مایکل جی تاتن، از دبیران مجله ورولد افیرز، که در گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس شرکت کرده بود، مشاهداتش از این گردهمایی و آشناییاش با مقاومت ایران را در پایگاه اینترنتی مجله ورلد افیرز به چاپ رسانده است.
مایکل تاتن نویسنده چندین کتاب و برنامه جایزه کتاب نقره انستیتوی واشینگتن در سال 2011، مقالات متعددی در روزنامههای معتبر از جمله نیویورک تایمز منتشر کرده است.
مایکل تاتن در شروع این مقاله با مروری بر تاریخچه مجاهدین مینویسد:
هر سال آنها یک تجمع بزرگ در پاریس دارند که زنده از تلویزیون (از طریق ماهواره ) برای ایران پخش میشود.
آنها امسال مرا دعوت کردند و من رفتم.
اول کمی مردد بودم. هیلاری کلینتون تنها آنها را چند سال پیش از لیست تروریستی برداشت. اما به هر حال من رفتم چون... چرا که نه؟ من برای آنها کار نمیکنم و یا پاسخ به آنها نمیدهم. من میتوانم هر آنچه میخواهم بنویسم. اگر آنها من را تحت فشار برای نوشتن هر چیزی مثبت و یا حتی هر چیزی خاصی میگذاشتند، من آنها را در ملأعام به این دلیل محکوم میکردم و به همکارانم در رسانهها هشدار میدادم از آنها اجتناب کنند.
آنها یک جنبش معقول و متعارف، با همان معیارهای متعارف در کشورهای غربی هستند.
خمینیستها اصرار دارند که سازمان مجاهدین خلق "آلوده" به الحاد و "طاعون غربی است."
یک دلیل دیگر که رژیم از آنها اینقدر متنفر است اینست که: این جنبش تنها جنبش بزرگ سیاسی خاورمیانه است که توسط یک زن، مریم رجوی رهبری میشود. که مایل به سرنگونی یک حکومت نامشروع از طریق گردآوری نیروهاست.
اگر میخواهید بیشتر بدانید نگاهی به برنامه 10 مادهای مریم رجوی برای ایران آینده بیندازید.
1. یک جمهوری مبتنی بر حق رأی همگانی.
2. آزادیهای فردی، از جمله آزادی بیان و مطبوعات
3. لغو مجازات اعدام
4. جداسازی دین و دولت
5. برابری جنسیتی
6. حاکمیت قانون
7. اعلامیه جهانی حقوقبشر
8. مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار آزاد
9. سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز
10. یک ایران غیراتمی
این ده ماده مانند پیشنویس اول یک قانون اساسی در یک دموکراسی مدرن خوانده میشود.
با چه بهانهیی غرب میتواند توجیه کند که از این افراد به نفع یک حکومت که مخالفان را شکنجه میکند، از ارتشهای تروریستی در سراسر خاورمیانه حمایت میکند و بسیاری را در پایتخت از جرثقیل حلق آویز میکند، حمایت نمیکند؟
این شرمآور است که ایالات متحده به خواست یک رژیم دیکتاتوری آنها را تروریست نامید، حداقل هیلاری کلینتون، هنگامی که وزیر امور خارجه بود نجابت آن را داشت که آنچه همسرش انجام داد را برگرداند، اما نه تا زمانی که بعد از یک نبرد قانونی چند ساله در نهایت او را مجبور کرد.
مجله ورلد افیرز در ادامه گزارش خود از گردهمایی بزرگ مقاومت میافزاید:
رویداد پاریس یک رویداد تماشایی بزرگ بود که هشت ساعت به طول انجامید.
قریب به 100هزار نفر حضور داشتند، اکثریت قریب به اتفاق آنها ایرانیان در تبعید بودند. هرگز در زندگیام این همه آدم در یک مکان ندیده بودم.
راستش، من فکر میکردم خسته شوم. من دچار تغییر ساعت و خسته بودم.
با این حال من حتی برای پنج دقیقه حوصلهام سر نرفت. سازمان دهندگان توانستند چیزها را بسیار جالب و سرگرم کننده با تنوع و برنامهریزی کنند، از جمله سخنرانیهای پرشور، فیلمهای تکاندهنده، و موسیقی.
بسیاری از سخنرانان ایرانی نبودند. آنها مقامات عالیرتبه از ایالات متحده، اتحادیه اروپا و خاورمیانه، از جمله شاهزاده ترکی فیصل از عربستان بودند. او یک سخنرانی واقعی به زبان عربی، با ستایش صمیمانه از دستاوردهای بالای تمدن فارسی از زمان زرتشتیان ایراد کرد - ایرانیان به شنیدن این نوع از بحث از اعراب عادت ندارند – و ترکی فیصل با شیپور فراخوان برای تغییر رژیم در ایران به پایان رساند.
اینها چند نمونه از افرادی هستند که از طرف آمریکا در آنسوی اقیانوس اطلس حضور داشتند:
رئیس سابق مجلس نیوت گینگریچ (جمهوریخواه - جورجیا)
هوارد دین، فرماندار سابق ورمونت (دموکرات)
بیل ریچاردسون فرماندار سابق نیومکزیکو (دموکرات)
پاتریک کندی (دموکرات - رود آیلند)
سناتور توریسلی (دموکرات - نیوجرسی)
و وزیر سابق امنیت داخلی تام ریچ (جمهوریخواه)
شهردار سابق نیویورک رودی جولیانی (جمهوریخواه) نیز برنامهریزی شده بود که بیاید اما نرسید.
همه سخنرانان نه تنها برای حمایت از مخالفان ایران، بلکه برای تغییر رژیم در ایران به پاریس پرواز کردند. هاوارد دین در یک جلسه پیش از گردهمایی گفت: "رژیم محکوم به فنا است و ما میخواهیم به این امر کمک کنیم در طول مسیر خود تا سرنگونی هر چه سریعتر برود... این رژیم برای همه چیزهایی که شر و بدی در مورد بشریت است میایستد. کار ما این است که مطمئن شویم آنها موفق نمیشوند، و هر چه سریعتر ما آنها را برداریم، بهتر است."
دیدن بسیاری از مقامات آمریکایی از سراسر طیف سیاسی روی یک صحنه در موافقت با یکدیگر در مورد چیزی بسیار اساسی فرحبخش بود. حضور آنها ساکنان کنونی کاخ سفید و حالا رقیب کاخ سفید را کمرنگ جلوه داد. خوب بود که هاوارد دین و نیوت گینگریچ را دیدم، اما حتی بهتر بود اگر باراک اوباما، هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ تصمیم به آمدن میگرفتند.
این افراد ایرانی، امروز واقعیتی هستند که خوب است پایتختهای غربی با آنها به همین صورتی که هستند رفتار کنند.
مایکل تاتن نویسنده چندین کتاب و برنامه جایزه کتاب نقره انستیتوی واشینگتن در سال 2011، مقالات متعددی در روزنامههای معتبر از جمله نیویورک تایمز منتشر کرده است.
مایکل تاتن در شروع این مقاله با مروری بر تاریخچه مجاهدین مینویسد:
هر سال آنها یک تجمع بزرگ در پاریس دارند که زنده از تلویزیون (از طریق ماهواره ) برای ایران پخش میشود.
آنها امسال مرا دعوت کردند و من رفتم.
اول کمی مردد بودم. هیلاری کلینتون تنها آنها را چند سال پیش از لیست تروریستی برداشت. اما به هر حال من رفتم چون... چرا که نه؟ من برای آنها کار نمیکنم و یا پاسخ به آنها نمیدهم. من میتوانم هر آنچه میخواهم بنویسم. اگر آنها من را تحت فشار برای نوشتن هر چیزی مثبت و یا حتی هر چیزی خاصی میگذاشتند، من آنها را در ملأعام به این دلیل محکوم میکردم و به همکارانم در رسانهها هشدار میدادم از آنها اجتناب کنند.
آنها یک جنبش معقول و متعارف، با همان معیارهای متعارف در کشورهای غربی هستند.
خمینیستها اصرار دارند که سازمان مجاهدین خلق "آلوده" به الحاد و "طاعون غربی است."
یک دلیل دیگر که رژیم از آنها اینقدر متنفر است اینست که: این جنبش تنها جنبش بزرگ سیاسی خاورمیانه است که توسط یک زن، مریم رجوی رهبری میشود. که مایل به سرنگونی یک حکومت نامشروع از طریق گردآوری نیروهاست.
اگر میخواهید بیشتر بدانید نگاهی به برنامه 10 مادهای مریم رجوی برای ایران آینده بیندازید.
1. یک جمهوری مبتنی بر حق رأی همگانی.
2. آزادیهای فردی، از جمله آزادی بیان و مطبوعات
3. لغو مجازات اعدام
4. جداسازی دین و دولت
5. برابری جنسیتی
6. حاکمیت قانون
7. اعلامیه جهانی حقوقبشر
8. مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار آزاد
9. سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز
10. یک ایران غیراتمی
این ده ماده مانند پیشنویس اول یک قانون اساسی در یک دموکراسی مدرن خوانده میشود.
با چه بهانهیی غرب میتواند توجیه کند که از این افراد به نفع یک حکومت که مخالفان را شکنجه میکند، از ارتشهای تروریستی در سراسر خاورمیانه حمایت میکند و بسیاری را در پایتخت از جرثقیل حلق آویز میکند، حمایت نمیکند؟
این شرمآور است که ایالات متحده به خواست یک رژیم دیکتاتوری آنها را تروریست نامید، حداقل هیلاری کلینتون، هنگامی که وزیر امور خارجه بود نجابت آن را داشت که آنچه همسرش انجام داد را برگرداند، اما نه تا زمانی که بعد از یک نبرد قانونی چند ساله در نهایت او را مجبور کرد.
مجله ورلد افیرز در ادامه گزارش خود از گردهمایی بزرگ مقاومت میافزاید:
رویداد پاریس یک رویداد تماشایی بزرگ بود که هشت ساعت به طول انجامید.
قریب به 100هزار نفر حضور داشتند، اکثریت قریب به اتفاق آنها ایرانیان در تبعید بودند. هرگز در زندگیام این همه آدم در یک مکان ندیده بودم.
راستش، من فکر میکردم خسته شوم. من دچار تغییر ساعت و خسته بودم.
با این حال من حتی برای پنج دقیقه حوصلهام سر نرفت. سازمان دهندگان توانستند چیزها را بسیار جالب و سرگرم کننده با تنوع و برنامهریزی کنند، از جمله سخنرانیهای پرشور، فیلمهای تکاندهنده، و موسیقی.
بسیاری از سخنرانان ایرانی نبودند. آنها مقامات عالیرتبه از ایالات متحده، اتحادیه اروپا و خاورمیانه، از جمله شاهزاده ترکی فیصل از عربستان بودند. او یک سخنرانی واقعی به زبان عربی، با ستایش صمیمانه از دستاوردهای بالای تمدن فارسی از زمان زرتشتیان ایراد کرد - ایرانیان به شنیدن این نوع از بحث از اعراب عادت ندارند – و ترکی فیصل با شیپور فراخوان برای تغییر رژیم در ایران به پایان رساند.
اینها چند نمونه از افرادی هستند که از طرف آمریکا در آنسوی اقیانوس اطلس حضور داشتند:
رئیس سابق مجلس نیوت گینگریچ (جمهوریخواه - جورجیا)
هوارد دین، فرماندار سابق ورمونت (دموکرات)
بیل ریچاردسون فرماندار سابق نیومکزیکو (دموکرات)
پاتریک کندی (دموکرات - رود آیلند)
سناتور توریسلی (دموکرات - نیوجرسی)
و وزیر سابق امنیت داخلی تام ریچ (جمهوریخواه)
شهردار سابق نیویورک رودی جولیانی (جمهوریخواه) نیز برنامهریزی شده بود که بیاید اما نرسید.
همه سخنرانان نه تنها برای حمایت از مخالفان ایران، بلکه برای تغییر رژیم در ایران به پاریس پرواز کردند. هاوارد دین در یک جلسه پیش از گردهمایی گفت: "رژیم محکوم به فنا است و ما میخواهیم به این امر کمک کنیم در طول مسیر خود تا سرنگونی هر چه سریعتر برود... این رژیم برای همه چیزهایی که شر و بدی در مورد بشریت است میایستد. کار ما این است که مطمئن شویم آنها موفق نمیشوند، و هر چه سریعتر ما آنها را برداریم، بهتر است."
دیدن بسیاری از مقامات آمریکایی از سراسر طیف سیاسی روی یک صحنه در موافقت با یکدیگر در مورد چیزی بسیار اساسی فرحبخش بود. حضور آنها ساکنان کنونی کاخ سفید و حالا رقیب کاخ سفید را کمرنگ جلوه داد. خوب بود که هاوارد دین و نیوت گینگریچ را دیدم، اما حتی بهتر بود اگر باراک اوباما، هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ تصمیم به آمدن میگرفتند.
این افراد ایرانی، امروز واقعیتی هستند که خوب است پایتختهای غربی با آنها به همین صورتی که هستند رفتار کنند.