این روزها در بین انبوه مشکلات و بحرانهایی که نظام را در بر گرفته، نمایش انتخابات مجلس آخوندها هم به یکی از صحنههای بنبست نظام تبدیل شده است! اما موضوعی که در جریان اوجگیری این بحران در صحبتهای سردمداران نظام بیش از همیشه ظاهر میشود، وحشت از خیزش و اعتراض نسل جوان و معترض در جامعه ست. تهدیدی که البته آخوندها تجربهاش را از نمایشهای انتخاباتی سالیان گذشته دارند که چگونه شکاف در بالای نظام میتواند به فوران خشم و اعتراض اجتماعی منجر بشود. برای همین هنوز به موعد بهاصطلاح «انتخابات» نزدیک نشده، زمزمههای وحشت، بهخصوص از طرف بالاترین مهرههای حکومتی از هر طرف به گوش میرسد! از جمله، صحبتهای دهم خرداد رفسنجانی در دزفول یکی از نمودهای عینی این بحران است. او در حالی که از یک طرف برای تبلیغ روحانی» و رفع و رجوع شکست سیاستها و اقداماتش به صحنه آمده بود، بین حرفهای خود نگرانی از نسل جوان را آشکار کرد و ضمن ابراز تأسف! از «رشد بیکاری جوانان» حل این مسأله را بهعنوان یک ضرورت «حکومتی» و «اجتماعی» مطرح کرد. اما برای اینکه بدانیم ربط این دو بحران که رفسنجانی بهصورت همزمان از آن اسم میبرد چیست، بهتر است نگاهی به بخشی از سخنان اخیر وزیر کشور روحانی را بیندازیم. رحمانی فضلی روز نهم خرداد بعد از تهدید باند رقیب که «از زمان شروع قانونی تبلیغات انتخابات... باید با هر گونه اقدامی که موجب ایجاد التهابات سیاسی میشود... برخورد قاطع بشود!»، اذعان کرد، یکی از موضوعات اصلی نگرانی نظام در بحران انتخابات، خطر خیزش لشگر بیکاران و محرومین است. وزیر کشور روحانی گفت: «اجازه نخواهیم داد چنین مسائلی مورد سوءاستفاده برخی افراد در انتخابات قرار گیرد و موجب ایجاد تنش در جامعه شود».
به خوبی روشن است که وحشت از استفادهٴ نسل جوان و عاصی از شکافهای درون حاکمیت چگونه ذهن سردمداران نظام را بهخودش مشغول کرده است. واقعیت این است که آنها خوب میدانند که وقتی خشم جوانان شعلهور شود، دیگر نه تهدید و نه ابراز نگرانی و تأسفهای پوشالی و دروغین دردی از نظام دوا نخواهد کرد.
به خوبی روشن است که وحشت از استفادهٴ نسل جوان و عاصی از شکافهای درون حاکمیت چگونه ذهن سردمداران نظام را بهخودش مشغول کرده است. واقعیت این است که آنها خوب میدانند که وقتی خشم جوانان شعلهور شود، دیگر نه تهدید و نه ابراز نگرانی و تأسفهای پوشالی و دروغین دردی از نظام دوا نخواهد کرد.