید تغییری در آن دو راهی مرگ یا خودکشی ایجاد کند.
مجلس رژیم در این رابطه بیانیهیی را صادرکرد که مشخص بود این بیانیه ژست و نمایشی بود در برابر آن ضربه خرد کننده و شوکهکنندهیی که با آرای یکپارچهٴ مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا به رژیم وارد شد و این حالت شوک، هم در حرفهای لاریجانی و هم در حرفهای روحانی به خوبی پیدا بود. لاریجانی میگفت چطور از اعضای کنگره که حدود نصفشان دموکرات هستند، حتی یک نفر به این مصوبه رأی منفی نداد و از این نتیجه میگرفت که اوباما هم با رژیم دو دوزه بازی کرده.
طبعاً در قبال این ضربه لازم بود که رژیم برای خالی نبودن عریضه و بهعنوان یک ژست هم که شده، موضعی بگیرد و در نتیجه این بیانیه را دادند. بیانیه هم صرفاً اعلام موضع است و ضمانت اجرایی ندارد و البته چیزی هم نگفتند که نیازی به ضمانت اجرا داشته باشد.
اما در همین رابطه روحانی در صحبتی که در مجلس کرد، گفت که اقدام کنگرهٴ آمریکا در تصویب تمدید تحریمها، نقض صریح برجام است، و واکنش در پی خواهد داشت. حالا آیا بهواقع پای این واکنش و تعهد خواهد آمد؟
اگر در صحبتهای روحانی دقت شود، روحانی با زرنگی، ضد و نقیض حرف زده، یک جا گفته که مصوبه کنگره نقض برجام است و ما آن را تحمل نخواهیم کرد، دو جمله بعد گفته که چنانچه این مصوبه به اجرا گذاشته شود، نقض برجام است و ما قاطعانه پاسخ میدهیم. اما تصریح کرده که «همانطور که مقام معظم رهبری اعلام فرمودند هیچگاه نقض کننده برجام نبوده و نخواهد بود ما به تعهدات خود پایبندیم».
چرا؟ چون نقض برجام از طرف رژیم خودکشی است، این چیزی است که هر دو باند رژیم از آن پرهیز میدهند و مثلاً یک کارشناس سیاسی رژیم در روزنامه وطن امروز که سخنگوی دلواپسان محسوب میشود، میگوید: «دولت آقای روحانی ما را در بد مخمصهیی گیر انداخته است. یعنی شرایط به شکلی درآمد که حتی گمان نمیکنم بتوانیم شکایت کنیم… هیچگونه تضمینی نگرفتند و همینطور یک هچل هفی را آوردند که پس از گذشت 10ماه از آن نه راه پیش برای ما مانده است و نه راه پس».
یا حمیدرضا آصفی که سخنگوی اسبق وزارتخارجه در زمان خاتمی بوده، میگوید: «آمریکاییها تلاش میکنند نشان دهند برجام را ما نقض میکنیم و میخواهند به سمتی بروند که ناقض برجام ما باشیم».
و اضافه میکنه «آمریکا تلاش میکند سختگیرانه و با فشار کار را دنبال کند تا جمهوری اسلامی ایران برجام را نقض کند.»
حالا سوالی که پیش روی ماست این است که بالاخره رژیم با این وضعیت چه کار میخواهد بکند؟ از یکطرف نقض برجام از طرف رژیم خودکشی است، ولی از آن طرف رژیم پای برجام آمده که تحریمها رفع بشود، ولی تحریمها هم که تمدید شد؛ با رفتن اوباما هم که وضعیت برای رژیم خیلی بدتر و سختتر میشود؛ پس رژیم چه کار میخواهد و یا میتواند بکند؟
در پاسخ میتوان گفت که رژیم روی دو چیز و دو شکاف به خیال خودش حساب باز کرده بود، یکی شکاف در هیأت حاکمه آمریکا بین دو حزب و بین دولت و کنگره آمریکا که این پوچ از آب در آمد.
یکی هم روی شکاف بین اروپا و آمریکا و تأکیداتی که روحانی و ظریف و سایر اعضای دولت روحانی روی این میکنند که برجام فقط قرارداد دوجانبه ما با آمریکا نیست و با 5+1 است و قطعاً اروپا و چین و روسیه زیر بار نمیروند و در برابر آمریکا میایستند که یک حرف موهوم و بیپایه است. ضمن اینکه آمریکا دلایل خودش را دارد، برای اینکه رژیم را ناقض برجام معرفی کند، از جمله آزمایشهای موشکی و غیره، اما صرفنظر از این حرفها همانطور که آن کارشناس رژیم هم گفت: «آمریکا… از ما طلبکار است. ما هم در ایران به این دلخوشیم که روسیه، اروپا و چین نمیگذارند آمریکا برجام را لغو کند. ما فقط خود را سرگرم میکنیم و دلمان را خوش کردیم. تنها گزینه پیش روی ما همان شکایت است».
از شکایت هم که آبی گرم نمیشود و چه بسا اگر کار به دادگاه و رسیدگی حقوقی بکشد، رژیم در آن محکوم شود. بنابراین واقعاً رژیم هیچ راهی ندارد و بهنظر میرسد همان حرفی که خامنهای در سخنرانی اول فروردین خود در مشهد زد و گفت که ما بر سر یک دو راهی هستیم که یک راهش تنزل بیپایان برجام 2و 3 و 4 و غیره ذلک است که در نهایت به نفی ولایتفقیه راه میبرد و یک طرف دیگرش له شدن زیر فشارهاست کاملاً واقعبینانه است. این همان دو راهی مرگ و خودکشی است.
البته روحانی گفت که چهارشنبه این هفته در هیأت نظارت بر اجرای برجام تصمیم خواهیم گرفت، باید منتظر باشیم و ببینیم که از این هیأت کذایی چه چیزی بیرون میآید ولی بهنظر نمیرسد هر چه هم که در آید تغییری در آن دو راهی مرگ یا خودکشی ایجاد کند.